امتیاز موضوع:
  • 1 رای - 1 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
مناقشه در اصل عدم نقل از نظر آیه الله العظمی شبیری(مد ظله العالی)
#1
اصل عدم نقل و مناقشه در آن
 آقایان می گویند اگر الان از یک لفظ  معنایی فهمیده شود، اصل عقلائی وجود دارد که بنا می گذارند بر این که مثلا در هزار سال پیش نیز متفاهم از آن همین معنا بوده است و اگر این بنا نباشد هیچ استفاده ای از کتاب ها، وصیت ها و وقف نامه ها و نذرهای اشخاص که از گذشته به جا مانده است نمی توانیم بکنیم ا.
ما این اصل عدم نقل، استصحاب قهقراء به این نحو را قبول نداریم بلکه می گوییم علت این که عقلاء  اخذ به متون قدیمی می کنند و در استفاده از آن ها تامل نمی کنند این است که اطمینان و یا یقین پیدا می کنند که متفاهم از یک لفظ و جمله مثلا در زمان حال با متفاهم از آن در گذشته فرقی ندارد.
اما وجه حصول چنین اطمینانی این است که می بینند مثلا لفظ آب در فارسی یا سو در ترکی استعمال می شود و سپس با توجه به همین معنا می روند سراغ جملات و عبارات متعدد در متون قدیمی که این لفظ در آن ها وجود دارد و می بینند اگر لفظ آب یا سو  در آن متون را با همین معنا و متفاهم کنونی معنا کنند، هیچ به مشکل بر نمی خورند و متون را راحت و واضح متوجه می شوند، از این طریق اطمینان پیدا می کنند که متفاهم از این دو لفظ در زمان نوشتن آن متون نیز همین معنای متفاهم زمان ما بوده و تغییری نکرده است.
ولی برخی عبارات و الفاظ وجود دارد که انسان را دچار شبهه می کند ؛ لذا نمی توان اطمینان حاصل کرد که معنای متفاهم کنونی از آن ها با معنای متفاهم از آن ها در هزار سال قبل مثلا یکسان بوده است. مثلا این که بگوییم عبارت  « لا ینبغی » در کتاب های هزار سال قبل به معنای کراهت است  یک مقدار مشکل است و یا لفظ « قضا » در زمان حال در مقابل « اداء » و « اعاده » است اما حکم به این که در متون قدیمی نیز به این معنا استعمال می شده است واضح نیست و همچنین حکم به اتحاد متفاهم زمان حال با متفاهم زمان گذشته در مواردی که بین لغویین در معنای یک لفظ اختلاف است مشکل می باشد. آیا در این مثال ها و موارد باید بگوییم چون متفاهم از این عبارات در زمان ما مبین است پس در زمان های قدیم نیز در همین معنا به کار رفته است؟ آیا صرف مبین بودن معنا در این موارد در زمان ما، موجب اطمینان به عدم تغییر معنای آن از گذشته تا حال، می شود؟
بنابراین به نظر ما به طور کلی نمی توان گفت به مجرد مبین بودن معنای یک لفظ یا عبارت مثلا در زمان ما در گذشته نیز در همین معنای مبین به کار رفته است بلکه باید اطمینان و یا یقین به عدم تغییر حاصل شود.
اما اگر هم بپذیریم که در مواردی که متفاهم از یک لفظ یا عبارت مثلا در زمان ما مبین است باید بگوییم متفاهم از آن ها در گذشته نیز همین معنای مبین بوده است، اما این سوال مطرح می شود که آیا می توان از این موارد تعدی کنیم و بگوییم در مواردی هم که معنای متفاهم در زمان ما مجمل است باید بنا بگذاریم که در گذشته نیز مجمل بوده است؟
به نظر ما چنین امری قابل مناقشه است و اگر هم اصل عدم نقل را در مواردی که  معنای متفاهم در زمان حال مبین است بپذیریم، نمی توان چنین تعدّیی کنیم و  آن را در مواردی که معنای متفاهم مجمل است جاری نماییم زیرا الفاظ و عبارات در طول زمان و به تدریج دچار اجمال شده اند نه این که از ابتدا مبتلا به این اجمال بوده باشند مثلا برای لفظ « عین » هفتاد معنا گفته شده است اما این معانی به مرور زمان و به تدریج برای او قرار داده شده است نه این که دفعتاً برای این معانی وضع شده باشد ؛ لذا بر این اساس نمی توان از اجمال یک لفظ مثلا در زمان ما حکم به اجمال آن در هزار سال قبل کنیم.[1]
برای مطالعه بیشتر به تقریرات درس مضاربه حضرت استاد(مد ظله العالی) جلسه51.تاریخ

30/ 01/ 95
مراجعه شود.

[1] حضرت استاد برای این که اثبات کنند که اجمال الفاظ و عبارات از ابتدا نبوده است بلکه به تدریج و با گذشت زمان صورت گرفته است، متعرض اختلاف بین وجود یا عدم وجود اشتراک در لغت عرب شده اند. ایشان می فرمایند: « یکی از اسباب اجمال، اشتراک لفظ در معانی مختلف است. برخی مخالف وجود اشتراک در لغت عرب هستند و در مقام استدالال می گویند واضع الفاظ را به داعی تفهیم و تفاهم وضع می کند و با توجه به این که وضع یک لفظ برای چند معنا موجب اجمال لفظ و اختلال امر تفهیم و تفاهم می شود، خلاف حکمت و هدف وضع است که واضع یک لفظ  را مثلا برای دو  یا سه معنا وضع کند.
به این استدلال، جواب های نقضی و حلی داده شده است. یک جواب حلی این است که لفظ مشترک توسط یک واضع برای معانی متعدد وضع نشده است تا اشکال شود که این امر مخالف حکمت وضع است بلکه یک واضع آن را برای یک معنا وضع کرده، واضعی دیگر در مکانی دیگر آن را برای معنای دیگر وضع کرده... و سپس در اثر رفت و آمدها و ارتباط بین افراد، لفظ چندین معنا پیدا کرده و افراد در فهم مراد از آن دچار مشکل شده اند.»
 
پاسخ
 سپاس شده توسط استاد راهنما13
(استاد راهنما)
، محمدتقی
#2
بنابراین منظور اطمینان شخصی است نه نوعی.
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  هیچ توجیهی برای خدعه علی(کرم الله وجهه)نمیتوان کرد آسدهادی 17 31,841 11-فروردين-1402, 14:38
آخرین ارسال: مسعود عطار منش
  فتوای جالب آیت الله شبیری پیرامون حد لواط. عرفان عزیزی 1 1,084 1-فروردين-1400, 15:09
آخرین ارسال: علاوی
  «کتاب شناسی»  تقريرات ميرزا حبیب الله رشتی از درس شیخ انصاری tallebelm 0 2,109 10-ارديبهشت-1398, 18:05
آخرین ارسال: tallebelm
Information واکنش آیة الله العظمی بروجردی به ولایت فقیه در نماز جمعه سید محمد صادق رضوی 7 10,378 7-ارديبهشت-1397, 23:28
آخرین ارسال: میرزا رضا نائینی
  شروع کتاب البیع توسط ایت الله سید احمد مددی الموسوی السید 1 4,361 14-اسفند-1396, 19:18
آخرین ارسال: 89194
  دیدار با فقها (دیدار با آیت الله ایروانی) meisam 0 3,526 15-شهريور-1396, 08:29
آخرین ارسال: meisam
  دیدار با فقها (دیدار با آیت الله آل راضی) meisam 0 3,297 15-شهريور-1396, 08:27
آخرین ارسال: meisam
  دیدار با فقها (دیدار با آیت الله محمد سند) meisam 0 3,574 15-شهريور-1396, 07:53
آخرین ارسال: meisam
  دیدار با فقها (دیدار با آیت الله سید علی سبزواری) meisam 0 3,776 15-شهريور-1396, 07:24
آخرین ارسال: meisam
  دیدار با فقها (دیدار با آیت الله فیاض) meisam 0 3,222 14-شهريور-1396, 20:39
آخرین ارسال: meisam

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان