19-بهمن-1391, 11:21
با سلام
به نظر بحث باید به نحو برهانی مطرح شود. می توان بحث را این گونه توضیح داد امری که ارشاد به خللی در عمل دارند، گاه خلل مرشد الیه به نحوی است که موجب سلب وصف صحت از عمل می شود و گاه به نحوی است که موجب سلب وصف کمال می گردد. بنابراین اگر قرینه ای داشته باشیم مبنی بر عدم بطلان عمل مذکور باید امر ارشادی مذکور را ارشاد به خلل موجب سلب کمال بنماییم.
البته ظاهرا اصطلاحا به این نوع امر، امر ارشادی استحبابی نمی گویند زیرا استحباب از اقسام احکام تکلیفی است و این حکم مستفاد از امر حکم وضعی است.
به نظر بحث باید به نحو برهانی مطرح شود. می توان بحث را این گونه توضیح داد امری که ارشاد به خللی در عمل دارند، گاه خلل مرشد الیه به نحوی است که موجب سلب وصف صحت از عمل می شود و گاه به نحوی است که موجب سلب وصف کمال می گردد. بنابراین اگر قرینه ای داشته باشیم مبنی بر عدم بطلان عمل مذکور باید امر ارشادی مذکور را ارشاد به خلل موجب سلب کمال بنماییم.
البته ظاهرا اصطلاحا به این نوع امر، امر ارشادی استحبابی نمی گویند زیرا استحباب از اقسام احکام تکلیفی است و این حکم مستفاد از امر حکم وضعی است.