26-بهمن-1402, 12:36
(آخرین تغییر در ارسال: 26-بهمن-1402, 12:37 توسط مسعود عطار منش.)
درس خارج اصول جلسۀ 78 مورخ 11 بهمن 1402
وقتی واژۀ «مسلم» و مانند آن در کنار «مسلمة» قرار میگیرد معنای عام خود را از دست داده و بر خصوص مرد دلالت میکند. برای مثال وقتی گفته میشود: «یجب الجهاد علی المسلم دون المسلمة» روشن است که واژۀ «مسلمة» قرینه میشود بر اینکه «مسلم» در خصوص مرد مسلمان به کار رفته است. همچنین وقتی گفته میشود: «تجب الصلاة علی الانسان مسلماً کان او مسلمة» عطف «مسلمة» بر«مسلم» با «أو» گویای اختصاص «مسلم» به مرد مسلمان است چون «أو» صریح در تغایر متعاطفین است. به نظر میرسد در جایی که امکان تغایر متعاطفین وجود داشته باشد، حتی عطف به «واو» نیز ظهور در تغایر متعاطفین خواهد داشت لذا در عبارت «إن المسلم و المسلمة ...» واژۀ «المسلم» به معنای خصوص مرد مسلمان است.
مناسب است در اینجا نکتهای را توضیح دهیم مبنی بر اینکه هر چند اوصافی همچون «مسلم» برای اعم از مرد و زن مسلمان وضع شدهاند و معنایشان عام است، اما به دلیل اینکه زمینۀ انصرافشان به خصوص مرد مسلمان وجود دارد برای نفی احتمال اختصاص حکم به مردان، میتوان «مسلمة» را به «مسلم» عطف کرد تا دلالت حکم بر عمومیّت، از مرتبۀ ظهور به مرتبۀ نصوصیّت وارد شود چون اگر واژۀ «مسلم» را به تنهایی به کار ببریم هر چند ظهورش در عمومیّت است اما احتمال انصرافش به مرد مسلمان، میتواند مخاطب را به اشتباه بیاندازد و توهم اختصاص حکم را در ذهن او ایجاد کند؛ به همین دلیل میتوان با عطف «مسلمة» بر «مسلم» این احتمال خلاف ظاهر را نفی نموده و با تصریح به عمومیّت حکم، از توهم اختصاص جلوگیری به عمل آورد. در فرض عطف، در حقیقت «مسلم» را در مرد مسلمان به کار برده و با تصریح به «مسلمة» احتمال اختصاص حکم به مرد مسلمان را منتفی میکنیم.
وقتی واژۀ «مسلم» و مانند آن در کنار «مسلمة» قرار میگیرد معنای عام خود را از دست داده و بر خصوص مرد دلالت میکند. برای مثال وقتی گفته میشود: «یجب الجهاد علی المسلم دون المسلمة» روشن است که واژۀ «مسلمة» قرینه میشود بر اینکه «مسلم» در خصوص مرد مسلمان به کار رفته است. همچنین وقتی گفته میشود: «تجب الصلاة علی الانسان مسلماً کان او مسلمة» عطف «مسلمة» بر«مسلم» با «أو» گویای اختصاص «مسلم» به مرد مسلمان است چون «أو» صریح در تغایر متعاطفین است. به نظر میرسد در جایی که امکان تغایر متعاطفین وجود داشته باشد، حتی عطف به «واو» نیز ظهور در تغایر متعاطفین خواهد داشت لذا در عبارت «إن المسلم و المسلمة ...» واژۀ «المسلم» به معنای خصوص مرد مسلمان است.
مناسب است در اینجا نکتهای را توضیح دهیم مبنی بر اینکه هر چند اوصافی همچون «مسلم» برای اعم از مرد و زن مسلمان وضع شدهاند و معنایشان عام است، اما به دلیل اینکه زمینۀ انصرافشان به خصوص مرد مسلمان وجود دارد برای نفی احتمال اختصاص حکم به مردان، میتوان «مسلمة» را به «مسلم» عطف کرد تا دلالت حکم بر عمومیّت، از مرتبۀ ظهور به مرتبۀ نصوصیّت وارد شود چون اگر واژۀ «مسلم» را به تنهایی به کار ببریم هر چند ظهورش در عمومیّت است اما احتمال انصرافش به مرد مسلمان، میتواند مخاطب را به اشتباه بیاندازد و توهم اختصاص حکم را در ذهن او ایجاد کند؛ به همین دلیل میتوان با عطف «مسلمة» بر «مسلم» این احتمال خلاف ظاهر را نفی نموده و با تصریح به عمومیّت حکم، از توهم اختصاص جلوگیری به عمل آورد. در فرض عطف، در حقیقت «مسلم» را در مرد مسلمان به کار برده و با تصریح به «مسلمة» احتمال اختصاص حکم به مرد مسلمان را منتفی میکنیم.