19-فروردين-1398, 15:15
(19-اسفند-1397, 03:14)سید محمد صادق رضوی نوشته: روایات صریح تری نیز میشود به این دسته اضافه کرد و آن روایاتی است که اشاره به عدم تحرک در زمان غیبت دارد از جمله:بگذارید مثالی بزنم . در روایتی می گوید مرغ خوک پرندگان است . آن کسی که در فضای طبی است می گوید این روایت می گوید همانطور که خوک گوشتش مضر است مرغ هم همینطور است . آن کسی که در فضای فقهی است می گوید همانطور که خوک نجاست خوار است مرغ هم نجاست خوار و جلال میشود و باید احکام جلال را در موردش مراعات .
تفسیر عیاشی: عن جابر الجعفي عن أبي جعفر ع يقول الزم الأرض لا تحركن يدك و لا رجلك أبدا- حتى ترى علامات أذكرها لك
همین روایت در غیبت نعمانی به اسناد مختلف چنین نقل شده است:
أحمد بن محمد بن سعيد عن هؤلاء الرجال الأربعة عن ابن محبوب و أخبرنا محمد بن يعقوب الكليني أبو جعفر قال حدثني علي بن إبراهيم بن هاشم عن أبيه قال و حدثني محمد بن عمران قال حدثنا أحمد بن محمد بن عيسى قال و حدثني علي بن محمد و غيره عن سهل بن زياد جميعا عن الحسن بن محبوب قال و حدثنا عبد الواحد بن عبد الله الموصلي عن أبي علي أحمد بن محمد بن أبي ناشر عن أحمد بن هلال عن الحسن بن محبوب عن عمرو بن أبي المقدام عن جابر بن يزيد الجعفي قال قال أبو جعفر محمد بن علي الباقر ع يا جابر الزم الأرض و لا تحرك يدا و لا رجلا حتى ترى علامات أذكرها لك إن أدركتها
در غیبت طوسی: الفضل عن الحسن بن محبوب عن عمرو بن أبي المقدام عن جابر الجعفي عن أبي جعفر ع قال الزم الأرض و لا تحرك يدا و لا رجلا حتى ترى علامات أذكرها لك و ما أراك تدرك
کافی: عن عدة من أصحابنا عن أحمد بن محمد عن عثمان بن عيسى عن بكر بن محمد عن سدير قال: قال أبو عبد الله علیه السلام يا سدير الزم بيتك و كن حلسا من أحلاسه و اسكن ما سكن الليل و النهار فإذا بلغك أن السفياني قد خرج فارحل إلينا و لو على رجلك.
این سبک برداشت از روایات بسیار غیر واقعی است .
خلاصه هر کسی در فاضی ذهنی خودش روایت را معنا می کند و نتیجه این کار نفهمیدن مفاد واقعی روایت است . این که تکان نخوردن یک تعبیر کنایی است روشن است ؛ اما کنایه از چیست ؟ شما رد فضای ذهنی خودتان روایت را معنا می کنید و می گویید صریح تر است در معنا و حال آن که اصلا ظهور روشنی هم ندارد .
همانطور که آقای رفاهی فرمودند باید برای فهم درست روایت فضای صدور و ... را در نظر گرفت .