6-دي-1398, 14:06
البته در تکمیل فرمایش استاد عرض می کنم که ایشان بن امیه را تحریف ابن ابنه و بن اذینه را تحریف ابن ابنته دانسته اند کما اینکه گویا مرحوم بروجردی نیز شبیه همین را بیان کرده اند.
ظاهرا کسی با این دو نام در بین روات برقی در اسناد وجود خارجی ندارند بخلاف دو نوه او که وجود خارجی هم دارند. در توجیه این تحریف میتوان گفت تعبیر ابن ابنه و ابن ابنته تعابیر نامانوسی هستند و همین نامانوسیت عامل تحریف و تبدیل این دو کلمه به کلمه مانوس تر است.
استاد قاعده تبدیل نامانوس به مانوس را از عوامل مهم تحریفات دانسته و در توضیح آن می فرمودند: در علم چشم پزشکی اثبات شده که در هنگام مطالعه تمام تصویر متن در شبکیه چشم منعکس نمیشود و تنها بخشی از متن خوانده شده و مابقی متن با مانوسات و یافته های قبلی ذهن پر میشود. البته مراد از مانوسات مانوسات نوعی می باشد چون ممکن است آن شخص در آن هنگام، مانوس خاصی داشته باشد که آن دیگر برای ما قابل تشخیص نیست فلذا این قاعده یک اماره بوده و خیلی وقتها با انضمام نکات دیگر منشا اطمینان میشود.
ظاهرا کسی با این دو نام در بین روات برقی در اسناد وجود خارجی ندارند بخلاف دو نوه او که وجود خارجی هم دارند. در توجیه این تحریف میتوان گفت تعبیر ابن ابنه و ابن ابنته تعابیر نامانوسی هستند و همین نامانوسیت عامل تحریف و تبدیل این دو کلمه به کلمه مانوس تر است.
استاد قاعده تبدیل نامانوس به مانوس را از عوامل مهم تحریفات دانسته و در توضیح آن می فرمودند: در علم چشم پزشکی اثبات شده که در هنگام مطالعه تمام تصویر متن در شبکیه چشم منعکس نمیشود و تنها بخشی از متن خوانده شده و مابقی متن با مانوسات و یافته های قبلی ذهن پر میشود. البته مراد از مانوسات مانوسات نوعی می باشد چون ممکن است آن شخص در آن هنگام، مانوس خاصی داشته باشد که آن دیگر برای ما قابل تشخیص نیست فلذا این قاعده یک اماره بوده و خیلی وقتها با انضمام نکات دیگر منشا اطمینان میشود.