23-مهر-1399, 07:50
تساوق بین امکان ترتب و وقوع آن
استاد گنجی فرمودند: از ظاهر عبارات آخوند استفاده میشود که اگر ترتب امکان داشته باشد، وقوع هم پیدا کرده است و نیازی به این نداریم که شارع به صورت ترتبی امر داشته باشد. بیان مطلب این است: در صورت تزاحم بین اهم و مهم، مهم هم مقتضی دارد و ظاهر خطاب مهم هم که فعلیت است اما به خاطر تزاحم فعلیت آن از بین رفته است حال اگر کسی توانست مشکله استحاله طلب جمع بین ضدین را با مشروط کردن امر به مهم حل کند، عند ترک الاهم، امر به مهم به فعلیت میرسد و مراد از امکان ترتب مساوق با وقوع آن است، همین مطلب است.
اشکال اول به مرحوم آخوند: مرحوم خویی قائل است به این که اگر عملی امر نداشته باشد، کشف ملاک از آن نمیشود. در ما نحن فیه هم وقتی اطلاق خطاب امر به مهم ساقط شده است، کاشفی از ملاک نداریم. پس احراز نمیشود که مهم در صورت مزاحمت، مقتضی داشته باشد.
اشکال دوم به مرحوم آخوند: مرحوم حاج شیخ اصفهانی میفرماید: صرف وجود مقتضی، برای تحقق حکم شارع کفایت نمیکند؛ زیرا ممکن است مانعی برای حکم کردن شارع وجود داشته باشد که ما نمیدانیم و یا اساسا شارع به خاطر اعتماد بر حکم عقل، حکم نکند و اعمال مولویت نداشته باشد.
استاد گنجی فرمودند: از ظاهر عبارات آخوند استفاده میشود که اگر ترتب امکان داشته باشد، وقوع هم پیدا کرده است و نیازی به این نداریم که شارع به صورت ترتبی امر داشته باشد. بیان مطلب این است: در صورت تزاحم بین اهم و مهم، مهم هم مقتضی دارد و ظاهر خطاب مهم هم که فعلیت است اما به خاطر تزاحم فعلیت آن از بین رفته است حال اگر کسی توانست مشکله استحاله طلب جمع بین ضدین را با مشروط کردن امر به مهم حل کند، عند ترک الاهم، امر به مهم به فعلیت میرسد و مراد از امکان ترتب مساوق با وقوع آن است، همین مطلب است.
اشکال اول به مرحوم آخوند: مرحوم خویی قائل است به این که اگر عملی امر نداشته باشد، کشف ملاک از آن نمیشود. در ما نحن فیه هم وقتی اطلاق خطاب امر به مهم ساقط شده است، کاشفی از ملاک نداریم. پس احراز نمیشود که مهم در صورت مزاحمت، مقتضی داشته باشد.
اشکال دوم به مرحوم آخوند: مرحوم حاج شیخ اصفهانی میفرماید: صرف وجود مقتضی، برای تحقق حکم شارع کفایت نمیکند؛ زیرا ممکن است مانعی برای حکم کردن شارع وجود داشته باشد که ما نمیدانیم و یا اساسا شارع به خاطر اعتماد بر حکم عقل، حکم نکند و اعمال مولویت نداشته باشد.