23-شهريور-1399, 20:49
آیت الله شبیری زنجانی حفظه الله فرموده اند:صاحب معالم در مقدّمه "منتقی الجمان" بحثی را مطرح نموده است که از آن بحث، نکته اضمار روایات استفاده میشود. ایشان در آن مقدّمه میفرماید: گاهی راوی اوّل که از راوی دوم روایتی را نقل میکند، فاصله بسیاری بین آن دو وجود دارد و روشن است که در سند سقطی رخ داده است. منشأ این سقط، انتقال حدیث از کتابی به کتاب دیگر است؛ مثلاً کلینی در کتاب الکافی روایتی را با سلسله سند از حسین بن سعید نقل میکند، امّا سندِ روایات دیگر حسین بن سعید را که در ادامه بیان میکند، به اعتبار سند روایت اوّل حذف کرده و با تعبیر «عنه» بیان مینماید.
از آنجا که در کتاب الکافی مرجع ضمیر «عنه» روشن است، اشکالی به وجود نمیآید. امّا فرد دیگری که از کتاب الکافی حدیث را نقل میکند، گاهی روایت اوّل الکافی که مرجع ضمیر در آنجا ذکر شده است را هم بیان میکند و یا به اعتبار سند روایت اوّل، سند روایت بعدی را هم به صورت کامل ذکر میکند که در این صورت اشکالی به وجود نمیآید. امّا گاهی سند روایات را به همان صورت ناقص و بدون ذکر قرائن نقل میکند، که در این صورت موجب اضمار روایت میشود و مرجع ضمیر روشن نمیگردد.
کثرت اضمار در روایات کتب شیخ طوسی
افراد دقیق به نکته مذکور دقت دارند و این نکته را مراعات میکنند، لکن افرادی که این دقت را ندارند به این مسئله توجه نکردهاند؛ مثلاً شیخ طوسی که لازم میدانسته در همه علوم کتابی بنویسد، کتابهای بسیاری را نگاشته امّا به دلیل سرعت کار، غفلت کرده و برخی از سندها را به صورت ناقص نقل فرموده است. به همین دلیل، سقط در سند به صورت مکرّر در آثار شیخ دیده میشود. نتیجه اینکه در بیشتر روایات، در اصل مضمره نبوده است.
درس خارج اصول آیت الله سید موسی شبیری زنجانی، تاریخ: 25 آذر 1397