2-خرداد-1402, 20:24
شهید صدرفرموده تزاحم بر سه قسم است. البته معروف این است که تزاحم بر دو قسم است ملاکی و امتثالی. تزاحم ملاکی یعنی ملاکات با هم تزاحم دارند یعنی یک فعل هم مصلحت دارد و هم مفسده دارد و مولی باید ببیند که کدام یک اقوی است و بر طبق آن جعل کند. مرحوم آخوند در بحث اجتماع امر و نهی، تزاحم را به همین تزاحم ملاکی معنا کرده بود و اقوی ملاکا بر دیگری مقدم است. آنجا اشکال شده بود که تزاحم ملاکی حق است ولی ربطی به مکلف ندارد و به مقام جعل مرتبط است که اگر اقوی در میان نبود، تخییر جعل میشود.
قسم دوم، تزاحم امتثالی است که از زمان مرحوم نائینی شایع و مطرح شده. اصلا تزاحم در مقابل تعارض، را فقط در مقام امتثال معنا کردند. یعنی دو حکم و دو فعل و یک قدرت. یک تکلیف میگوید قدرت خودت را صرف من کن و تکلیف دیگر میگوید قدرت خودت را صرف من کن. در اینجا بود که عقل میگفت مکلف مخیر است. در این تزاحم، تصادم در جعل نیست به خلاف تعارض.
ایشان ادعا کرده که قسم سوم، تزاحم حفظی است. نه در ملاک است و اصلا حکم واقعی ملاک دارد و ظاهری ندارد و نه در مقام امتثال تزاحم ندارند و مکلف میتواند احتیاط کند. مکلف شک دارد نماز جمعه یا ظهر واجب است و خبر صحیح میگوید نماز جمعه واجب است ولی مکلف میتواند ظهر را نیز بخواند. کثیرا مّا مجتهدان فتوا میدهند و بعد احتیاط مستحب میکنند.
اما گاهی نه تزاحم ملاکی و نه تزاحم امتثالی است ولی باز هم تزاحم است و نام این را تزاحم حفظی گذاشته. یعنی مولی دیده باید ملاکات احکام حفظ شود و میگوید ملاک دیگری نیز وجود دارد با اینکه تزاحم ندارند ولی نباید بر زمین بماند. مثلا دیده شرب خمر ملاک دارد و از طرف دیگر دیده آزادی در شرب خمر مشکوک، ملاک دارد نه خودش. از یک طرف خود شرب خمر ملاک دارد و از طرف دیگر آزادی در مشکوک ملاک دارد. پس هر دو ملاک قابل تحقق نیست که هم آزادی محقق شود هم شرب خمر ترک شود. لذا در این تزاحم، بررسی میکند که حفظ کدام از حفظ دیگری اهم است؟ در اینجا میگوید اگر غرض طوری است که اهتمام به آن زیاد است و حفظش مهم است، حکم اثباتی جعل میکند. از طرف دیگر دیده حلیت در مشکوک نیز ملاک دارد، پس تارة در مقام تحفظ بر ملاکاتش حفظ آن را مقدم میدارد و اثبات جعل میکند و گاهی حفظ ملاک این طرف اقوی است و بر آن تحفظ میکند و ترخیص جعل میکند.
درس خارج اصول. جلسه 130 تاریخ 2/3/1402
قسم دوم، تزاحم امتثالی است که از زمان مرحوم نائینی شایع و مطرح شده. اصلا تزاحم در مقابل تعارض، را فقط در مقام امتثال معنا کردند. یعنی دو حکم و دو فعل و یک قدرت. یک تکلیف میگوید قدرت خودت را صرف من کن و تکلیف دیگر میگوید قدرت خودت را صرف من کن. در اینجا بود که عقل میگفت مکلف مخیر است. در این تزاحم، تصادم در جعل نیست به خلاف تعارض.
ایشان ادعا کرده که قسم سوم، تزاحم حفظی است. نه در ملاک است و اصلا حکم واقعی ملاک دارد و ظاهری ندارد و نه در مقام امتثال تزاحم ندارند و مکلف میتواند احتیاط کند. مکلف شک دارد نماز جمعه یا ظهر واجب است و خبر صحیح میگوید نماز جمعه واجب است ولی مکلف میتواند ظهر را نیز بخواند. کثیرا مّا مجتهدان فتوا میدهند و بعد احتیاط مستحب میکنند.
اما گاهی نه تزاحم ملاکی و نه تزاحم امتثالی است ولی باز هم تزاحم است و نام این را تزاحم حفظی گذاشته. یعنی مولی دیده باید ملاکات احکام حفظ شود و میگوید ملاک دیگری نیز وجود دارد با اینکه تزاحم ندارند ولی نباید بر زمین بماند. مثلا دیده شرب خمر ملاک دارد و از طرف دیگر دیده آزادی در شرب خمر مشکوک، ملاک دارد نه خودش. از یک طرف خود شرب خمر ملاک دارد و از طرف دیگر آزادی در مشکوک ملاک دارد. پس هر دو ملاک قابل تحقق نیست که هم آزادی محقق شود هم شرب خمر ترک شود. لذا در این تزاحم، بررسی میکند که حفظ کدام از حفظ دیگری اهم است؟ در اینجا میگوید اگر غرض طوری است که اهتمام به آن زیاد است و حفظش مهم است، حکم اثباتی جعل میکند. از طرف دیگر دیده حلیت در مشکوک نیز ملاک دارد، پس تارة در مقام تحفظ بر ملاکاتش حفظ آن را مقدم میدارد و اثبات جعل میکند و گاهی حفظ ملاک این طرف اقوی است و بر آن تحفظ میکند و ترخیص جعل میکند.
درس خارج اصول. جلسه 130 تاریخ 2/3/1402