25-بهمن-1396, 22:48
گاهی به قرینه ی نقلی تاریخی تصحیف و خطا در متن روایتی نتیجه گرفته می شود در حالی که ممکن است برعکس باشد و آن روایت شاهد بر خطا در آن نقل تاریخی باشد. این اشتباه فراوان پیش می آید و در این مواقع باید دید وجود خطا در کدام طرف شواهد و قرائن دارد.
نمونه ی این مطلب، تاریخ وفات ابن قولویه است. در مورد تاریخ وفات ابن قولویه 368 و 369 ذکر شده است. مرحوم محدث نوری هر دو قول را به قرینه ی قضیه ای که قطب راوندی در خرایج(ج1ص475) نقل کرده اند تخطئه می کنند. در آن قضیه، امام عصر عجل الله تعالی فرجه در سال 337 به نماینده ی ابن قولویه می فرمایند که ابن قولویه سی سال دیگر از دنیا می رود. محدث نوری از این متن نتیجه گرفته اند که وفات ابن قولویه 367 بوده و 369 احتمالا از باب تصحیف سبع و تسع بوده و 368 نیز که با قضیه ی مذکور نمی خواند. در حالی که خطا در متن خرایج رخ داده و تاریخ آن قضیه، 369 بوده است که تسع به سبع تصحیف شده است.
برگرفته از درس خارج فقه، آذر 96
نمونه ی این مطلب، تاریخ وفات ابن قولویه است. در مورد تاریخ وفات ابن قولویه 368 و 369 ذکر شده است. مرحوم محدث نوری هر دو قول را به قرینه ی قضیه ای که قطب راوندی در خرایج(ج1ص475) نقل کرده اند تخطئه می کنند. در آن قضیه، امام عصر عجل الله تعالی فرجه در سال 337 به نماینده ی ابن قولویه می فرمایند که ابن قولویه سی سال دیگر از دنیا می رود. محدث نوری از این متن نتیجه گرفته اند که وفات ابن قولویه 367 بوده و 369 احتمالا از باب تصحیف سبع و تسع بوده و 368 نیز که با قضیه ی مذکور نمی خواند. در حالی که خطا در متن خرایج رخ داده و تاریخ آن قضیه، 369 بوده است که تسع به سبع تصحیف شده است.
برگرفته از درس خارج فقه، آذر 96