7-اسفند-1401, 16:49
بحث در مورد استحباب حکایت اذان شنیده شده است که یک مورد را مرحوم سید یزدی استثنا میزند.
اگر اذان حرام بود، حکایت آن مستحب نیست. اما اذان حرام چیست؟ بعضی گفتند مثل اینکه در مکان غصبی اذان بگوید یا برای اذان پول میگیرد یا کافر است که اذان بگوید.
اما به نظر میرسد اینها مصادیق اذان حرام نیست. بلکه مراد سید از اذان حرام، یعنی اذانی که ترک آن عزیمت است. اذان ثالث نیز مشروع نبود و نهی داشت از مصادیق آن است. پس اذانی که مشروعیت ندارد یا امر ندارد یا بدعت نیز میباشد. اینها قدر متیقن است. مرحوم سید فرموده حکایت چنین اذانی مستحب نیست.
مرحوم حکیم اشکال کرده که حکایت چنین اذانی مستحب است چون از عنوان ذکر الله خارج نشده و روایات اطلاق دارد. مرحوم حکیم، حکایت اذان را مصداق اذان نمیداند بلکه مصداق ذکر الله میداند.
مرحوم خوئی فرموده فرمایش مرحوم حکیم به عنوان ذکر الله مشکلی ندارد و اطلاقات شاملش میشود. سخن در این است به عنوان اذان که مرحوم حکیم قبول نکرده و ما قبول کردیم، در این صورت دیگر نمیتوانیم بگوییم حکایت چنین اذان حرامی، مستحب است. اگر روایت فرمود به عنوان اینکه اذان گفته میشود آن را حکایت کند، از اذان حرام انصراف دارد و اطلاق ندارد که حکایت اذان محرم را، اذان مکلف قرار داده باشد. اختلاف ما با آقای حکیم در این است که ایشان میگوید اذان حکایتی، اذان نیست و ذکر الله است ولی مرحوم خوئی میگوید هم اذان است هم ذکر الله. اما اینکه شارع مقدس، اذان حرام را مقدمه حکایت اذان مستحب مکلف قرار داده باشد، بعید است.
اگر اذان حرام بود، حکایت آن مستحب نیست. اما اذان حرام چیست؟ بعضی گفتند مثل اینکه در مکان غصبی اذان بگوید یا برای اذان پول میگیرد یا کافر است که اذان بگوید.
اما به نظر میرسد اینها مصادیق اذان حرام نیست. بلکه مراد سید از اذان حرام، یعنی اذانی که ترک آن عزیمت است. اذان ثالث نیز مشروع نبود و نهی داشت از مصادیق آن است. پس اذانی که مشروعیت ندارد یا امر ندارد یا بدعت نیز میباشد. اینها قدر متیقن است. مرحوم سید فرموده حکایت چنین اذانی مستحب نیست.
مرحوم حکیم اشکال کرده که حکایت چنین اذانی مستحب است چون از عنوان ذکر الله خارج نشده و روایات اطلاق دارد. مرحوم حکیم، حکایت اذان را مصداق اذان نمیداند بلکه مصداق ذکر الله میداند.
مرحوم خوئی فرموده فرمایش مرحوم حکیم به عنوان ذکر الله مشکلی ندارد و اطلاقات شاملش میشود. سخن در این است به عنوان اذان که مرحوم حکیم قبول نکرده و ما قبول کردیم، در این صورت دیگر نمیتوانیم بگوییم حکایت چنین اذان حرامی، مستحب است. اگر روایت فرمود به عنوان اینکه اذان گفته میشود آن را حکایت کند، از اذان حرام انصراف دارد و اطلاق ندارد که حکایت اذان محرم را، اذان مکلف قرار داده باشد. اختلاف ما با آقای حکیم در این است که ایشان میگوید اذان حکایتی، اذان نیست و ذکر الله است ولی مرحوم خوئی میگوید هم اذان است هم ذکر الله. اما اینکه شارع مقدس، اذان حرام را مقدمه حکایت اذان مستحب مکلف قرار داده باشد، بعید است.