22-مهر-1402, 20:01
به نظر میاید فی الجمله خیارات با هم از جهت ماهیت متفاوت هستند. هر چند بعضی از خیارات به بعض دیگر رجوع میکنند ولی همان هفت خیاری که شیخ در مکاسب اورده متفاوت هستند مثلا خیار مجلس با خیار حیوان بالوجدان متفاوت هستند و از جمله منبهات این مطلب تقسیم خیارات به اصلیه و امضائیه است که در جلد شش این تقسیم را خود شیخ مطرح میکنند. این جمله هم که فرموده خیار به ذات واحد است شاید ناظر به این مطلب باشد که همه خیارات در این که شخص ذو الخیار سلطه بر فسخ دارد واحد است ولی هر کدام یک نوع باشند. به عبارتی میتوان یک جنس برای انها در نظر گرفت ولی هر کدام یک نوع هستند که هم ماهیتش و هم اثارش متفاوت است.
در روایات هم اسم های مختلفی به کار برده شده است و بعید است گفته شود که به لحاظ اثار اسم گذاری کردند. چرا که خیلی از خیارها در اثر بارزشان مشترک هستند که یا فسخ فی الکل و یا امضای فی الکل باشد و یا احکام مشترکه که در جلد ششم جناب شیخ برای همه خیارات مطرح میکنند. بله در یک سری اثار با هم اختلاف دارند که بعید است به خاطر ان اثار خاصه اسم گذاری شده باشند
در روایات هم اسم های مختلفی به کار برده شده است و بعید است گفته شود که به لحاظ اثار اسم گذاری کردند. چرا که خیلی از خیارها در اثر بارزشان مشترک هستند که یا فسخ فی الکل و یا امضای فی الکل باشد و یا احکام مشترکه که در جلد ششم جناب شیخ برای همه خیارات مطرح میکنند. بله در یک سری اثار با هم اختلاف دارند که بعید است به خاطر ان اثار خاصه اسم گذاری شده باشند