21-فروردين-1397, 19:49
(آخرین تغییر در ارسال: 21-فروردين-1397, 20:01 توسط محمود رفاهی فرد.)
(در مورد فرمایش جناب مومن، اشکال شما یا اشکال اول است که خواهد آمد یا اشکال دوم است که جوابش گذشت.
در مورد فرمایش جناب aad1416، دو مطلب را از هم باید تفکیک کرد. مطلب اول این که مرحوم شیخ مفید در این عبارت به صدد توثیق روات مباشر از امام اند نه جمیع افراد در سند لذا نمی توان مطلب ایشان را به مثل محمد بن سنان نقض کرد.مطلب دوم این که به هر حال اگر شیخ مفید محمد بن سنان را ضعیف می دانند چگونه حدیث ابی الجارود را با نقل او اثبات می کنند؟
مطلب اول کما مر، ظاهر عبارت شیخ مفید است لذا اشکال دوم مندفع است. اما مطلب دوم، پاسخش این است که قدما بین شئون روات تفکیک می کرده اند. به تعبیر استاد سید علیرضا حسینی، راوی ضعیف، در نقش تبعی خود می تواند کاملا معتمد باشد. این مطلب شواهدی در کتب رجالی دارد که گاهی اگرچه خود راوی ضعیف است اما به کتابی که نقل می کند اعتماد می کنند. اما مطلبی که در مورد مقام جدل نوشته اید، اشکال چهارمی است که ان شاء الله خواهد آمد.)
اما اشکال اول، موارد نقض در همان روات مباشر بر دو دسته اند. برخی مانند ابی الجارود فاسد المذهب هستند. و برخی، افراد مجاهیل و گمنامی هستند که قطعا از فقهاء صاحب کتاب و ... نیستند.
در مورد دسته ی اول، پاسخ داده شده که عبارت شیخ مفید ناظر به صحت مذهب نیست (استاد سید جواد شبیری در درس اصول امسال)یعنی شیخ مفید این افراد را به فقاهت و اعلام ماخوذ عنهم الحلال و الحرام توصیف کرده است.این تعابیر با فساد مذهب نیز سازگارند. لا طریق الی ذم واحد منهم هم می تواند ناظر به همین حیثیت باشد(چنانکه مثلا مرحوم نجاشی در مورد علی بن حسن بن فضال می نویسند: كان فقيه أصحابنا بالكوفة و وجههم و ثقتهم و عارفهم بالحديث و المسموع قوله فيه. سمع منه شيئا كثيرا و لم يعثر له على زلة فيه و لا ما يشينه...)
اما در مورد دسته ی دوم، پاسخ داده شده که موارد نقض بتمامه (غیر یک مورد) در قسمت دومِ عبارت شیخ مفید است. توضیح مطلب این که عبارت شیخ مفید دو قسمت دارد. در قسمت اول رواتی را ذکر می کنند و متن احادیث آنها را با سند نقل می کنند. و در قسمت دوم تنها اسم تعدادی از روات را می برند. تقریبا تمام موارد نقض در این قسمت دوم است. لذا به نظر می رسد که توثیق شیخ مفید تنها ناظر به قسم اول است. یعنی شیخ مفید فرموده اند که فقهاء ثقات این مطلب را نقل کرده اند ولی نه این که تنها فقهاء این مطلب را نقل کرده اند. لذا ابتدا احادیث فقهاء را نقل می کنند و سپس به ذکر دیگرانی که این حدیث را نقل کرده اند نیز می پردازند تاییدا.
دو اشکال:
1- در قسم دوم نیز برخی اجلاء مذکورند.
2- تعدادی از افراد در هر دو قسمت مذکورند.
اشکال اول ظاهرا مندفع است ولی اشکال دوم جای بحث دارد که خواهد آمد ان شاء الله.
در مورد فرمایش جناب aad1416، دو مطلب را از هم باید تفکیک کرد. مطلب اول این که مرحوم شیخ مفید در این عبارت به صدد توثیق روات مباشر از امام اند نه جمیع افراد در سند لذا نمی توان مطلب ایشان را به مثل محمد بن سنان نقض کرد.مطلب دوم این که به هر حال اگر شیخ مفید محمد بن سنان را ضعیف می دانند چگونه حدیث ابی الجارود را با نقل او اثبات می کنند؟
مطلب اول کما مر، ظاهر عبارت شیخ مفید است لذا اشکال دوم مندفع است. اما مطلب دوم، پاسخش این است که قدما بین شئون روات تفکیک می کرده اند. به تعبیر استاد سید علیرضا حسینی، راوی ضعیف، در نقش تبعی خود می تواند کاملا معتمد باشد. این مطلب شواهدی در کتب رجالی دارد که گاهی اگرچه خود راوی ضعیف است اما به کتابی که نقل می کند اعتماد می کنند. اما مطلبی که در مورد مقام جدل نوشته اید، اشکال چهارمی است که ان شاء الله خواهد آمد.)
اما اشکال اول، موارد نقض در همان روات مباشر بر دو دسته اند. برخی مانند ابی الجارود فاسد المذهب هستند. و برخی، افراد مجاهیل و گمنامی هستند که قطعا از فقهاء صاحب کتاب و ... نیستند.
در مورد دسته ی اول، پاسخ داده شده که عبارت شیخ مفید ناظر به صحت مذهب نیست (استاد سید جواد شبیری در درس اصول امسال)یعنی شیخ مفید این افراد را به فقاهت و اعلام ماخوذ عنهم الحلال و الحرام توصیف کرده است.این تعابیر با فساد مذهب نیز سازگارند. لا طریق الی ذم واحد منهم هم می تواند ناظر به همین حیثیت باشد(چنانکه مثلا مرحوم نجاشی در مورد علی بن حسن بن فضال می نویسند: كان فقيه أصحابنا بالكوفة و وجههم و ثقتهم و عارفهم بالحديث و المسموع قوله فيه. سمع منه شيئا كثيرا و لم يعثر له على زلة فيه و لا ما يشينه...)
اما در مورد دسته ی دوم، پاسخ داده شده که موارد نقض بتمامه (غیر یک مورد) در قسمت دومِ عبارت شیخ مفید است. توضیح مطلب این که عبارت شیخ مفید دو قسمت دارد. در قسمت اول رواتی را ذکر می کنند و متن احادیث آنها را با سند نقل می کنند. و در قسمت دوم تنها اسم تعدادی از روات را می برند. تقریبا تمام موارد نقض در این قسمت دوم است. لذا به نظر می رسد که توثیق شیخ مفید تنها ناظر به قسم اول است. یعنی شیخ مفید فرموده اند که فقهاء ثقات این مطلب را نقل کرده اند ولی نه این که تنها فقهاء این مطلب را نقل کرده اند. لذا ابتدا احادیث فقهاء را نقل می کنند و سپس به ذکر دیگرانی که این حدیث را نقل کرده اند نیز می پردازند تاییدا.
دو اشکال:
1- در قسم دوم نیز برخی اجلاء مذکورند.
2- تعدادی از افراد در هر دو قسمت مذکورند.
اشکال اول ظاهرا مندفع است ولی اشکال دوم جای بحث دارد که خواهد آمد ان شاء الله.