15-اسفند-1398, 15:29
مرحوم تبریزی فرموده است صرف اضطرار به اصل علاج،موجب جواز رجوع به پزشک غیرهم جنس ارفق می شود مستند این فتوا روایت معتبره ابوحمزه ثمالی است.« سَأَلْتُهُ عَنِ الْمَرْأَةِ الْمُسْلِمَةِ يُصِيبُهَا الْبَلَاءُ فِي جَسَدِهَا إِمَّا كَسْرٌ أَوْ جِرَاحٌ فِي مَكَانٍ لَا يَصْلُحُ النَّظَرُ إِلَيْهِ وَ يَكُونُ الرِّجَالُ أَرْفَقَ بِعِلَاجِهِ مِنَ النِّسَاءِ أَ يَصْلُحُ لَهُ أَنْ يَنْظُرَ إِلَيْهَا قَالَ إِذَا اضْطُرَّتْ إِلَيْهِ فَيُعَالِجُهَا إِنْ شَاءَتْ»
استاد قایینی می فرمایداستدلال ایشان به این روایت مبتنی بر این است که مرجع ضمیر «له» در عبارت «أَ يَصْلُحُ لَهُ»، علاج باشد. فرض روایت ارفق بودن پزشک است نه اضطرار بیمار؛ وقتی فرض راوی عدم ضرورت است باید امام جواب را در همین فرض بگویند.
ولی این کلام تمام نیست. مرجع ضمیر رجل است.حضرت می خواهند بگویند به ملاک ارفقیت رجوع به غیر مماثل جایز نیست بلکه قاعده این است که فقط در فرض اضطرار رجوع به غیر مماثل جایز است. درست است که فرض راوی اضطرار نبوده است اما حضرت جوابی دادند که حکم قضیه فهمیده شد. یعنی جواز رجوع فقط در فرض اضطرار است و صرف ارفقیت ملاک نیست. اگر نگوییم ظهور روایت همین است لکن این احتمال وجود دارد. حاصل کلام اینکه مرجع ضمیر یا علاج است که مبنای استدلال مرحوم تبریزی بود و یا رجل؛ احتمال دوم اگر متعین نباشد احتمال آن نیز مخل به استدلال است. 98/9/13