26-بهمن-1402, 01:58
صاحب کفایه در شک در قرینه متصله تفصیل داده و فرمودهاند: در صورت شک در وجود قرینه متصله به آن شک اعتنا نمیشود و در صورت شک در قرینیت موجود به آن اعتنا میشود. مثلا شخصی نامهای برای ما نوشت و یک قسمت از نامه سقط شده است و شک میکنیم که آیا در آن قسمت سقط شده قرینه بر قسمتی که به دست ما رسیده است وجود داشت که با وجود آن دیگر ظهور آن قسمت منعقد نمیشد یا آن قسمت سقط شده ربطی به قسمتی که به ما واصل شده است ندارد. در این جا عقلاء به این احتمال اعتنا میکنند و دیگر به ظهور قسمتی که به دست ما رسیده است اعتماد نمیکنند.
به نظر ما اگر احتمال سقط نیز داده شود به این نحو که احتمال دهیم که نامهرسان صفحهی دوم نامه را برداشته است و فقط صفحه اول نامه را به ما داده است اگر نامهرسان ثقه نباشد نمیتوان به این نامه اعتماد کرد. چرا در اینجا می گویید این شک در قرینه متصله است و عقلا به آن اعتنا نمی کنند. این که عقلاء در موارد شک در قرینه متصله به شک خود اعتنا نمیکنند به جهت ثقه بودن راوی و نامهرسان است.
مرحوم صاحب کفایه در بحث تحریف قرآن مطالبی گفته که باید با این مبنایشان که تفصیل بین شک در قرینه متصله و شک در قرینیت موجود است آن مطالب را توضیح بدهیم ایشان در بحث تحریف قرآن فرمودهاند: تحریف قرآن به نقیصه بعید نیست ولی علم به اخلال این تحریف به ظهور قرآن وجود ندارد.
.... به نظر ما ولو اعتنا عقلاء به شک در قرینیت موجود و عدم عمل به ظهور در این موارد واضحتر است ولی این مختص به شک در قرینیت موجود نیست بلکه عقلاء در موارد علم به سقط بخشی از نامه و شک در قرینیت آن مقدار سقط شده نسبت به آن مقدار که به آنها رسیده است به این شک اعتنا میکنند و این مانع از عمل به قسمتی که رسیده است میشود. بلکه عقلاء حتی در صورت احتمال سقط شدن بخشی از نامه مادامی که نامهرسان ثقه نباشد به قسمتی از نامه که به آنها رسیده است اعتماد نمیکنند. زیرا ممکن است نامهرسان بخشی از نامه را که مناسب منافع او نبود حذف کرده باشد.
مثل افرادی که وصیتنامه را میآورند و ظاهر آن این است که وصیتنامه کامل است ولی چون این افراد ثقه نیستند ممکن است وصیتنامه تتمه یا تبصرهای داشته باشد که در ظهور وصیتنامه اثر داشته باشد ولی [احتمال این است که] آنها آن تتمه را نیاورده باشند لذا نمیتوان به این بخش از وصیتنامه اعتماد و طبق آن عمل کرد.
¨ خارج اصول - 16/11/1402