16-اسفند-1398, 16:37
سلام علیکم
به نظر می رسد بحث به این آسانی که می فرمایید نیست به چند دلیل:
1. اصلا اصل تقسیم بندی گناهان به کبیره و صغیره محل کلام است. عده ای از بزرگان مانند محقق خویی رحمه الله اصل این تقسیم بندی را قبول ندارند و همه را بی احترامی به ساحت مولا می دانند.
2. در برخی از روایات تصریح شده است به اینکه برخی از گناهان صغیره با شرایطی، از گناهان کبیره نیز بد تر هستند: مانند اینکه أعظم الذنوب ما استخف به صاحبه، یا اینکه فرموده اند کسی که گناهان کوچک انجام می دهد و ابایی ندارد بسیار بد تر از کسی است که گناهان بزرگ انجام می دهد ولی از این بابت نگران است و خود را ملامت می کند.
3. جوابتان به دوست عزیز آقای عطار منش را یا من متوجه نشدم یا قانع کننده نبود.
نکته: به نظر می رسد اعتناء کردن زیادی به مباحث فلسفه ی اخلاق می تواند گاهی در فهم دینی از متون دینی و مباحث اصولی مضر نیز باشد. کما قال به جماعۀ من الأساتذه
(البته فی الجمله مباحث فلسفه ی اخلاق مفید هستند و به طور کلی انکار نمی کنیم)
به نظر می رسد بحث به این آسانی که می فرمایید نیست به چند دلیل:
1. اصلا اصل تقسیم بندی گناهان به کبیره و صغیره محل کلام است. عده ای از بزرگان مانند محقق خویی رحمه الله اصل این تقسیم بندی را قبول ندارند و همه را بی احترامی به ساحت مولا می دانند.
2. در برخی از روایات تصریح شده است به اینکه برخی از گناهان صغیره با شرایطی، از گناهان کبیره نیز بد تر هستند: مانند اینکه أعظم الذنوب ما استخف به صاحبه، یا اینکه فرموده اند کسی که گناهان کوچک انجام می دهد و ابایی ندارد بسیار بد تر از کسی است که گناهان بزرگ انجام می دهد ولی از این بابت نگران است و خود را ملامت می کند.
3. جوابتان به دوست عزیز آقای عطار منش را یا من متوجه نشدم یا قانع کننده نبود.
نکته: به نظر می رسد اعتناء کردن زیادی به مباحث فلسفه ی اخلاق می تواند گاهی در فهم دینی از متون دینی و مباحث اصولی مضر نیز باشد. کما قال به جماعۀ من الأساتذه
(البته فی الجمله مباحث فلسفه ی اخلاق مفید هستند و به طور کلی انکار نمی کنیم)