نقل قول:تاریخ: 2 خرداد ۱۳۹8 دروس خارج فقه نظام سیاسی- جلسه 83؛
آیتالله اراکی: برخی از آیات از آنها وحدت فرمانروا در نظام سیاسی اسلام استفاده میشود،
اگر فرمانروا واحد باشد امتی که از این فرمانروای واحد تبعیت میکند، امت واحد میشوند و اصلاً نمیتوانند متعدد باشند. بنابراین فرمانروا باید یکی باشد.
بعضیها میگویند اختلاف خیلی خوب بوده و نشانه کمال است ... البته در روایات آمده است که حضرت فرمود اختلاف رحمت است؟! مراد از «اخْتِلافُ اُمّتی رَحمَهٌ» یعنی رفتوآمد، زیارت، یعنی همدیگر را ببینند، اختلاف به این معناست
+
نقل قول:باب معنى قوله ع اختلاف أمتي رحمة
1- حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْكُوفِيُّ عَنْ أَبِي الْخَيْرِ صَالِحِ بْنِ أَبِي حَمَّادٍ قَالَ حَدَّثَنِي أَحْمَدُ بْنُ هِلَالٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عَبْدِ الْمُؤْمِنِ الْأَنْصَارِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ قَوْماً رَوَوْا أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ إِنَّ اخْتِلَافَ أُمَّتِي رَحْمَةٌ فَقَالَ صَدَقُوا قُلْتُ إِنْ كَانَ اخْتِلَافُهُمْ رَحْمَةً فَاجْتِمَاعُهُمْ عَذَابٌ قَالَ لَيْسَ حَيْثُ ذَهَبْتَ وَ ذَهَبُوا إِنَّمَا أَرَادَ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ «2» فَأَمَرَهُمْ أَنْ يَنْفِرُوا إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص وَ يَخْتَلِفُوا إِلَيْهِ فَيَتَعَلَّمُوا ثُمَّ يَرْجِعُوا إِلَى قَوْمِهِمْ فَيُعَلِّمُوهُمْ إِنَّمَا أَرَادَ اخْتِلَافَهُمْ مِنَ الْبُلْدَانِ لَا اخْتِلَافاً فِي دِينِ اللَّهِ إِنَّمَا الدِّينُ وَاحِدٌ
ابن بابويه، محمد بن على، معاني الأخبار، 1جلد، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم - قم، چاپ: اول، 1403 ق. ص157
+
نقل قول:عَن عَلِیِّبنِأَبِیطَالِبٍ (علیه السلام) أَنَّهُ قَالَ کُنْتُ أَمْشِی مَعَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فِی بَعْضِ طُرُق فقَالَ (صلی الله علیه و آله) ... یَا عَلِیُّ (علیه السلام) إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی قَدْ قَضَی الْفُرْقَهْ وَ الِاخْتِلَافَ عَلَی هَذِهِ الْأُمَّهْ وَ لَوْ شَاءَ لَجَمَعَهُمْ عَلَی الْهُدی حَتَّی لَا یَخْتَلِفَ اثْنَانِ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّهْ
امام علیّبنابیطالب (علیه السلام) نقل کرده است: در یکی از راههای مدینه همراه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) میرفتم که فرمود: «...خدای تبارکوتعالی تفرقه و اختلاف را بر این امّت مقدّر نموده امّا اگر خدا بخواهد، آنها را [به اجبار] بر هدایت جمع خواهد کرد تا جاییکه دو نفر از این امّت با هم اختلاف نداشته باشند
بحارالأنوار، ج۲۸، ص۵۴ کتاب سلیم بن قیس الهلالی ج2 ص 570
نقل قول:امام خمینی(س): و شما ای مستضعفان جهان و ای کشورهای اسلامی و مسلمانان جهان ... و به سوی یک دولت اسلامی با جمهوریهای آزاد و مستقل به پیش روید
منبع:
وصیت نامه سیاسی ـ الهی امام خمینی پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368 ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) صحیفه امام خمینی جلد 21 صفحه 448
https://farsi.rouhollah.ir/library/sahif...1/page/448
اینجا کلیک کنید
+++++++++++++++++++++++
نقل قول:تاریخ: 2 خرداد ۱۳۹8 دروس خارج فقه نظام سیاسی- جلسه 83؛
آیتالله اراکی: تنها دلیلی که میگویند سکونی شیعه نبوده این است که میگویند چرا از امام صادق (ع) روایت نمیکند؟ میگویند هر موقع از امام صادق (ع) روایتی را آورده به این شکل بوده است: عن الصادق عن آبائه عن رسول الله است یا عن امیرالمؤمنین (ع).
+
نقل قول:إسماعيل بن مسلم السكونيّ، أبو الحسن بن أبي زياد الشامي
قلت: كذا في التهذيب،
و قد مرّ في ابن أبي زياد أنّ السكوني كوفي،
و أنّ الشامي هو قاضي الموصل.
مظفر، محمد حسن، الإفصاح عن أحوال رواة الصحاح، 4جلد، موسسة آل البيت (عليهم السلام) لإحياء التراث - ايران - قم، چاپ: 1، 1426 ه.ق. ج1 ؛ ص142
[519] إسماعيل بن أبي زياد السكوني:
عن سرائر ابن إدريس في فصل ميراث المجوسي: السكوني- بفتح السين- منسوب إلى قبيلة من عرب اليمن، و هو عامّي المذهب بلا خلاف،
و شيخنا أبو جعفر موافق على ذلك(السرائر 3: 289.) ، انتهى...
قال جدّي رحمه اللّه: و الّذي يغلب في الظنّ أنّه كان إماميّا لكن كان مشتهرا بين العامّة-
قلت: و مختلطا بهم أيضا لكونه من قضاتهم- و كان يتّقي منهم
استرآبادى، محمد بن على، منهج المقال في تحقيق أحوال الرجال، 7جلد، موسسة آل البيت (عليهم السلام) لإحياء التراث - ايران - قم، چاپ: 1، 1422 ه.ق. ج2، ص: 306
قطع قلم به قیمت نان می کنی رفیق
این خط و این نشان که زیان می کنی رفیق
گیرم درین میانه به جایی رسیده ی
گیرم که زود دکه دکان می کنی رفیق
کفاره اش ز گندم عالم فزون تر است
از عمر آنچه خدمت خان می کنی رفیق
خود بستمش به سنگ لحد مرده توش نیست
قبری که گریه بر سر آن می کنی رفیق
گفتی گمان کنم که درست است راه من
داری گمان چو گمشدگان می کنی رفیق
این خط و این نشان که زیان می کنی رفیق
گیرم درین میانه به جایی رسیده ی
گیرم که زود دکه دکان می کنی رفیق
کفاره اش ز گندم عالم فزون تر است
از عمر آنچه خدمت خان می کنی رفیق
خود بستمش به سنگ لحد مرده توش نیست
قبری که گریه بر سر آن می کنی رفیق
گفتی گمان کنم که درست است راه من
داری گمان چو گمشدگان می کنی رفیق