ارسالها: 267
موضوعها: 120
تاریخ عضویت: آبان 1393
اعتبار:
10
سپاس ها 87
سپاس شده 82 بار در 66 ارسال
با توجه به آیه اذا قرئ القرآن فاستمعو له و انصتوا و استقرار سیره ائمه بر آن آیا نمی توان آنرا واجب دانست وحتی خواندن نماز و قرآن در حین قرائت را حد اقل مذموم دانست
چرا گاهی به آیات قرآن بی توجهی میشود
ارسالها: 267
موضوعها: 120
تاریخ عضویت: آبان 1393
اعتبار:
10
سپاس ها 87
سپاس شده 82 بار در 66 ارسال
این سیره ممکن است ناشی از فتوای آنان باشد وابلته بدون مستند چون دقیقا در همین موضوع خلاف آن از علماء برای حقیر صورت گرفته
مفید ثانی قائل به وجوب آن بوده اند
البته سوال بنده این بود که چرا متشرعه نسبت به عمل به آیه سهل انگارند!
بنده از ائمه تنها چند روایت دیده ام ولی استفاده وجوب تنها به استمداد ظهور آیه بود
ارسالها: 267
موضوعها: 120
تاریخ عضویت: آبان 1393
اعتبار:
10
سپاس ها 87
سپاس شده 82 بار در 66 ارسال
مراد بنده نبود مستند نقل این سیره است جون خلاف آن مشاهده شده
ارسالها: 61
موضوعها: 11
تاریخ عضویت: خرداد 1392
اعتبار:
4
سپاس ها 16
سپاس شده 11 بار در 10 ارسال
متاسفانه پاسخ شما را متوجه نمی شوم.
شما خیلی مختصر و نارسا جواب داده اید.
لطف بفرمایید یک جوری توضیح بدید که امثال بنده هم متوجه بشوند.
این که حرفی، مطلبی نقل می شود منافاتی ندارد که آدرس و یا مستندات آن ها را نیز کتبا در این بخش نقل بفرمایید. با تشکر.
ارسالها: 267
موضوعها: 120
تاریخ عضویت: آبان 1393
اعتبار:
10
سپاس ها 87
سپاس شده 82 بار در 66 ارسال
شما فرموده اید سیره علماء بر رعایت نکردن این آیه بوده معلوم نیست بلککه خلاف آن از علماء را بنده مشاهده کرده ام
مستند سیره را باید شما بیاورید نه بنده
ارسالها: 230
موضوعها: 64
تاریخ عضویت: مهر 1391
اعتبار:
4
سپاس ها 7
سپاس شده 92 بار در 78 ارسال
یکی از مسائلی که میتونه تو این بحث کمک کنه مساله قرائت مأموم در نماز جماعت است.
در این مساله چند صورت مطرح هست یکی اینکه نماز اخفاتی باشد و دیگری اینکه نماز جهری باشد (که یا ماموم صدای امام را می شنود یا نمی شنود).
در میان علماء در حرمت یا کراهت قرائت ماموم اختلاف نظر وجود دارد اما مشهور نزدیک به اجماع قائل به استحباب ذکر در تمام این صور هستند.
روشن است که ماموم وقتی مشغول به ذکر است (در حالی که امام مشغول به قرائت قرآن است) سکوت نکرده است.
البته برخی مثل مرحوم آقای خویی خواسته اند این مساله را توجیه کنند (چون ایشان ظاهر آیه شریفه را وجوب سکوت می دانند) که قضاوت در مورد نظر ایشان با خود دوستان.
می توانید به موسوعة الامام الخوئی جلد 17 صفحه 203 به بعد (و هم چنین مباحث قبل از آن) مراجعه کنید.
ارسالها: 6
موضوعها: 4
تاریخ عضویت: مهر 1393
اعتبار:
0
سپاس ها 3
سپاس شده 1 بار در 1 ارسال
3-خرداد-1394, 21:42
(آخرین تغییر در ارسال: 3-خرداد-1394, 21:43 توسط mr.modarresi.)
جناب شیخ طوسی(قدس سره) در باب احکام جماعت، از کتاب تهذیب احادیثی در باب وجوب انصات حین قرائت قرآن نقل می کنند که دو حدیث ذیل و مخصوصا داستانی که در ذیل روایت دوم آمده، دلالت خوبی بر وجوب انصات در هنگام قرائت قرآن دارد:
38- الْحُسَيْنُ بْنُ سَعِيدٍ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُكَيْرٍ عَنْ أَبِيهِ بُكَيْرِ بْنِ أَعْيَنَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ النَّاصِبِ يَؤُمُّنَا مَا تَقُولُ فِي الصَّلَاةِ مَعَهُ فَقَالَ أَمَّا إِذَا هُوَ جَهَرَ فَأَنْصِتْ لِلْقُرْآنِ وَ اسْمَعْ ثُمَّ ارْكَعْ وَ اسْجُدْ أَنْتَ لِنَفْسِكَ.
39- الْحُسَيْنُ بْنُ سَعِيدٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ وَهْبٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يَؤُمُّ الْقَوْمَ وَ أَنْتَ لَا تَرْضَى بِهِ فِي صَلَاةٍ يُجْهَرُ فِيهَا بِالْقِرَاءَةِ فَقَالَ إِذَا سَمِعْتَ كِتَابَ اللَّهِ يُتْلَى فَأَنْصِتْ لَهُ قُلْتُ فَإِنَّهُ يَشْهَدُ عَلَيَّ بِالشِّرْكِ قَالَ إِنْ عَصَى اللَّهَ فَأَطِعِ اللَّهَ فَرَدَدْتُ عَلَيْهِ فَأَبَى أَنْ يُرَخِّصَ لِي قَالَ فَقُلْتُ لَهُ أُصَلِّي إِذاً فِي بَيْتِي ثُمَّ أَخْرُجُ إِلَيْهِ فَقَالَ أَنْتَ وَ ذَاكَ وَ قَالَ إِنَّ عَلِيّاً ع كَانَ فِي صَلَاةِ الصُّبْحِ فَقَرَأَ ابْنُ الْكَوَّاءِ وَ هُوَ خَلْفَهُ- وَ لَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَ إِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ فَأَنْصَتَ عَلِيٌّ ع تَعْظِيماً لِلْقُرْآنِ حَتَّى فَرَغَ مِنَ الْآيَةِ ثُمَّ عَادَ فِي قِرَاءَتِهِ ثُمَّ أَعَادَ ابْنُ الْكَوَّاءِ الْآيَةَ فَأَنْصَتَ عَلِيٌّ ع أَيْضاً ثُمَّ قَرَأَ فَأَعَادَ ابْنُ الْكَوَّاءِ فَأَنْصَتَ عَلِيٌّ ع ثُمَّ قَالَ- فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ لا يَسْتَخِفَّنَّكَ الَّذِينَ لا يُوقِنُونَ ثُمَّ أَتَمَّ السُّورَةَ ثُمَّ رَكَعَ.
ر.ک . تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان) ؛ ج3 ؛ ص35