امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
توجیه کلام محقق در شرائع مبنی بر اشتراط تثبّت در پذیرش شهادت شخص غیر ضابط و مغفّل
#1
مرحوم محقق در شرائع، ذیل بحث اعتبار عقل در شاهد، دو مطلب را به تناسب مطرح می کند: مسئلۀ ضبط و مسئلۀ مغفّل. مرحوم نراقی این دو بحث را مندمج مطرح می کند. شاید ایشان نیز این دو را متعدد می بیند لکن دلیل دال بر آنها را واحد می بیند.

محقق می فرماید: «و كذا من يعرض له السهو غالبا فربما سمع الشي‌ء و أنسي بعضه فيكون ذلك مغيرا لفائدة اللفظ و ناقلا لمعناه فحينئذ يجب الاستظهار عليه حتى يستثبت ما يشهد به و كذا المغفل الذي في جبلته البله فربما استغلط لعدم تفطنه لمزايا الأمور فالأولى الإعراض عن شهادته ما لم يكن الأمر الجلي الذي يتحقق الحاكم استثبات الشاهد له و أنه لا يسهو في مثله.»
کسی که ضبط ضعیفی دارد یعنی کثیر السهو و الخطا است، در پذیرش شهادت او، حاکم باید بررسی و دقت و تثبّت کند تا شهادت او مبنی بر سهو و خطا نباشد همانطور که در مجنون ادواری، حاکم باید تثبّت کند که مجنون در زمان ادای شهادت، در حالت افاقه قرار دارد. مرحوم محقق می فرماید حاکم باید تثبت کند تا علم پیدا کند که شهادت مبنی بر سهو نیست.
سوالی مطرح می شود که بر اساس ظاهر کلام محقق، پذیرش شهادت این شخص، مبنی بر علم قاضی است نه مبنی بر پذیرش شهادت. جواب می دهیم که کأنّ مراد محقق این است که احتمال خطا و جریان اصالت بر ضبط در مورد اشخاص معمولی باعث می شود که به قول آنها توجه و اعتنا کنیم و شهادت آنها را بپذیریم و لذا این مقدار از احتمال سهو و خطا معتنا به نیست لکن در مورد شخص کثیر السهو و الخطا، علاوه بر احتمال خطای عرفی و عادی، احتمال خطا و سهو بیشتر و غیر متعارف وجود دارد یعنی احتمال دارد که شهادت مستند باشد به امر غیر متعارف. محقق می فرماید حاکم باید تثبت کند تا علم پیدا کند که این سهو غیر متعارف وجود ندارد لکن این مطلب به این معنا نیست که سهو متعارف و عادی نیز معلوم الدفع باشد بلکه سهو عادی همچنان امکان دارد و از طریق اصل ضبط، دفع می شود. توجه شود که اصل ضبط و عدم خطا نمی تواند احتمال خطای فاحش و کثیر را دفع کند بلکه صرفا خطاهای متعارف را دفع می کند. بنابراین مرحوم محقق در شرائع می گوید حاکم در مورد شخص غیر ضابط و کثیر السهو باید تثبت کند تا علم پیدا کند که خطای او مستند به سهو غیر متعارف نیست و وقتی چنین علمی پیدا شد، شهادت شخص کثیر السهو دقیقا مثل شهادت شخص عادی و معمولی است.
مرحوم محقق در مورد شخص غیر ضابط و کثیر السهو و الخطا به ضرس قاطع فرمود شهادتش پذیرفته نمی شود مگر اینکه تثبّت توسط حاکم انجام شود لکن در مورد مغفّل از تعبیر «أولی» استفاده می کند. منظور از مغفّل کسی است که مورد اغفال قرار می گیرد یعنی کسی که ساده لوح است و به راحتی گول می خورد.


فایل‌های پیوست
.pdf   تقریر درس خارج فقه 14 آبان.pdf (اندازه 79.13 KB / تعداد دانلود: 0)
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  موضوعیت داشتن «عدم اتّهام» در پذیرش شهادت سید یزدی 0 72 27-فروردين-1403, 23:10
آخرین ارسال: سید یزدی
  آیا قید «در سفر بودن موصی» برای پذیرش شهادت ذمی بر وصیت، غالبی است؟ سید یزدی 0 100 17-آذر-1402, 16:14
آخرین ارسال: سید یزدی
  اشتراط «وجود حالت اضطرار» برای پذیرش شهادت ذمّی بر وصیت سید یزدی 0 94 17-آذر-1402, 15:39
آخرین ارسال: سید یزدی
  معنای اشتراط عدم وجود شاهد مسلمان برای پذیرش شهادت کافر ذمّی سید یزدی 0 113 7-آذر-1402, 01:36
آخرین ارسال: سید یزدی
  نسبت بین روایات شهادت صبی 105767 1 89 19-آبان-1402, 08:11
آخرین ارسال: 105767
  معنای عدالت در شاهد به عنوان شرط قبول شهادت سید یزدی 1 245 14-آبان-1402, 21:32
آخرین ارسال: خیشه
  توجیه روایات دال بر عدم سرایت بیماری مهدی خسروبیگی 1 319 20-اسفند-1400, 13:44
آخرین ارسال: علاوی
  اشتراط لفظ جلاله در صحت قسم رضا اسکندری 0 206 25-آبان-1400, 13:43
آخرین ارسال: رضا اسکندری
  عدم صحت تمسک به روایت رفع قلم برای اشتراط بلوغ در معاملات مهدی خسروبیگی 4 2,256 23-ارديبهشت-1399, 17:12
آخرین ارسال: مهدی خسروبیگی
  عدم اشتراط لوث در قسامه مهدی خسروبیگی 0 1,728 22-اسفند-1397, 09:02
آخرین ارسال: مهدی خسروبیگی

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان