نقل قول:قطر یک شهری که در نظام عمران شهری، مطابق فقه اسلامی در نظر گرفته میشود از هر جهت نباید از سه مایل تجاوز کند. مایل یا میل طبق تعبیر روایت همین میل متعارف است. میلی که در روایات آمده است همان میل متعارف است میل متعارف امروزی که 1600 متر برآورد میشود. یک مقدار بیش از یک کیلومتر و نیم برای هر میل. بنابراین قطر هر شهر قریب به پنج[کیلومتر] از هر چهار طرف و از همه اطراف است. شهری که میخواهیم تنظیم و طراحی کنیم باید به شکلی باشد که مرکزیت آن معیّن شد، باید مسافت بین این مرکز و بین حدود شهر، حدود دو کیلومتر و نیم باشد، یعنی [شعاع دایره شهر باید] یک میل و نصف که قطر کامل شهر سه میل میشود و وقتی از این محدوده بیرون رفتیم باید شهر دیگری تعریف شود و آنجا مرز شهر دیگر میشود.
منظور از شهر عرفیِ که اسلام پیشنهاد میکند؛ شهر عرفی اسلامی است یعنی چیزی که آن را اسلام بالجعل و الحکومه شهر میداند و شهری را که مردم شهر حساب کنند شهر نیست. حال ضابطه اوّل از ضوابط اسلامی این شهر عرفی، مساحت کلی شهر است که بر مبنای سه مجموعه از ادلّه استفاده میشود که مساحت کلی شهر باید به نحوی باشد که قطر شهر از هر سمت بیش از سه مایل نباشد. دلیل بر این مدّعا سه مجموعه از روایات است.
...مرکز نماز جمعه باید در جایی باشد که برای مردم یک شهر امکان دسترسی برابر به آن باشد، یعنی نماز جمعه در وسط شهر باشد. اگر بنا باشد نماز جمعه در وسط شهر باشد، فاصله بین نماز جمعه و نماز جمعه دیگر هم باید سه مایل باشد و در هر شهری یک نماز جمعه هم بیشتر اقامه نشود. بنابراین نتیجه میگیریم اینکه باید قطر یک شهر سه مایل بیشتر نباشد، اگر سه مایل شد، چون نماز جمعه وسط شهر است یعنی یک مایل و نیم از یک طرف، یک مایل و نیم هم بیشتر از طرف دیگر نباید تا شهر دیگر فاصله داشته باشد و بعدازآن شهر دوم باید شروع شود.
اینجا کلیک کنید
مطابق نظریه فوق شهر اسلامی، شهری است که شعاع آن 1600 متر باشد و قطر دایره دور شهر 3200 متر باشد. بنابراین شهر اسلامی شهری است که 8 هشت کیلومتر مربع وسعت داشته باشد.
با فرض اینکه محدوده قانونی شهر قم 723 کیلومتر مربع است. بنابراین شهر قم باید به نود 90 شهر مجزا تقسیم شود.
اینجا کلیک کنید
https://www.sid.ir/paper/361067/fa
نکته دیگر اینکه با توجه به اینکه شهر اسلامی باید دارای خانه های ویلایی یک طبقه باشد
isna.ir/xdMBfP
بنابراین جمعیت فعلی این شهر در محدوده هشت کیلومتر مربعی این 90 شهر اسلامی جا نخواهند شد زیرا در شهر فعلی قم عده خیلی زیادی در آپارتمان های چند طبقه ساکن هستند بنابراین برای جا دادن جمعیت فعلی شهر باید شهر قم به خیلی بیشتر از نود شهر تقسیم شود.
یا شهر تهران که مساحتي برابر 18،814 کيلومتر مربع دارد باید به 2351 شهر مجزا تقسیم شود.
اینجا کلیک کنید
نکته دیگر اینکه با توجه به اینکه شهر اسلامی باید دارای خانه های ویلایی یک طبقه باشد بنابراین جمعیت فعلی این شهر تهران در محدوده هشت کیلومتر مربعی 2351 شهر اسلامی جا نخواهند شد زیرا در شهر فعلی تهران عده خیلی زیادی در آپارتمان های چند طبقه ساکن هستند بنابراین برای جا دادن جمعیت فعلی شهر تهران باید شهر تهران به خیلی بیشتر از 2351 شهر تقسیم شود.
نکته دیگر اینکه علت سکونت مردم در شهرهای بزرگ این است که این شهرهای بزرگ در اطراف کانون هایی مثل رودخانه، صنایع و کارخانجات اشتغال آفرین، زمین های قابل کشاورزی، سدهای آب شیرین یا مناطقی با بارش باران مناسب به وجود می آیند. و صرف ساخت خانه های خالی سبب ساکن شدن مردم در شهری نمی شود.
نقل قول:از مشکلات موالی در عصر خلفا، جلوگیری از اختلاط آنان با اعراب بوده است؛ بهگونهای که برخی گزارشها اذعان دارد خلیفه دوم از ورود آنان به مدینه یا اقامت آنان در آنجا رضایت نداشته است.
در گزارشی آمده که عمر به امیران سپاه دستور داد تا هر کافری که به حد بلوغ رسیده، بکشند و هیچیک از آنان را به مدینه نفرستند. (1) همچنین در گزارش دیگری آمده که خلیفه دوم پیوسته به امیران سپاه سفارش میکرد تا مبادا کسی از علوج را به مدینه راه دهند. (2)
هنگامی که خلیفه دوم مورد اصابت ضربات شمشیر یا خنجر یکی از موالی قرار گرفت، گفت: «چه کسی مرا زخم زد؟» گفتند: غلام مغیرة بن شعبه. آنگاه گفت: «همانا شما را منع کردم از اینکه آنان را به مدینه راه دهید، ولی سرپیچی کردید.» (3)
پی نوشت:
[1]. مالک بن انس، المدونة الکبری، ج 2، ص 9.
2. ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ج 12، ص 187؛ هیثمی، الزوائد، ج 9، ص 75.
3. همان.
منبع:
http://fna.ir/
منع ورود ایرانیان به مدینه
از دیگر تحقیرهای عمر بن خطاب علیه ایرانیان، ممنوع کردن ورود ایرانیان به مدینه بود! صنعانی در این باره میگوید: عبدالرزاق عن معمر عن الزهری قال کان عمر بن الخطاب لایترک احدا من العجم یدخل المدینة. [1] عبدالرزاق به نقل از معمر از زهری میگوید: عمر بن خطاب اجازه نمیداد کسی از غیر عربها (از جمله ایرانیها) وارد مدینه شود.
[1]صنعانی، عبدالرزاق بن همام (متوفای۲۱۱هـ)، المصنف، ج۵، ص۴۷۴، تحقیق: حبیب الرحمن الاعظمی، دار النشر: المکتب الاسلامی – بیروت، الطبعة: الثانیة ۱۴۰۳.
منبع:
اینجا کلیک کنید
قطع قلم به قیمت نان می کنی رفیق
این خط و این نشان که زیان می کنی رفیق
گیرم درین میانه به جایی رسیده ی
گیرم که زود دکه دکان می کنی رفیق
کفاره اش ز گندم عالم فزون تر است
از عمر آنچه خدمت خان می کنی رفیق
خود بستمش به سنگ لحد مرده توش نیست
قبری که گریه بر سر آن می کنی رفیق
گفتی گمان کنم که درست است راه من
داری گمان چو گمشدگان می کنی رفیق
این خط و این نشان که زیان می کنی رفیق
گیرم درین میانه به جایی رسیده ی
گیرم که زود دکه دکان می کنی رفیق
کفاره اش ز گندم عالم فزون تر است
از عمر آنچه خدمت خان می کنی رفیق
خود بستمش به سنگ لحد مرده توش نیست
قبری که گریه بر سر آن می کنی رفیق
گفتی گمان کنم که درست است راه من
داری گمان چو گمشدگان می کنی رفیق