ارسالها: 1,037
موضوعها: 433
تاریخ عضویت: دي 1396
اعتبار:
17
سپاس ها 502
سپاس شده 199 بار در 173 ارسال
11-فروردين-1402, 15:19
(آخرین تغییر در ارسال: 11-فروردين-1402, 15:20 توسط مسعود عطار منش.)
استاد شبیری به نقل از حضرت آیت االه شبیری دام ظله فرمودند ایشان معتقدند مکلف حق ندارد خود را در ظرف تزاحم قرار دهد چون اینکار باعث می شود ملاک ملزمه در یک طرف تفویت شود.
ایشان در نهایت نتیجه ای بر خلاف والدشان گرفته و نکاتی را متذکر شدند که ماحصلش بدین شرح است:
هر چند قرار گرفتن مکلف در ظرف تزاحم موجب تفویت ملاک ملزمه شود ولی تجویز شارع نسبت به اینکه مکلف خود را در ظرف تزاحم قرار دهد نامعقول نیست. به عبارت دیگر اگر تنها به ملاکات موجود در متعلق نگاه کنیم ممکن است بگوییم تفویت ملاک موجود در یک طرف جایز نیست اما واقع مطلب آن است که علاوه بر ملاک موجود در متعلق، باید ملاک نفس جعل را نیز در نظر گرفت و با این نگاه این احتمال وجود دارد که جعل الزام توسط شارع مبنی بر اینکه ایها الناس حق ندارید خودتان را در ظرف تزاحم قرار دهید مفسده داشته باشد یا جعل ترخیص مصلحت داشته باشد و از همین رو آن را تجویز کند.
نمونه فقهی این مطلب آن است که بر مکلف جایز است خود را از حالت حاضر به حالت مسافر تغییر دهد که موجب تفویت ملاک نماز چهار رکعتی می شود ولی در عین حال شارع به مکلفین اجازه داده خود را در چنین تزاحمی قرار دهند.
درس خارج اصول جلسه 82 مورخ1401/12/03
ارسالها: 207
موضوعها: 22
تاریخ عضویت: مرداد 1399
اعتبار:
1
سپاس ها 15
سپاس شده 26 بار در 22 ارسال
این احتمال هایی که صد سال به ذهن عرف نمی رسد چقدر می تواند مفید باشد؟
و چطور مثال سفر مصداق قرار دادن خود در ظرف تزاحم است؟
ارسالها: 207
موضوعها: 22
تاریخ عضویت: مرداد 1399
اعتبار:
1
سپاس ها 15
سپاس شده 26 بار در 22 ارسال
شاید مثال برای قراردادن خود در تزاحم این است که کسی در حال غرق شدن است و شخص توان نجاتش را دارد و تعمداً فرد دیگری را درون آب بیندازد که توان نجات خود را ندارد. و شخصی هم نیست که کمکش کند و هر دو نجات یابند.
ارسالها: 1,037
موضوعها: 433
تاریخ عضویت: دي 1396
اعتبار:
17
سپاس ها 502
سپاس شده 199 بار در 173 ارسال
بحث در جایی است که ایقاع نفس در ظرف تزاحم جایز باشد ولی مثال شما برای جایی است که چنین کاری جایز نیست.
اینکه چگونه مثال سفر مصداق تزاحم است خیلی پیچیده نیست چون ظاهرا از روایات باب نماز مسافر استفاده میشه تبدیل چهار رکعت به دو رکعت از باب مصلحت تسهیل است یعنی هر چند نماز چهار رکعتی فی حد نفسه ملاک دارد امام ملاک موجود در متعلق، در تزاحم با مصلحت تسهیل مغلوب می شود. (این هم تصویر تزاحم)
در مورد اینکه عرف چنین چیزی را نمی فهمد چند نکته را متذکر می شوم:
اولا همه چیز به عرف واگذار نشده تا بخواهیم فهم عرف را ملاک قرار دهیم. بسیاری از تحلیلهایی که در اصول مطرح است بالفعل در ذهن عرف نیست ولی مشکلی ایجاد نمی کند چون تحلیل همه مسایل به عرف واگذار نشده خصوصا که وقتی برای عرف توضیح دهید برایش قابل درک و عقلایی است.
ثانیا خود عرف هم فی الجمله تزاحم ملاکات در جعل با ملاکات در متعلق را درک میکند. پدری را تصور کنید که می داند پفک برای فرزندش مفسده دارد به نحوی که اگر هیچ مانعی وجود نداشت او را منع می کرد اما می بیند اطرافیان این بچه پفک می خورند و اگر بچه اش را منع کند بچه عقده ای می شود لذا بخاطر مفسده در جعل الزام از مفسده در پفک چشم پوشی می کند. این گونه تزاحمات خصوصا در مسایل تربیتی زیاد رخ می دهد و برای عرف هم قابل درک است.
فافهم و اغتنم.
ارسالها: 207
موضوعها: 22
تاریخ عضویت: مرداد 1399
اعتبار:
1
سپاس ها 15
سپاس شده 26 بار در 22 ارسال
چون اختلاف نظر بین دو بزرگوار رو مطرح کردید فکر کردم در همین راستا بحث فرمودید.
و احساس کردم بحث در تزاحم امتثالی است نه ملاکی و قبل جعل احکام که تزاحم در نماز مسافری که شما ترسیم کردید بیشتر به ملاکی شبیهه.
و نکته غیر عرفی بودن رو هم در همون فضای تزاحم در انقذ الغریق عرض کردم و الا دو نکته شما قبوله در مورد عرف.
ارسالها: 207
موضوعها: 22
تاریخ عضویت: مرداد 1399
اعتبار:
1
سپاس ها 15
سپاس شده 26 بار در 22 ارسال
اما یه سوال:
با توجه به نکتهای که معمولا از آن استفاده می شه که شاید در الزام مفسده ای باشد و ما نمی دانیم، اصلا الغاء خصوصیت ها و عدم الفرق ها یا حتی تمسک به طریق اولی ها صحیح میشه؟
ما از کجا می دانیم شاید بر فرض تساوی کامل در متعلق ها اصل جعل برای آن مساوی مانع داشته، یا در فرد اقوی در طریق اولی هم ممکن است جعل حکم فرد ادنی مانع داشته باشد.
ارسالها: 1,037
موضوعها: 433
تاریخ عضویت: دي 1396
اعتبار:
17
سپاس ها 502
سپاس شده 199 بار در 173 ارسال
الغای خصوصیت و امثال اون با اشکالاتی مواجه است که متاسفانه کمتر به آن پرداخته می شود و یکی از اشکالات همین است که فرمودید.
البته همه مواردش با این اشکال مواجه نیست بطور مثال خداوند که در قرآن فرموده به پدر مادر اف نگویید آیا از این آیه حرمت ضرب و شتم استفاده نمی شود؟ یعنی آیا شما احتمال می دهید اف گفتن مفسده در الزام نداشته ولی ضرب و شتم مفسده داشته باشد. بنده خیال می کنم احتمال عقلایی وجود ندارد.
ارسالها: 207
موضوعها: 22
تاریخ عضویت: مرداد 1399
اعتبار:
1
سپاس ها 15
سپاس شده 26 بار در 22 ارسال
بحث در تسریه به مساوی جایی هست که قطع به وجود ملاک در مساوی هست و فرقی بین آنها دیده نشه. از این جهت فرقی با فرد اشد نیست الا در شدت و ضعف.
از نکته احتمال مفسده در جعل در رد العله تعمم هم استفاده شده و منکر تعمیم شده اند.
و همچنین در بحث ملازمه بین حکم عقل و شرع، که اگه عقل به وجود ملاک بلامزاحم هم برسد حکم شرع ثابت نمی شود چون شايد جعل مفسده داشته باشد
ارسالها: 1,037
موضوعها: 433
تاریخ عضویت: دي 1396
اعتبار:
17
سپاس ها 502
سپاس شده 199 بار در 173 ارسال
نظرتون رو در مورد مثال اف گفتن نفرمودید؟
ارسالها: 207
موضوعها: 22
تاریخ عضویت: مرداد 1399
اعتبار:
1
سپاس ها 15
سپاس شده 26 بار در 22 ارسال
بله در مثال اف احتمال عقلائی نیست.
البته حقیر هنوز نتونستم نکته احتمال مفسده در جعل رو تصدیق کنم. و احساس غیر عرفی بودن به معنای مغفول بودن نزد عرف در موردش دارم.