4-آذر-1399, 19:18
(4-آذر-1399, 18:38)مسعود عطار منش نوشته: در مورد قطار بحث اخراج از محل ابتلا نیست بلکه بحث اینست که از همان ابتدا اشخاص متعارف، انگیزه ندارند در تمام جهات محتمل القبله تخلی کنند بلکه مثلا به یک جهت داعی دارند و همین داعی متعارف به ارتکاب همان طرف باعث میشود برایت در همان طرفی که داعی دارد جاری شود و در دیگر اطراف جاری نشود تا معارضه شود.
ادله خاصه تنجیز هم در مورادیست که داعی به ارتکاب اطراف وجوذ دارد یالااقل بیش از این را ظهور ندارد لذا الغتی خصوصیت نمیشود چون عرفا بین جایی که داعی به ا نکاب جمیع اطراف مییت با جایی که هست فرق ایت لذا عرف مطمئن نمیشود تا العای خصصیت کند.
صرف نظر از اینکه اصل الغای خصوصیت در اینگونه موارد کبرویا محل تامل است.
اخراج اطراف از محل ابتلا به کلی موجب انعدام موضوع است و حالش اگر بهتر از ابتلای بدون داعی بر ارتکاب نباشد؛ بدتر نیست ولی با این حال اطلاق روایت یهرقهما این را نیز میگیرد؛ هنوز فرق فارقی نیافتم.