ارسالها: 267
موضوعها: 120
تاریخ عضویت: آبان 1393
اعتبار:
10
سپاس ها 87
سپاس شده 82 بار در 66 ارسال
به نظر ماده و صیغه امر تنها یک معنا دارد و آن انشاء دستور و الزام است؛ حتی اگر از دانی صادر شده باشد و یا اینکه ارشادی و یا وضعی باشد؛ زیرا در تمامی این موارد الزام از ناحیه آمر وجود دارد ولی التزام عملی مامور، حتمی نیست.
با توجه به این مطلب در اطاعت اوامر پدر و مادر تنها اطاعت الزامات آنها لازم است.
این اشکال که تقسیم امر به استحبابی و وجوبی دلالت بر اعم بودن امر از الزام دارد، صحیح نیست؛ زیرا امر در استعمالات استحبابی، مجاز است و عرفا در اینگونه موارد اصلا امر محقق نشده است.
ارسالها: 1,035
موضوعها: 431
تاریخ عضویت: دي 1396
اعتبار:
17
سپاس ها 502
سپاس شده 199 بار در 173 ارسال
در زمان حاضر همینطور است که می فرمایید ولی دو شاهد وجود دارد بر اینکه در زمان های سابق امر به معنای دستور دادن نبوده بلکه به معنای طلب چیزی که آن چیز لازم باشد بوده است. (فکر میکنم از بیانات استادشبیری این مطلب را در ذهن دارم)
شاهد اول تعبیر قرآن است که فرعون به اطرافیانش میگوید ماذا تامرون (نقل به مضمون) در حالیکه به شکل متعارف نمی توانستند به فرعون دستور دهند بلکه میتوانستند بگویند لازم است فلان کار صورت گیرد.
شاهد دوم خطاب حضرت مسلم بن عقیل رضوان الله علیه به امام حسین علیه الصلاه و السلام است که در منابع با تعبیر امر گزارش شده در حالیکه ادب ایشان اقتضا می کند نتواند به حضرت دستور دهد بلکه صرفا ابراز یک مطلب لزومی صورت گرفته است.
اگر ادعا نکنیم که حقیقی بودن استعمال امر در این دو شاهد روشن است لا اقل احتمال جدی را ایجاد نموده که نتوانیم مفاد واقعی لفظ امر را بر معنای فعلی حمل کنیم.
لازم به ذکر است که این بحث در این که آیا علو و استعلا در صدق امر شرط است یا نه موثر است.
ارسالها: 267
موضوعها: 120
تاریخ عضویت: آبان 1393
اعتبار:
10
سپاس ها 87
سپاس شده 82 بار در 66 ارسال
اولا استعمال اعم از حقیقت است و انشای الزام نیز به معنای علو متکلم نیست.
اما شاهد اول ممکن است امر وزرای فرعون به فرعون نبوده بلکه به این معنا است که در امور حکومت و به مامورین حکومتی چه امری می دهید.
البته به نظر حقیر استعمالات امر به غیر معنای انشای الزام زیاد است و شاید ادعای مجازی بودن همه انها کمی مشکل باشد
ارسالها: 445
موضوعها: 211
تاریخ عضویت: بهمن 1397
اعتبار:
9
سپاس ها 54
سپاس شده 70 بار در 62 ارسال
استاد شهیدی معتقدند موضوع له امر درخواست است نه فرمان.قضیه ی حضرت مسلم بن عقیل که آقای عطار منش مطرح کردند را یکی از شواهد خود می دانستند
ارسالها: 501
موضوعها: 243
تاریخ عضویت: فروردين 1397
اعتبار:
18
سپاس ها 1
سپاس شده 120 بار در 109 ارسال
اینکه امر به معنای الزام و دستور باشد اولا باید دلیل داشته باشیم و دلیل یا لغت است و یا عرف. شما هیچ کدام را مطرح نکردید و ظاهرا در لغت و عرف این گونه معنایی ندارد و ثاینا اگر امر به معنای طلب نباشد باید صحیح باشد که طلب از امر سلب شود در حالی که عدم صحت سلب دارد
ارسالها: 274
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: دي 1393
اعتبار:
1
سپاس ها 137
سپاس شده 15 بار در 14 ارسال
1-مهر-1399, 21:10
(آخرین تغییر در ارسال: 1-مهر-1399, 21:11 توسط علاوی.)
(19-شهريور-1399, 16:25)مسعود عطار منش نوشته: شاهد وجود دارد بر اینکه در زمان های سابق امر به معنای دستور دادن نبوده بلکه به معنای طلب چیزی که آن چیز لازم باشد بوده است. (فکر میکنم از بیانات استادشبیری این مطلب را در ذهن دارم)
خطاب حضرت مسلم بن عقیل رضوان الله علیه به امام حسین علیه الصلاه و السلام است که در منابع با تعبیر امر گزارش شده در حالیکه ادب ایشان اقتضا می کند نتواند به حضرت دستور دهد بلکه صرفا ابراز یک مطلب لزومی صورت گرفته است.
اگر ادعا نکنیم که حقیقی بودن استعمال امر در این شاهد روشن است لا اقل احتمال جدی را ایجاد نموده که نتوانیم مفاد واقعی لفظ امر را بر معنای فعلی حمل کنیم.
(31-شهريور-1399, 11:28)عرفان عزیزی نوشته: کلامتان هم بحث مبنایی است اگر من بلغه شی من النبی شامل بلوغ معتبر باشد کما اینکه برخی فرمودند استناد مخدوش است چون نوعا اخبار ضعاف مطرح می شود
http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=...48#pid7748
قطع قلم به قیمت نان می کنی رفیق
این خط و این نشان که زیان می کنی رفیق
گیرم درین میانه به جایی رسیده ی
گیرم که زود دکه دکان می کنی رفیق
کفاره اش ز گندم عالم فزون تر است
از عمر آنچه خدمت خان می کنی رفیق
خود بستمش به سنگ لحد مرده توش نیست
قبری که گریه بر سر آن می کنی رفیق
گفتی گمان کنم که درست است راه من
داری گمان چو گمشدگان می کنی رفیق