4-مهر-1399, 21:21
(آخرین تغییر در ارسال: 4-مهر-1399, 21:24 توسط محمود رفاهی فرد.)
متن این حدیث چنین است:
وَ قَدْ أَخْبَرَنِي أَبُو عَلِيٍّ أَحْمَدُ بْنُ إِسْحَاقَ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ وَ قُلْتُ مَنْ أُعَامِلُ أَوْ عَمَّنْ آخُذُ وَ قَوْلَ مَنْ أَقْبَلُ فَقَالَ لَهُ- الْعَمْرِيُّ ثِقَتِي فَمَا أَدَّى إِلَيْكَ عَنِّي فَعَنِّي يُؤَدِّي وَ مَا قَالَ لَكَ عَنِّي فَعَنِّي يَقُولُ فَاسْمَعْ لَهُ وَ أَطِعْ فَإِنَّهُ الثِّقَةُ الْمَأْمُونُ
چنانکه پیداست فقره ای که به آن استناد کرده اید در ادامه و تفریع شده بر همان فقره ایست که استناد بر آن را ناصحیح دانسته اید. بنا بر این، به نطر می رسد که فاسمع له و اطع هم در همان مواردی است که راوی، مطلبی را از امام علیه السلام نقل می کند. حال اگر گفته شود اگر زید مطلبی را از امام نقل کرد بپذبر چرا که او ثقه است آیا فهمیده می شود که مطلق منقولات ثقات حجت است؟ این برداشت دشوار است چرا که کبرای این تعلیل ذکر نشده تا عمومیت آن فهمیده شود.
ضمنا اگر اشتباه نکنم استاد تمسک به این حدیث برای اثبات حجیت تعبدیه را ناتمام می دانند و از طریق دیگری قائل به حجیت تعبدی شده اند.
وَ قَدْ أَخْبَرَنِي أَبُو عَلِيٍّ أَحْمَدُ بْنُ إِسْحَاقَ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ وَ قُلْتُ مَنْ أُعَامِلُ أَوْ عَمَّنْ آخُذُ وَ قَوْلَ مَنْ أَقْبَلُ فَقَالَ لَهُ- الْعَمْرِيُّ ثِقَتِي فَمَا أَدَّى إِلَيْكَ عَنِّي فَعَنِّي يُؤَدِّي وَ مَا قَالَ لَكَ عَنِّي فَعَنِّي يَقُولُ فَاسْمَعْ لَهُ وَ أَطِعْ فَإِنَّهُ الثِّقَةُ الْمَأْمُونُ
چنانکه پیداست فقره ای که به آن استناد کرده اید در ادامه و تفریع شده بر همان فقره ایست که استناد بر آن را ناصحیح دانسته اید. بنا بر این، به نطر می رسد که فاسمع له و اطع هم در همان مواردی است که راوی، مطلبی را از امام علیه السلام نقل می کند. حال اگر گفته شود اگر زید مطلبی را از امام نقل کرد بپذبر چرا که او ثقه است آیا فهمیده می شود که مطلق منقولات ثقات حجت است؟ این برداشت دشوار است چرا که کبرای این تعلیل ذکر نشده تا عمومیت آن فهمیده شود.
ضمنا اگر اشتباه نکنم استاد تمسک به این حدیث برای اثبات حجیت تعبدیه را ناتمام می دانند و از طریق دیگری قائل به حجیت تعبدی شده اند.