14-مهر-1402, 19:27
اولین کسی که صریحاً مسلک تعهد از او نقل شده، مرحوم نهاوندی در کتاب تشریح الاصول میباشد[1]. پس از ایشان مرحوم حاج شیخ در درر نیز این مسلک را پذیرفته است[2]. و در ادامه محقق خوئی و برخی دیگر از علماء نیز آن را پذیرفتهاند[3].
[1] تشريح الأصول، ص: 22
[2] دررالفوائد ( طبع جديد )، ص: 35
[3] مصباح الأصول ( مباحث الفاظ - مكتبة الداوري )، ج1، ص: 40
[4] البحوث الاصولیه ج1 ص131
[5] مباحث الاصول ج1 ق1 ص83
درس خارج اصول جلسۀ2 مورخ4مهر1402
در جلسۀ سابق گفتیم در کلمات محقق خراسانی نیز به این مسلک اشاراتی دیده میشود اما نه با تعبیر تعهّد بلکه با تعبیر تعاهد بین واضع و مخاطب؛ ایشان فرموده است: یکون ذلک منه تعاهداً بینه و بین من خوطب به من اهل محاوراته ... [4]. پس مستفاد از عبارت ایشان آن است که وضع عبارت است از یک تعاهد و قرارداد طرفینی.
این تعاهد ممکن است با مسلک تعهّد تفاوت داشته باشد اما بهر حال میتواند از ریشههای این مسلک قلمداد شود.
تفسیر مسلک تعهّد
تفسیر مسلک تعهّد به این شکل است که هر گاه متکلم قصد تفهیم فلان معنا داشته باشد، فلان لفظ را به کار میبرد. این تعهّد سبب میشود وقتی مخاطب لفظ را از متکلم شنید، به مقتضای عقلائی «اصالة الوفاء بالتعهّد» گفته شود متکلم به تعهّدات خودش وفاء نموده است و لفظ را در معنای مورد نظر بکار برده است.
نتایج مترتب بر مسلک تعهّد
مرحوم آقای صدر، نتایجی را بر این مسلک مترتب کردهاند:
1- نکتۀ اول این است که یک نوع ملازمه بین بکارگیری لفظ و قصد تفهیم معنا وجود دارد و متکلم در حقیقت، به این ملازمه تعهّد داده است. طرفین ملازمه عبارتند از اتیان لفظ، و قصد تفهیم معنا.
2- نتیجۀ نکتۀ اول، نکتۀ دوم است؛ نکتۀ دوم آن است که دلالت استعمالی، مجردّ دلالت تصوری نبوده و از مقولۀ دلالت تصدیقی است.
یک موقع میگوییم آنچه نتیجۀ وضع است یا به تعبیری نتجیۀ دلالت وضعیه، آن است که با تصوّر لفظ، معنای آن به ذهن خطور کند. به عبارت دیگر یک موقع نتیجۀ دلالت وضعیه را تصور معنا در اثر تصور وضع، میدانیم که از مقولۀ دلالت تصوریه خواهد بود.
اما یک موقع میگوییم نتیجۀ وضع، آن است که با شنیدن لفظ از شخص ذیشعور میفهمیم متکلم، قصد تفهیم معنا را داشته است؛ به عبارت دیگر قصد تفهیم معنا که تصدیقی از تصدیقات است با شنیدن و تصور لفظ حاصل میشود.
3- نکتۀ سوم این است که طبق این مبنا هر متکلمی که سخن میگوید خودش یک واضع است؛ یعنی ابتدا باید تعهّد کند تا در اثر این تعهّد لفظی دال بر قصد تفهیم معنا باشد و بدون این تعهّد این مطلب صحیح نیست.[5]
[1] تشريح الأصول، ص: 22
[2] دررالفوائد ( طبع جديد )، ص: 35
[3] مصباح الأصول ( مباحث الفاظ - مكتبة الداوري )، ج1، ص: 40
[4] البحوث الاصولیه ج1 ص131
[5] مباحث الاصول ج1 ق1 ص83
درس خارج اصول جلسۀ2 مورخ4مهر1402