ارسالها: 61
موضوعها: 36
تاریخ عضویت: آبان 1391
اعتبار:
2
سپاس ها 6
سپاس شده 17 بار در 16 ارسال
از جمله آراء مرحوم خوئی این است که اوامری که ارشاد به فساد دارند را نمی توان حمل بر استحباب نمود زیرا فساد دائر مدار وجود و عدم است و مرتبه ضعیف و قوی در آن متصور نیست.
به نظر می رسد این رای مرحوم خوئی به مانند اکثر آراء ایشان که عمدتا ضابطه ای و قاعده مند و عقلی است بدون توجه به مبحث اعتبار و سهل بودن امر در این دامنه بوده است فلذا بعید نیست بگوئیم حمل بر استحباب ایرادی ندارد. این مسئله در امور روز مره هم اتقاق می افتد و بسیار طبیعی است.
[b]العلم نور یقذفه الله فی قلب من یشاء[/b]
ارسالها: 72
موضوعها: 9
تاریخ عضویت: مهر 1391
اعتبار:
8
سپاس ها 6
سپاس شده 67 بار در 40 ارسال
با سلام
به نظر بحث باید به نحو برهانی مطرح شود. می توان بحث را این گونه توضیح داد امری که ارشاد به خللی در عمل دارند، گاه خلل مرشد الیه به نحوی است که موجب سلب وصف صحت از عمل می شود و گاه به نحوی است که موجب سلب وصف کمال می گردد. بنابراین اگر قرینه ای داشته باشیم مبنی بر عدم بطلان عمل مذکور باید امر ارشادی مذکور را ارشاد به خلل موجب سلب کمال بنماییم.
البته ظاهرا اصطلاحا به این نوع امر، امر ارشادی استحبابی نمی گویند زیرا استحباب از اقسام احکام تکلیفی است و این حکم مستفاد از امر حکم وضعی است.
ارسالها: 28
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: بهمن 1391
اعتبار:
15
سپاس ها 11
سپاس شده 32 بار در 16 ارسال
من دقیقا متوجه سوال نشدم
ولی اگر بحث این باشد که امر ارشاد به فساد باشد خب استحباب چه چیزی را می خواهد ثابت کند چیزی که فاسد حقیقی است
یا بحث در این است که چرا ارشاد به فساد می کنید و حمل به استحباب نمی کنید بگویید فاقد شرط فاسد نیست بلکه بگویید ثواب کمتری دارد؟
ارسالها: 61
موضوعها: 36
تاریخ عضویت: آبان 1391
اعتبار:
2
سپاس ها 6
سپاس شده 17 بار در 16 ارسال
(24-بهمن-1391, 00:10)جواهری نوشته: من دقیقا متوجه سوال نشدم
برای وضوح موضع کلام به این مثال توجه کنید:
حضرت در پاسخ کسی که شک در وضو گرفتن دارد می فرماید یعید صلاته. این بیان حضرت را ارشاد به فساد نماز دانسته و می گویند در تعارض با روایت دیگر یا هر سبب دیگری نمی توان این سخن حضرت را حمل بر استحباب نمود زیرا امر فاسد که ذی مراتب نیست.
[b]العلم نور یقذفه الله فی قلب من یشاء[/b]
ارسالها: 10
موضوعها: 3
تاریخ عضویت: بهمن 1391
اعتبار:
2
سپاس ها 1
سپاس شده 7 بار در 6 ارسال
23-اسفند-1391, 22:17
(آخرین تغییر در ارسال: 23-اسفند-1391, 22:25 توسط سيد حسن روح بخش.)
بسم الله الرحمن الرحیم
خود آقای خوئی قده ملتزم به این حرف نبوده ولذا در مثل تطهیر ظرفی که توسط سگ نجس شده فرموده اند هفت بار تعفیر مستحب است, با اینکه یقینا امر به تعفیر هفت بار ارشاد به این بوده که این هفت بار مطهر است
در اینجا به کلامی از استاد شهیدی اشاره میشود»
ان الخطاب الارشادي لايأبى عن الحمل على الاستحباب، فان الروايات الواردة في نزح ماء البئر اذا وقع فيه عين النجاسة، فهذه الروايات ظاهرة في الارشاد الى نجاسة ماء البئر، ولكن هذا الظهور حجة مادام لم يرد نص على ان ماء البئر واسع لايفسده شيء، فاذا ورد في صحيحة ابن بزيع ان ماء البئر واسع لايفسده شيء فيكون قرينة على حمل الأمر بالنزح على الاستحباب، بينما اننا كنا نعمل بظهور خطاب الأمر بالنزح في كونه ارشادا الى النجاسة مالم يرد هذه القرينة الصارفة، وهذا جمع عرفي
ارسالها: 15
موضوعها: 6
تاریخ عضویت: شهريور 1393
اعتبار:
0
سپاس ها 0
سپاس شده 8 بار در 6 ارسال
با سلام.
ادعای مرحوم خوئی این است که ارشاد به فساد، قابل حمل بر استحباب نیست نه هر ارشادی. و این مدعی کاملا متین و واضح است. اشکالاتی که به کلام ایشان شده ناشی از عدم تامل در فرمایش ایشان است.
ارسالها: 72
موضوعها: 9
تاریخ عضویت: مهر 1391
اعتبار:
8
سپاس ها 6
سپاس شده 67 بار در 40 ارسال
توجه شود که بحث در اینجا به این نحو نیست که ما یک امر داریم که مسلّم است ارشاد به فساد و بحث این است که آیا این امر میتواند استحبابی باشد یا نه؟ چرا که این مطلب در حکم قضیه به شرط محمول بوده و بحثی ندارد!!!
بلکه بحث این است که ما یک امر داریم که مسلم است که برای ارشاد میباشد اما امر مذکور دارای معارض میباشد. مثال عینی این مطلب که مرحوم خویی این بحث ذیل آن مطرح کرده اند روایت زیر میباشد:
عن جميل و محمّد بن حمران عن أبي عبد اللّٰه (عليه السلام): في الرجل الحرّ يلزمه صوم شهرين متتابعين في ظهار فيصوم شهراً ثمّ يمرض «قال: يستقبل، فإن زاد على الشهر الآخر يوماً أو يومين بنى على ما بقي»
در این روایت عبارت «یستقبل» امر ارشادی است که عده ای به قرینه روایت زیر آن را حمل بر استحباب نموده اند:
سليمان بن خالد: عن رجل كان عليه صيام شهرين متتابعين فصام خمسة و عشرين يوماً ثمّ مرض، فإذا برئ يبني على صومه أم يعيد صومه كلّه؟ «قال: بل يبني على ما كان صام ثمّ قال: هذا ممّا غلب اللّٰه عليه، و ليس على ما غلب اللّٰه عزّ و جلّ عليه شيء»
طبیعی است که اینکه در اینجا بگوییم امر به استقبال ارشاد به فساد است و ارشاد به فساد قابل حمل بر استحباب نیست، اشکال بر این حمل محسوب نمیشود زیرا در جواب میگوییم ارشاد به فساد بودن امر مذکور مسلم نیست زیرا به قرینه روایت دوم، امر در روایت اول ارشاد به فقدان کمال است.
بنابراین آنچه باید در اینجا مورد بحث قرار بگیرد این است که آیا متصور است که امر ارشادی ارشاد به معنایی باشد که با صحت مأتی به منافات نداشته باشد یا اینکه امر ارشادی همواره ارشاد به فساد است که با صحت مأتی به سازگار نیست؟
ارسالها: 267
موضوعها: 120
تاریخ عضویت: آبان 1393
اعتبار:
10
سپاس ها 87
سپاس شده 82 بار در 66 ارسال
8-بهمن-1397, 01:11
(آخرین تغییر در ارسال: 8-بهمن-1397, 01:12 توسط حسین بن علی.)
به نظر بحث مفیدی است خصوصا که دو سال به طول انجامیده و اساتید معظم حال حاضر مدرسه نیز در آن حضور دارند