16-شهريور-1401, 22:06
(آخرین تغییر در ارسال: 16-شهريور-1401, 22:12 توسط مسعود عطار منش.)
فرض کنید شما به عالم ثبوت راه دارید و می دانید افترا و شرب خمر به یک اندازه مفسده دارد و ملاک حد در هر دو یکسان است.
شما که به لوح محفوظ راه دارید به طور جزمی می گویید چون افترا 80 ضربه است حد شرب خمر هم 80 ضربه است.
شاید اسم این قیاس باشد ولی به دلیل علم گوینده به مناط حکم قیاسش هم علمی است بر خلاف قیاس مصطلح که ظنی است.
پس عالم بودن گوینده قیاسش را علمی می کند پس بین گوینده ها فرق است.
بطور کلی بسیاری از استدلالاتی که در کلام معصومین علیهم السلام بیان شده فی حد نفسه برای ما قطع آور نیست لذا قطع آوری اش بند به این است که گوینده اش معصوم است فعلیکم بالرجوع.
فرض کنید عامی نزد مجتهد می آید و از دلیل فلان فتوایش سوال می کند و مجتهد به آیه یا روایتی که مستند فتوایش بوده اشاره می کند و عامی هم تصدیق اجمالی می کند یعنی هر چند خودش توان فهم آیات و روایات را به طور کامل ندارد ولی به دلیل اینکه کلام گوینده برایش حجت است اقناع اجمالی حاصل می شود.
شما که به لوح محفوظ راه دارید به طور جزمی می گویید چون افترا 80 ضربه است حد شرب خمر هم 80 ضربه است.
شاید اسم این قیاس باشد ولی به دلیل علم گوینده به مناط حکم قیاسش هم علمی است بر خلاف قیاس مصطلح که ظنی است.
پس عالم بودن گوینده قیاسش را علمی می کند پس بین گوینده ها فرق است.
بطور کلی بسیاری از استدلالاتی که در کلام معصومین علیهم السلام بیان شده فی حد نفسه برای ما قطع آور نیست لذا قطع آوری اش بند به این است که گوینده اش معصوم است فعلیکم بالرجوع.
فرض کنید عامی نزد مجتهد می آید و از دلیل فلان فتوایش سوال می کند و مجتهد به آیه یا روایتی که مستند فتوایش بوده اشاره می کند و عامی هم تصدیق اجمالی می کند یعنی هر چند خودش توان فهم آیات و روایات را به طور کامل ندارد ولی به دلیل اینکه کلام گوینده برایش حجت است اقناع اجمالی حاصل می شود.