امتیاز موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
توجیه روایات دال بر عدم سرایت بیماری
#1
در چندین روایت بحث سرایت بیماری آمده است مثلا «وَ كَرِهَ أَنْ يُكَلِّمَ الرَّجُلُ مَجْذُوماً إِلَّا أَنْ يَكُونَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَهُ قَدْرُ ذِرَاعٍ وَ قَالَ فِرَّ مِنَ الْمَجْذُومِ فِرَارَكَ‏ مِنَ‏ الْأَسَد» مرحوم صدوق این روایت را به دو سند نقل کرده است. این روایت در کلام فقها به صورت یک روایت قطعی آمده است. بر اساس این روایت، بعضی از فقها جذام را به عنوان یکی از عیوب مجوز فسخ نکاح مطرح کرده اند.مضمون روایت «فرّ من المجذوم فرارك من الأسد» در روایات عامه نیز بیان شده است.
برخی از روایات به عنوان معارض ذکر شده است. از جمله اینکه در روایت هشام آمده است« مَرَّ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ص عَلَى الْمُجَذَّمِينَ‏ وَ هُوَ رَاكِبٌ حِمَارَهُ وَ هُمْ يَتَغَدَّوْنَ‏ فَدَعَوْهُ إِلَى الْغَدَاءِ فَقَالَ أَمَا إِنِّي لَوْ لَا أَنِّي‏ صَائِمٌ‏ لَفَعَلْتُ‏ فَلَمَّا صَارَ إِلَى مَنْزِلِهِ أَمَرَ بِطَعَامٍ فَصُنِعَ وَ أَمَرَ أَنْ يَتَنَوَّقُوا فِيهِ‏ ثُمَّ دَعَاهُمْ فَتَغَدَّوْا عِنْدَهُ وَ تَغَدَّى مَعَهُم»
ملاصالح مازندرانی نیز می فرماید: «و مما يؤيد ذلك ما روى من طرق العامة عن جابر أنه (ص) أكل مع المجذوم فقال «آكل‏ ثقة باللّه و توكلا عليه» و من طرقهم أيضا ان امرأة سألت بعض أزواجه «ص» عن الفرار من المجذوم فقال كلا و اللّه و قد قال رسول اللّه «ص» لا عدوى»
استاد قائینی حفظه الله می فرماید این روایات صالح برای معارضه با روایات دال بر سرایت بیماری نیستند. نسبت به صحیحه هشام می گوییم ممکن است وجهش این باشد که معصومین علیهم السلام بیماری ای مانند جذام -که نفرت عمومی به دنبال دارد- نمی گیرند. پس معنای این روایات این نیست که دیگران از جذامی فاصله نگیرند.
ممکن است اشکال شود بالفرض که قبول کنیم خودشان مبتلی نمی شوند اما کار ایشان موجب گمراهی بعضی افراد می شود و موجب می شود دیگران فکر کنند که سرایت واقعیت ندارد. جوابش این است که کار ایشان در فرضی القاء در مفسده خواهد بود که به دیگران تذکر داده نشده باشد. وقتی که فرموده اند از شخص جذامی یا مبتلا به طاعون فرار کنید، جایی برای این توهم باقی نمی ماند.
اما نسبت به کلام ازواج نبی اکرم صل الله علیه و آله می گوییم که سخن آنها بر ما حجت نیست، چون یا برداشت غلطی از روایت داشته اند و یا مبتنی بر عدم وقوف به تخصیص آن روایت به بعضی از امراض می باشد. عمده کلام این است که برای ما فقط فعل و قول و اقرار معصوم حجت است.
مرحوم صاحب وسائل فرموده از این روایات کراهت تحذر از عدوی فهمیده می شود و بابی با عنوان «بَابُ كَرَاهَةِ الْحَذَرِ مِنَ الْعَدْوَى» مطرح کرده است. این کلام صحیح نیست؛ از این روایات کراهت فهمیده نمی شود بلکه وجوب تحذر فهمیده می شود.
درس فقه مسائل پزشکی جلسه 23تاریخ 20/1/99
 
 
پاسخ
#2
بیماری جذام، یک بیماری مسری محسوب نمی شود به همین دلیل شانس ابتلا کادر درمان بیمارستان های تخصصی بیماران جذام به این بیماری بسیار ناچیز است.
برای نمونه به ویکی پدیای فارسی توجه کنید

«بیماری جذام به آسانی منتقل نمی‌شود و انتقال آن مستلزم تماس طولانی و چندین ساله با بیماران مبتلا به جذام است. برهمین اساس انتقال آن به پرسنل بیمارستانی بسیار ناچیز است.»

منبع
قطع قلم به قیمت نان می کنی رفیق
این خط و این نشان که زیان می کنی رفیق
گیرم درین میانه به جایی رسیده ی
گیرم که زود دکه دکان می کنی رفیق
کفاره اش ز گندم عالم فزون تر است
از عمر آنچه خدمت خان می کنی رفیق
خود بستمش به سنگ لحد مرده توش نیست
قبری که گریه بر سر آن می کنی رفیق
گفتی گمان کنم که درست است راه من
داری گمان چو گمشدگان می کنی رفیق
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  توجیه کلام محقق در شرائع مبنی بر اشتراط تثبّت در پذیرش شهادت شخص غیر ضابط و مغفّل سید یزدی 0 106 19-آبان-1402, 15:01
آخرین ارسال: سید یزدی
  نسبت بین روایات شهادت صبی 105767 1 91 19-آبان-1402, 08:11
آخرین ارسال: 105767
  عدم جواز فرار از بیماری های مسری مهدی خسروبیگی 10 1,703 29-آذر-1401, 22:45
آخرین ارسال: علاوی
  معنای جواز امر در روایات مهدی خسروبیگی 0 972 25-ارديبهشت-1399, 16:19
آخرین ارسال: مهدی خسروبیگی

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان