امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
موضوع علم اصول از منظر استاد گنجی و رد نظریه مرحوم آخوند
#1
اینکه مرحوم آخوند ادعا دارد که موضوع علم یک کلی است که با موضوعات مسائل آن علم، اتحاد دارد، ادعای بلادلیل است حتی می‌گوییم که قطعی البطلان است. اصلا نمی‌شود بین موضوعات علم اصول نمی‌توان جامع فرض کرد. گاهی مثل شهرت از باب عمل است و گاهی از سنخ لفظ است. وانگهی، جامع فقط در مورد موضوع نیست بلکه جامع میان موضوع و محمول است و نتیجة الاستنباط است که موضوع علم اصول قرار می‌گیرد.
بهتر این است که اگر گفتیم موضوع علم اصول، ادله اربعه است یعنی غالبا از عوارض آنها بحث می‌شود و یا هدف اصلی، عوارض اینها است. اینکه به معنای فلسفی و دقیق بگوییم موضوع علم اصول، ادله اربعه است، واقعیت ندارد و تا اینجا فرمایش مرحوم آخوند صحیح است. مثلا اگر بحث کردیم که امر یا نهی ظاهر در چیست، اختصاص به آن ندارد که امر در قرآن ظاهر در چیست بلکه مطلق امر مبحوث است.
به نظر می‌رسد لزومی ندارد علم دارای یک موضوع جامع باشد که در همه مسائل جاری باشد. تاریخ علم اصول نشان می‌دهد که موضوع این علم، ادله اربعه و یا جامع نیست بلکه چیزی که باعث شده این دانش، یک دانش شود، همان است که این مسائل مبدا فقه بودند. مشکلی ندارد که مسائل متشتة را در یک جا گردآوری کنیم که همه یک غرض واحد دارند ولو موضوعات عدیده باشند. علم اصول توسط علمای عامه ابداع شد چون دستشان از وحی و عصمت کوتاه شد، نیاز داشتند که مسائلی مثل استحسان و رای را ترویج کنند. عالمان شیعه که علم اصول را از عامه اخذ کردند، طول زمان باعث شد بسیاری از مسائل امروز منسوخ شده و رواج ندارد و نسبت میان اصول امروز و قدما، عموم و خصوص من وجه است. چون علم اصول در استنباط دخیل است و فقها در علم فقه به یک ابزار برخورد کردند و مشخص شد برخی اخبار متعارض هستند، در ابتدا، غالبا این مسائل علم اصول، در فقه مطرح می‌شد و مشخص شد که عنصر مشترکی است که برای خیلی از ابواب مفید است لذا آن را جدا کردند و در علم اصول قرار دادند. مثلا استصحاب عدم ازلی در فقه کاربرد داشت و در علم اصول به آن یک باب اختصاص دادند. استصحاب حال به صورت بسیط در فقه مطرح می‌شد گاهی مقتضی و گاهی مانع، ولی به صورت جداگانه در اصول مطرح کردند. پس اصول یعنی مسائلی در استنباط دخیل هستند چه جامع داشته باشند یا نه، مهم این است که در دانش دیگری مطرح نشده باشد مثل مسائل ادبیات. لذا علم اصول علم خاصی ندارد و جمله مسائلی که در جای دیگر بحث نشده و عنصر مشترکی برای مستنبط است و در موارد عدیده به آنها نیاز دارد،‌ در دانش اصول جمع شده است.


فایل‌های پیوست
.docx   اصول جلسه 38.docx (اندازه 21.44 KB / تعداد دانلود: 1)
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  آیا علم به مخالفت اجرای اصول مرخصه اجمالا مانع از جریان آنها در فقه میشود؟ خیشه 1 18 1 ساعت قبل
آخرین ارسال: مسعود عطار منش
  اشکال منسد بودن باب علم و علمی بنا بر نظریه حجیت خبر ثقه خیشه 3 79 1 ساعت قبل
آخرین ارسال: مسعود عطار منش
  انفتاحی بودن مرحوم شیخ از نظر استاد گنجی خیشه 0 45 27-فروردين-1403, 20:00
آخرین ارسال: خیشه
  اشتراط ضبط برای حجیت خبر واحد از منظر استاد گنجی خیشه 3 259 30-بهمن-1402, 08:56
آخرین ارسال: خیشه
  انواع تنزیل از منظر مرحوم خویی و تطبیق آن بر جعل علمیت خیشه 0 138 20-آذر-1402, 21:18
آخرین ارسال: خیشه
  معنای مفهوم فی الجمله داشتن وصف (مبنای مرحوم خویی) خیشه 0 118 13-آذر-1402, 21:45
آخرین ارسال: خیشه
  مفهوم داشتن جملات شرطیه مسوق برای بیان موضوع خیشه 0 125 13-آذر-1402, 21:38
آخرین ارسال: خیشه
  استفاده حجیت شهرت از مقبوله و مرفوعه از منظر مرحوم بروجردی خیشه 8 407 7-آذر-1402, 21:26
آخرین ارسال: مسعود عطار منش
  ضابطه تعمیم علت از منظر مرحوم نائینی خیشه 2 288 23-آبان-1402, 07:33
آخرین ارسال: خیشه
  نظر استاد گنجی در مورد اجماعات مدرکی و محتمل المدرکیه خیشه 0 78 14-آبان-1402, 20:58
آخرین ارسال: خیشه

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان