امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
تحلیل اوامر ارشادی در سایه تفکیک مراد استعمالی از مراد تفهیمی
#11
می‌شود بیشتر توضیح دهید که از کجا می دانیم حکم و ملاک شامل است ولو خطاب نه.
پاسخ
#12
اگر به خصوص عاحز امر شود قرینه وجود دارد که معنای لصلی امر اراده نشده است و صرفا ارشاد به جزئیت است اما در فرض بحث ما، چنین قرینه ای وجود ندارد لذا چه وجهی دارد امر را از معنای اصلی اش منسلخ نموده و بگویید اساسا نمی خواهد بعث کند؟ نهایت ادعای شما این است که ثبوتا معقول است امر بکار رود و به غرض تحریک هم نباشد اما اثباتا اگر قرینه نداشتیم چه وجهی دارد از معنای اصلی اش منسلخ کنیم؟
پاسخ
#13
ادعای سید خویی رضوان‌الله تعالی علیه همین است که چون در فضای مرکب خطاب وارد شده همین قرینه بر اراده تفهیم جزئیت است، و اشکال بر ایشان هم ظاهرا در فرض قبول این قرینه است.
در مورد عاجز که قبلا عرض کردم عجز قرینه بر عدم اراده است، عرضم اینجا این بود که بدون لحاظ عجز هم عرفیت داره به عاجز به خاطر قرینه ورود خطاب در فضای مرکب امر کند و عرف معنای مستعمل فیه را نبیند.

الان شما که در مورد عاجز قبول دارید، در اين فرض مراد استعمالی چی میشه؟ و امر در چه معنایی استعمال شده؟
پاسخ
#14
در مورد عاجز ممکن است بگوییم مجاز است و امر در معنای بعث بکار نرفته اما آنچه شما نامش را قرینه میگذارید قرینیت ندارد چون با هر دو طرف قضیه سازگار است یعنی بحث مرکب لا بشرط از اینست که جزئیت را در طول بعث افهام کند یا مستقیما.
پاسخ
#15
و ممکن است استعمال حقیقی باشد، مثل کنایه زید کثیر الرماد.
ظاهرا مراد سید خویی رضوان‌الله تعالی علیه یک چنین مطلبی باشد.
پاسخ
#16
و نهایتاً ایشان قائل به مجاز در این موارد بشود.
قرینه بودن مرکب هم استظهار است که منبهی سابقاً عرض شد.
پاسخ
#17
برداشتی از کلام مرحوم خویی ره به ذهن رسیده که تفکیک حضرت استاد شبیری را جواب می دهد و آن این که معنای ارشادی بودن «اقرأ السوره فی صلاتک» برای اشاره به جزئیت سوره در نماز، همسان کنایی بودن «زید کثیر الرماد» است؛ همان طور که در الفاظ کنایی مراد استعمالی اراده نشده و مراد تفهیمی در طول مراد استعمالی نیست در تعبیر مذکور نیز چنین است. به تعبیر دیگر هر تعبیری به غرضی ادا می شود و الفاظ کنایی به غرض رساندن معنای کنایی ادا می شود و تعبیر مذکور هر چند کنایی نباشد اما به غرض رساندن جزئیت با سیاق امر است و تنها برای بیان این واقعیت یعنی «جزئیت» ادا شده است لذا دیگر به ظاهر الفاظ و محدودیت سازی آن توجهی نمی شود.
پاسخ
#18
همانطور که عرض کردم فرمایشتان معقول است اما اثباتا هنوز قرینه ای برای انسلاخ امر از معنای اصلی اش نیافتم.
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  تحلیل مختار از علقۀ وضعیه: تصدیقی بودن علقۀ وضعیه مسعود عطار منش 0 71 9-فروردين-1403, 00:04
آخرین ارسال: مسعود عطار منش
  تفکیک مراد تفهیمی، از مراد جدّی و دواعی استعمال مسعود عطار منش 2 147 3-فروردين-1403, 22:19
آخرین ارسال: مسعود عطار منش
  ناکارآمدی مسلک قرن اکید برای تحلیل وضع عام موضوع خاص مسعود عطار منش 0 82 3-فروردين-1403, 14:05
آخرین ارسال: مسعود عطار منش
  تبیین حقیقت استعمالات مجازی در سایۀ مراد تفهیمی مسعود عطار منش 0 69 26-اسفند-1402, 11:59
آخرین ارسال: مسعود عطار منش
  ارادۀ تفهیمی و گونه‌های مختلف آن مسعود عطار منش 0 59 28-دي-1402, 12:31
آخرین ارسال: مسعود عطار منش
  تفاوت ماهوی استعمالات تفهیمی و استعمالات غیر تفهیمی مسعود عطار منش 0 41 22-دي-1402, 17:32
آخرین ارسال: مسعود عطار منش
  ارادۀ استعمالی، تفهیمی و جدّی از منظر شهید صدر مسعود عطار منش 0 93 9-دي-1402, 09:16
آخرین ارسال: مسعود عطار منش
  طرح یک اشکال نسبت به پدیدۀ وضع استعمالی و پاسخ شهید صدر به آن مسعود عطار منش 0 49 9-دي-1402, 09:10
آخرین ارسال: مسعود عطار منش
  طرح یک اشکال نسبت به پدیدۀ وضع استعمالی و پاسخ استاد به آن مسعود عطار منش 0 54 2-دي-1402, 07:47
آخرین ارسال: مسعود عطار منش
  طرح یک اشکال نسبت به پدیدۀ وضع استعمالی و پاسخ محقق خراسانی به آن مسعود عطار منش 0 71 2-دي-1402, 07:42
آخرین ارسال: مسعود عطار منش

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان