در پست آخر ارسالی بنده سهواً به جای نام فیض کاشانی ، نام کلینی را نوشته ام
در پست آخر ارسالی بنده نوشته ام
«فرمایش کلینی در کافی است که می فرمایند»
در حالیکه عبارت صحیح این گونه است
«فرمایش فیض کاشانی است که می فرمایند»
یعنی سهواً به جای فیض کاشانی نوشته ام کلینی در کافی.
لذا مجدداً ذر مطلب زیر همان مطلب فوق را به شکل تصحیح شده دوباره ارسال کرده ام.
++++++++++++++++++++++
در نقل کافی از این روایت، راوی امام صادق علیه السلام است، و در نقل کافی امام صادق علیه السلام این ماجرای واقع شده در دوران أمیرالمؤمنین (ع) را نقل فرموده اند. یعنی معصومی از معصوم دیگر نقل روایت کرده است.
ولی این حادثه در نقل های تهذیب الاحکام و من لایحضره الفقیه راوی اش امام صادق (ع) نیست و همچنین در نقل تهذیب و صدوق، این عبارت «تزویج و رب الکعبه» نیامده است.
اگر بخواهیم طبق وجه جمع آیت الله شبیری زنجانی بین نقل کافی و بین نقل صدوق و تهذیب بگوییم مقصود أمیرالمؤمنین علیه السلام از گفتن عبارت «تزویج و رب الکعبه» تقیه کردن بوده است:
این شیوه وجه جمع بین روایت کافی و روایت صدوق وتهذیب خلاف مبنای خود آیت الله شبیری زنجانی است که هنگامی که در جای دیگری، در مورد روایت دیگری بحث می کرده اند؛ می فرمایند:
هنگامی که امام معصومی از امام معصوم دیگر روایتی نقل می کند نباید روایت نقل شده را روایت تقیه ای دانست. زیرا امام معصوم به امام معصوم دیگر با نقل یک روایت تقیه ای ، نسبت دروغ موجود در تقیه را نمی دهد
پس با همین مبنا، عبارت «تزویج و رب الکعبه» را که امام صادق(ع) از أمیرالمؤمنین(ع) نقل قول فرموده اند را نباید تقیه محسوب کرد.
بنابراین وجه جمع آیت الله شبیری زنجانی بین روایت کافی و روایت صدوق و تهذیب خلاف مبنای خودشان است
بنابراین وجه جمع صحیح بین این روایات، طبق مبنای خود آیت الله شبیری زنجانی همان فرمایش فیض کاشانی است که این وجه جمع فیض کاشانی مورد تأیید شیخ یوسف بحرانی هم قرار گرفته است. فیض می فرمایند در زمان امام صادق علیه السلام فشار سیاسی بر ائمه اطهار(ع) تا حدی کم شده بوده است لذا امام صادق علیه السلام توانسته اند، بدون تقیه، اظهار کنند که در زمان أمیرالمؤمنین علیه السلام نکاح صحیح متعه واقعه شده بوده است. و نقل صدوق و طوسی (ره) نیز ناظر به همین ماجرای ازدواج موقت بوده است ولی به دلیل منع از متعه، خوف داشته اند که تصریح کنند حادثه متعه بوده است در نتیجه راویان روایت آنها نتوانسته اند عبارت «تزویج و رب الکعبه» را نقل کنند به سبب لزوم تقیه از اظهار کردن وقوع متعه در دوران أمیرالمومنین(ع) به ناچار در نقل صدوق و طوسی(ره) عبارت «تزویج و رب الکعبه» موجود نیست.
در پست آخر ارسالی بنده نوشته ام
«فرمایش کلینی در کافی است که می فرمایند»
در حالیکه عبارت صحیح این گونه است
«فرمایش فیض کاشانی است که می فرمایند»
یعنی سهواً به جای فیض کاشانی نوشته ام کلینی در کافی.
لذا مجدداً ذر مطلب زیر همان مطلب فوق را به شکل تصحیح شده دوباره ارسال کرده ام.
++++++++++++++++++++++
در نقل کافی از این روایت، راوی امام صادق علیه السلام است، و در نقل کافی امام صادق علیه السلام این ماجرای واقع شده در دوران أمیرالمؤمنین (ع) را نقل فرموده اند. یعنی معصومی از معصوم دیگر نقل روایت کرده است.
ولی این حادثه در نقل های تهذیب الاحکام و من لایحضره الفقیه راوی اش امام صادق (ع) نیست و همچنین در نقل تهذیب و صدوق، این عبارت «تزویج و رب الکعبه» نیامده است.
اگر بخواهیم طبق وجه جمع آیت الله شبیری زنجانی بین نقل کافی و بین نقل صدوق و تهذیب بگوییم مقصود أمیرالمؤمنین علیه السلام از گفتن عبارت «تزویج و رب الکعبه» تقیه کردن بوده است:
(6-اسفند-1400, 22:36)میرزا مرتضی نوشته: نظر آیت الله شبیری راجع به این روایت:
«تَزْوِيجٌ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ». و طبق اين نقل فيض و صاحب وسائل حكم كردهاند كه در قضيه مذكور نكاح متعه بوده است، چون رضايت و لفظ دال بر نكاح و مهر كه آب دادن است وجود دارد و مدت هم كه معلوم است كه كوتاه و آنى است....
صاحب جواهر مىفرمايد: اگر هم حضرت «تزويج و رب الكعبه» فرموده باشد، مقصودش اين است كه همان حليتى كه در تزويج هست، در اينجا هم هست.
پس بالاخره اين دو روايت اگر چه هر دو سندشان ضعيف است، لكن با توجه به يكديگر، بايد بدين گونه معنا بشوند....
کتاب النکاح - 6، صفحه 1566
این شیوه وجه جمع بین روایت کافی و روایت صدوق وتهذیب خلاف مبنای خود آیت الله شبیری زنجانی است که هنگامی که در جای دیگری، در مورد روایت دیگری بحث می کرده اند؛ می فرمایند:
هنگامی که امام معصومی از امام معصوم دیگر روایتی نقل می کند نباید روایت نقل شده را روایت تقیه ای دانست. زیرا امام معصوم به امام معصوم دیگر با نقل یک روایت تقیه ای ، نسبت دروغ موجود در تقیه را نمی دهد
پس با همین مبنا، عبارت «تزویج و رب الکعبه» را که امام صادق(ع) از أمیرالمؤمنین(ع) نقل قول فرموده اند را نباید تقیه محسوب کرد.
بنابراین وجه جمع آیت الله شبیری زنجانی بین روایت کافی و روایت صدوق و تهذیب خلاف مبنای خودشان است
نقل قول:«اگر خود حضرت [امام صادق عليه السلام این مطلب را] بفرمايند... مىتوان آن را حمل بر تقيه كرد، اما [امام صادق(ع) وقتی این مطلب را نقل قول از امیرالمؤمنین(ع) می کنند این تصور که به سبب تقیه ناچار شده اند که] نسبت كذب و آن هم به امير المؤمنين عليه السلام [بدهند] بسيار مستبعد است»
با توجه به کلام فوق از آیت الله شبیری زنجانی در مورد روایت دیگری در کتاب نکاح،
نظر آیت الله شبیری زنجانی این است که روایاتی که در آن امام معصوم(ع) از امام معصوم دیگری نقل قول کرده است چون در نقل قول کردن معصومی از معصوم دیگر، شبهه «تقیه» نیست و فتوای خود معصوم(ع) بدون تقیه است، این دسته روایات قوی تری هستند زیرا امام معصوم(ع) به دلیل «تقیه»، نسبت دروغ به امام معصوم(ع) دیگر نمی دهد؛ چون محتوای تقیه ای در هر صورت، نوعی از دروغ را در خود دارد.
عین عبارت آیت الله شبیری زنجانی چنین است:
«چنين تقيهاى هم بى معناست كه امام صادق عليه السلام يك چيزهايى را به امير المؤمنين عليه السلام بر خلاف واقع نسبت بدهد و بگويد امير المؤمنين عليه السلام چنين فرمودند، حالا اگر خود حضرت [امام صادق عليه السلام] بفرمايند كه ... مىتوان آن را حمل بر تقيه كرد، اما نسبت كذب و آن هم به امير المؤمنين عليه السلام بسيار مستبعد است و اين فتواى خودش [امام صادق عليه السلام] است
كتاب نكاح (زنجانى)، ج25، ص: 7795»
بنابراین وجه جمع صحیح بین این روایات، طبق مبنای خود آیت الله شبیری زنجانی همان فرمایش فیض کاشانی است که این وجه جمع فیض کاشانی مورد تأیید شیخ یوسف بحرانی هم قرار گرفته است. فیض می فرمایند در زمان امام صادق علیه السلام فشار سیاسی بر ائمه اطهار(ع) تا حدی کم شده بوده است لذا امام صادق علیه السلام توانسته اند، بدون تقیه، اظهار کنند که در زمان أمیرالمؤمنین علیه السلام نکاح صحیح متعه واقعه شده بوده است. و نقل صدوق و طوسی (ره) نیز ناظر به همین ماجرای ازدواج موقت بوده است ولی به دلیل منع از متعه، خوف داشته اند که تصریح کنند حادثه متعه بوده است در نتیجه راویان روایت آنها نتوانسته اند عبارت «تزویج و رب الکعبه» را نقل کنند به سبب لزوم تقیه از اظهار کردن وقوع متعه در دوران أمیرالمومنین(ع) به ناچار در نقل صدوق و طوسی(ره) عبارت «تزویج و رب الکعبه» موجود نیست.
قطع قلم به قیمت نان می کنی رفیق
این خط و این نشان که زیان می کنی رفیق
گیرم درین میانه به جایی رسیده ی
گیرم که زود دکه دکان می کنی رفیق
کفاره اش ز گندم عالم فزون تر است
از عمر آنچه خدمت خان می کنی رفیق
خود بستمش به سنگ لحد مرده توش نیست
قبری که گریه بر سر آن می کنی رفیق
گفتی گمان کنم که درست است راه من
داری گمان چو گمشدگان می کنی رفیق
این خط و این نشان که زیان می کنی رفیق
گیرم درین میانه به جایی رسیده ی
گیرم که زود دکه دکان می کنی رفیق
کفاره اش ز گندم عالم فزون تر است
از عمر آنچه خدمت خان می کنی رفیق
خود بستمش به سنگ لحد مرده توش نیست
قبری که گریه بر سر آن می کنی رفیق
گفتی گمان کنم که درست است راه من
داری گمان چو گمشدگان می کنی رفیق