3-آذر-1402, 19:23
(آخرین تغییر در ارسال: 3-آذر-1402, 19:35 توسط مسعود عطار منش.)
درس خارج اصول جلسه 7 مورخ 13 مهر 1402
باید دانست وضع از یک سو، چیزی از سنخ بناءگذاری است؛ از سوی دیگر _چنانکه در آینده از معنای انشائی و اخباری بحث خواهیم کرد_ معانی انشائی، ایجادی هستند نه اخباری که توضیحش را در بحث ایجادی بودن معانی انشائی ذکر خواهیم کرد. به هر حال انشاء سبب میشود، یک پدیده ای ایجاد شود به هر معنایی از معانی.
باید دانست وضع از یک سو، چیزی از سنخ بناءگذاری است؛ از سوی دیگر _چنانکه در آینده از معنای انشائی و اخباری بحث خواهیم کرد_ معانی انشائی، ایجادی هستند نه اخباری که توضیحش را در بحث ایجادی بودن معانی انشائی ذکر خواهیم کرد. به هر حال انشاء سبب میشود، یک پدیده ای ایجاد شود به هر معنایی از معانی.
ما مدعی هستیم همین مقدار که متکلم و مخاطب، در راستای هدف واضع گام بردارند و در استعمالاتشان تأمین هدف واضع را مدّ نظر دارند، باعث میشود لفظشان علامت معنا شود. به عبارت دیگر پیروی متکلم و مخاطب از هدفگذاری واضع، باعث میشود استعمال متکلم هدف واضع را تأمین کند.
با توضیحات ذکر شده روشن میشود هر چند وضع، در اصل فعل واضع است اما واضع برای این که به هدفش برسد لازم است یک نوع پذیرشی در نزد متکلم و مخاطب داشته باشد؛ به عبارت دیگر رسیدن واضع به هدف از وضع، به مجرد وضع حاصل نمیشود و جزء اخیر وضع، تبعیت متکلم و مخاطب است.
به طور مثال وقتی لفظی را به کار میبریم که در زبانهای مختلف، معانی مختلفی دارد، باید دید متکلم به تبع کدامین لغت، این لفظ را بکار برده است. البته گاهی به دلیل اینکه این واژه در کنار سائر واژگان قرار میگیرد زبان مورد نظر را نیز تعیین میکند؛ اما در جایی که این واژهها جدا ذکر شود برای برای دلالت بر معنا، باید دید متکلم از کدامین زبان و کدامین وضع پیروی نموده است.