سلام
در مباحث هر علمی، مسائل یک علم را مواردی میدانند که در آنها از عوارض ذاتی موضوع علم بحث میشود.
بنابراین برای اینکه ما بدانیم آیا مباحث بخش حجت (مثل حجیت ظواهر، حجیت اخبار و ...) جزو مسائل علم اصول هستند یا نه باید ببینیم آیا در این مسائل از عوارض ذاتی موضوع علم اصول بحث میشود یا نه؟
در مورد اینکه موضوع علم اصول چیست اختلاف نظر وجود دارد. برخی موضوع علم اصول را ادله اربعه (کتاب، سنت، اجماع، عقل) میدانند.
اشکالی که به این قول وارد شده است این است که اگر موضوع ادله اربعه باشد (یعنی این چهار مورد که فرض شده است دلیل هستند) بحث از حجیت و عدم حجیت این موارد همه خارج از مسائل علم اصول خواهند بود.
چرا که ما در بحث از حجیت و عدم حجیت از این بحث میکنیم که آیا این موارد دلیل هستند یا دلیل نیستند. که اگر اثبات کنیم دلیل هستند تازه موضوع علم اصول میشوند.
برای حل این اشکال عدهای دیگر معتقدند موضوع علم اصول ذات دلیل است. (یعنی فرض نکردهایم چیزی دلیل است بلکه خود آن چیزی که میخواهیم از دلیل بودنش بحث کنیم موضوع علم اصول است)
در عبارتی که شما فرمودهاید مرحوم مظفر همین مساله را توضیح دادهاند:
ایشان میفرمایند اگر ما حرف مرحوم میرزای قمی را بپذیریم (ایشان موضوع علم اصول را ادله اربعه دانستهاند) تمام مباحث کتاب حجت از مسائل علم اصول خارج خواهند بود و از مبادی تصوری علم اصول میشوند.
چون در این فرض بحث از اینکه چیزی دلیل (حجت) هست یا نیست بحث از اصل وجود موضوع خواهد بود.
یعنی ما وقتی بحث میکنیم خبر واحد حجت است یا نه در حقیقت از این بحث میکنیم که آیا خبر واحد دلیل است یا نه؟ و اگر اثبات کنیم که خبر واحد دلیل است تازه موضوع علم اصول محقق میشود.
برای تقریب به ذهن به این مثال توجه کنید:
بحث از اینکه حکم خمر چیست یک مساله فقهی است اما بحث از اینکه آیا این مایع خمر است یا نه؟ مساله فقهی نیست بلکه اگر اثبات کنیم این مایع خمر است تازه موضوع مساله فقهی محقق شده است.
مرحوم مظفر باز هم توضیح دادهاند که در این فرض (موضوع علم اصول ادله اربعه باشد) بحث از دلیل بودن چیزی بحث از مفاد کان تامه است. (کان تامه یعنی ثبوت و تحقق چیزی) مثل اینکه زید موجود است. چرا که ما با اثبات دلیل بودن چیزی تازه اثبات میکنیم که دلیل هست یعنی موضوع علم اصول هست و همان طور که گفتیم مسائل یک علم آن دسته از مسائلی هستند که در آنها از عوارض موضوع بحث میشود. به عبارت دیگر از مفاد کان ناقصه بحث شود. (کان ناقصه یعنی تحقق چیزی برای چیزی) مثل اینکه زید ایستاده است که قیام را برای زید اثبات میکند.
پس مسائل علم اصول آن دسته از مسائلی هستند که ما در آنها چیزی را برای موضوع اثبات کنیم.
اگر جایی از بحث روشن نشد بفرمایید.