30-آبان-1402, 20:15
فخر المحققین در ایضاح قائل به استحاله ی قول به نقل در باب بیع فضولی شده است. قول به استحاله به دو صورت قابل تقریر است:
1. بیان شیخ و آقای خویی و مرحوم امام:قول به نقل مستلزم این است که عقدِ معدوم، بعد از اجازه، اثر گذاری داشته باشد و حال آنکه تاثیر معدوم محال است.
2. بیان اقای نایینی:مقصود فخرالمحققین این است که وزان انشاء و مُنشأ، وزان مصدر و اسم مصدر است که تفکیک پذیر نیستند بنابراین نمیتوان گفت بیع مصدری(فروختن) محقق شده است ولی بیع اسم مصدری(فروش) محقق نشده و در آینده (زمان اجازه) محقق می شود.
اشکال اقای خویی به تقریب اول:
که «أنّ تأثير المعدوم في الموجود في العلل والمعلولات التكوينية ممكنٌ فضلاً عن العلل التشريعية و معاليلها كما لا يخفى»
در عالم تکوین، معدوم تاثیر می گذارد پس به طریق اولی در اعتباریات نیز میتوان گفت معدوم تاثیر گذار است مثلا اگر شخصی بر اثر نوشیدن سمّ بعد از مدتی بمیرد گفته می شود سمّ او را کشت در حالی که در زمان مرگ او سم معدوم است. آنچه مستحیل است فاصله جزء اخیر علت تامه و معلول است ولی اشکالی ندارد بین سایر اجزاء علت تامه و معلول، فاصلهی زمانی باشد.که
پاسخ استاد از موثر بودن معدوم:
تاثیر گذار بودن معدوم خلاف بداهت و وجدان است و ظاهرا بین علت تامه و تتالی علل، خلط شده است. در مثال مذکور، سمّ بدون واسطه باعث مرگ شخص نشده است بلکه آن سمّ، ابتدا مثلا بر روی ریه او اثر میگذارد و ریه او بر فلان عضو اثر میگذارد و... و در نهایت پس از این تتالی و سلسله علل، آن فرد می میرد. هر کدام از اعضاء سلسله، متشکل از یک علت تامه و معلول هستند نه اینکه همگی، جزء العله برای مرگ باشند.
20آذر 401
1. بیان شیخ و آقای خویی و مرحوم امام:قول به نقل مستلزم این است که عقدِ معدوم، بعد از اجازه، اثر گذاری داشته باشد و حال آنکه تاثیر معدوم محال است.
2. بیان اقای نایینی:مقصود فخرالمحققین این است که وزان انشاء و مُنشأ، وزان مصدر و اسم مصدر است که تفکیک پذیر نیستند بنابراین نمیتوان گفت بیع مصدری(فروختن) محقق شده است ولی بیع اسم مصدری(فروش) محقق نشده و در آینده (زمان اجازه) محقق می شود.
اشکال اقای خویی به تقریب اول:
که «أنّ تأثير المعدوم في الموجود في العلل والمعلولات التكوينية ممكنٌ فضلاً عن العلل التشريعية و معاليلها كما لا يخفى»
در عالم تکوین، معدوم تاثیر می گذارد پس به طریق اولی در اعتباریات نیز میتوان گفت معدوم تاثیر گذار است مثلا اگر شخصی بر اثر نوشیدن سمّ بعد از مدتی بمیرد گفته می شود سمّ او را کشت در حالی که در زمان مرگ او سم معدوم است. آنچه مستحیل است فاصله جزء اخیر علت تامه و معلول است ولی اشکالی ندارد بین سایر اجزاء علت تامه و معلول، فاصلهی زمانی باشد.که
پاسخ استاد از موثر بودن معدوم:
تاثیر گذار بودن معدوم خلاف بداهت و وجدان است و ظاهرا بین علت تامه و تتالی علل، خلط شده است. در مثال مذکور، سمّ بدون واسطه باعث مرگ شخص نشده است بلکه آن سمّ، ابتدا مثلا بر روی ریه او اثر میگذارد و ریه او بر فلان عضو اثر میگذارد و... و در نهایت پس از این تتالی و سلسله علل، آن فرد می میرد. هر کدام از اعضاء سلسله، متشکل از یک علت تامه و معلول هستند نه اینکه همگی، جزء العله برای مرگ باشند.
20آذر 401