21-فروردين-1397, 11:30
اشکال دوم قابل دفع نیست و سخنی که آقا سید موسی فرمودند قابل مناقشه است
محمد بن سنان اگر فاسق است چگونه می توان به روایتش چه متنا و چه سندا اعتماد کرد. منظور این است که چون وضاع است شاید این حدیث از موضوعات او باشد نمی توان مطمئن بود که اصلا ابو الجارود چنین حدیثی را نقل کرده باشد. ضعیت از این هم بدتر است. چون روایت محمد از ابی الجارود مشکلات عدیده ای دارد.
اما ما می بینیم که مفید قبول کرده است که ابو الجارود چنین روایتی را نقل کرده.
لذا وقتی مفید می گوید مثلا فلان راوی این حدیث را نقل کرده باید طریق تا آن راوی مورد اطمینان باشد تا بتوان چنین جمله ای را گفت.
نکته ای که هست به نظرم اقوالی که ناشی از جدل است را باید با احتیاط قبول کرد. مثلا مفید در برخی از کتب کلامی اش هم گاهی سخنانی درباره ی برخی از احادیث یا روات( که اکثرا مربوط به عامه است) دارد که در مقام جدل گفته شده و می توان در آن مناقشه نمود
محمد بن سنان اگر فاسق است چگونه می توان به روایتش چه متنا و چه سندا اعتماد کرد. منظور این است که چون وضاع است شاید این حدیث از موضوعات او باشد نمی توان مطمئن بود که اصلا ابو الجارود چنین حدیثی را نقل کرده باشد. ضعیت از این هم بدتر است. چون روایت محمد از ابی الجارود مشکلات عدیده ای دارد.
اما ما می بینیم که مفید قبول کرده است که ابو الجارود چنین روایتی را نقل کرده.
لذا وقتی مفید می گوید مثلا فلان راوی این حدیث را نقل کرده باید طریق تا آن راوی مورد اطمینان باشد تا بتوان چنین جمله ای را گفت.
نکته ای که هست به نظرم اقوالی که ناشی از جدل است را باید با احتیاط قبول کرد. مثلا مفید در برخی از کتب کلامی اش هم گاهی سخنانی درباره ی برخی از احادیث یا روات( که اکثرا مربوط به عامه است) دارد که در مقام جدل گفته شده و می توان در آن مناقشه نمود