14-اسفند-1397, 12:48
(13-اسفند-1397, 17:05)خیشه نوشته: با تتبع در کلمات مرحوم آخوند این مطلب به دست میاید که ایشان اطلاق مقامی را در دو جا میداند یکی جایی که مولا در بیان تمام غرضش باشد. ...مورد دیگر در کلام ایشان نسبت به قیود مغفول عنها است. یعنی اگر قیدی به گونه ای بود که مردم از آن غافل بودند و شارع هم ان را بیان نکرد معلوم میشود که معتبر نیست. مثل قصد وجه و تمییز که مردم از ان غالفل هستند.
بعد مرحوم اخوند ادعا کرده است که تقیید قصد امر هیچ کدام از این دو مورد نیست پس برای اثبات اصل توصلیت نمیتوان به اطلاق مقامی تمسک جست؟
اولا که این دو مورد از هم جدا نیست زیرا مورد دوم تا به اول باز نگردد قرار نیست اطلاق مقام جاری شود زیرا حتی اگر قیدی مغفول عنه عند العرف باشد مولا باید در مقام بیان موقفش نسبت به آن قید باشد و الا اگر نباشد آن کسی که غافل است بخاطر غفلتش معذور است ولی اگر غافل نیست و احتمال قید بودن را می دهد دیگر نمی تواند به اطلاق تمسک کند چون مولا در مقام بیان نیست .
ثانیا در مورد امثال قصد وجه چرا اطلاق مقامی جاری نباشد مگر مولا در مجموع شریعت در مقام بیان کیفیت امتثال مکلفین نمی باشد چون کیفیت امتثال هم در تحصیل غرضش دخالت دارد.