(25-دي-1402, 16:43)Payam_Khajei نوشته:بنابراین حجیت ظهور کلام مولا و من هو بحکم المولی کالمقرّ و الموکل و الموصی که ظهور کلام آنها برای کشف از مراد خودشان موضوعیت دارد، زیرا ما میخواهیم مراد این متکلم را بفهمیم و واقع برای ما مهم نیست، اینجا بنظر ما طبق سیره عقلاییه حجیت ظهور کلام اینها مثل ظهور کلام مولا مشروط به افاده وثوق و اطمینان نیست.
با عرض سلام و ادب
اولا: مقصود ایشان از موضوعیت داشتن چیست؟ مقصود ایشان در مقام تقنین بودن است یا خیر؟ اگر مقصود در مقام تقنین بودن است آیا مقصود ایشان قاعده مقتضی و مانع در تقنین است؟
ثانیا: این نکته خیلی مهم است که سیر عقلائیه به خاطر تعبد نیست و ملاک برای آنها کاشفیت است و تا زمانی که ملاک وجود داشته باشد، این سیره را دارند و اگر ملاک نبود دیگر سیره منتفی می شوند. مثلا اگر مولی به عبدش بگوید که همه فرشهای مرا بفروش و در بین فرشهای مولی، فرشی است که چون یادگار پدر مولی است مولی به شدت به آن علاقه دارد، آیا در چنین جایی عبد می تواند همه فرشها را بفروشد و در مورد این فرش خاص از مولی سوال نکند؟
به نظر می رسد اگر در مواردی که برای عقلاء ظن یا اطمینان وجود نداشته باشد، کلام مولی نسبت به چنین موردی اطلاق ندارد، و عرف کسی که تمسک به اطلاق بکند را تخطئه می کنند.