25-آذر-1401, 20:08
جلسه 32 مورخ 29/8/1401
برخی آقایان مدعی شده اند عناوینی همچون یقین ظهور در طریقیت دارند اما این مطلب محل تامل است.
اگر مرحله فعلیت و انبعاث و انزجار خارجی را در نظر بگیریم، یقین (یااحتمال) در آن موضوعیت دارد چون تا وقتی علم (یا احتمال) وجود نداشته باشد انسان تحریک نمی شود اما در همینجا عرف می گوید یک ملاک و حب و بغض واقعی وجود دارد که روی نفس واقع رفته و علم در آن دخالت ندارد.
لذا باید این دو را از هم تفکیک کرد لذا مثلا اگر محمول قضیه ظهور در این داشته باشد که ناظر به مرحله اجرای حکم و انبعاث و انزجار خارجی است، نمی توان گفت ظههور یقین در طریقت محض است.
برخی آقایان مدعی شده اند عناوینی همچون یقین ظهور در طریقیت دارند اما این مطلب محل تامل است.
اگر مرحله فعلیت و انبعاث و انزجار خارجی را در نظر بگیریم، یقین (یااحتمال) در آن موضوعیت دارد چون تا وقتی علم (یا احتمال) وجود نداشته باشد انسان تحریک نمی شود اما در همینجا عرف می گوید یک ملاک و حب و بغض واقعی وجود دارد که روی نفس واقع رفته و علم در آن دخالت ندارد.
لذا باید این دو را از هم تفکیک کرد لذا مثلا اگر محمول قضیه ظهور در این داشته باشد که ناظر به مرحله اجرای حکم و انبعاث و انزجار خارجی است، نمی توان گفت ظههور یقین در طریقت محض است.