17-بهمن-1401, 12:09
(21-آبان-1399, 22:18)1972392352 نوشته: بیان بهتر این است که: حقیقت حکم نه خطاب وانشاء است ونه کشف ملاک بلکه حقیقت حکم"اراده منه شارع"میباشد وبالوجدان این در ک میشود که گرچه خطاب وانشاء واحد است لکن به تعداد افراد مکلفین در خارج شارع اراده به صدور نماز دارد یه به تعبیری"اهتمام به صدور نماز "دارد واتفاقا اثر نیز بر همین بار می شود یعنی موضوع حکم عقل به وجوب اطاعت،همین اراده شارع می باشد که حقیقتا از همه مکلفین اراده دارد فلذا چندین اراده وچندین حکم وجود دارد.
نتیجه اینکه خطاب قانونیه که ما حصلش انشاء واحد و حکم واحد است سر نمیرسد.
نکته تفاوت انحلال و خطابات در این است که خطابات می گوید با فعلیت حکم وقتی مکلف شرایط برایش حاضل بود خودش با عقلش متوجه می شود که چون شرایط ملحوظ برای او هم وجود دارد بنابراین باید این حکم مولی را امتثال کند ولی انحلالی می گوید نه مولی برای هر مکلفی فعلیتی جداگانه جعل کرده است که به نظر می رسد وقتی عقل خودش را مخاطب حکم مولی می بیند و از باب عبودیت امتثال را برخودش واجب می داند چه نیازی به انحلال وجود دارد.
البته خطابات طبق بیان خود مرحوم امام با توجه به متن خلل فی الصلاه توجه به مخاطبین در مرحله تنچز دارد و این طور نیست که کلاً کاری به مکلفین نداشته باشد.
بنابراین باید این نکته حل شود که وقتی شرایط مقام امتثال دخلی در اصل جعل مولی ندارد چرا باید مولی این شرایط را در جعلش لحاظ کند تا مجعول های متعدد شرعی ایجاد شود و در بحث تکلیف به عصاه و کفار و ناسین و غیره به مشکل بخوریم و بخواهیم توجیه کنیم و خلاف مبانیمان عمل کنیم.