17-شهريور-1395, 16:32
(آخرین تغییر در ارسال: 17-شهريور-1395, 16:35 توسط 1234rahimi.)
به نام حضرت دوست
بله دوست گرامی. ولی این قسمتی از مقاله است نه تمام آن. در ضمن بحث آن قدر مفصل است و توضیحاتی که در زمینه آن داده اند زیاد است که لازم است حداقل اشاره ای به برخی از موارد (اشاره ای در حد نیاز برای شناخت عمق زیاد بحث) باید داشت.
لپ مطلب در قسمت بعدی کلام شما هم این است که
هر چیزی که امکان دارد در فرآیند اجتهاد مؤثر باشد می تواند در آن بحث شود.
البته معتقد شدن به چنین بحثی نیاز است که اول مشخص کنیم روش و منش ما چیست. یعنی باید بگوییم به بحث موضوع شناختی علوم منطق ارسطویی پایبند هستیم یا خیر. اگر هستیم، آنگاه بحث از عوارض ذاتی و بحث از قرار گرفتن این عارضه ذاتی در موضوع و محمول و بعد از آن بررسی اینکه این عارضه ذاتی ادله اربعه است یا غیره مطرح می شود.
ولی شما می گویید هر چیزی که در فرایند اجتهاد موثر باشد. این هم جای بررسی دارد که روش ما در انتخاب حیطه و گستره علم چیست. البته من واقعا در جایی نیستم که بتوانم بحث رو باز کنم. ولی در فلسفه علم که بحث از حیطه ی علوم مطرح می شود، بیان می شود که چه مسائلی داخل علم قرار دارد و چه مسائلی خارج از علم. و سایر بحث ها
البته از دیدگاه دیگری حرف شما کاملا درست است. از این دیدگاه که بگوییم منظور ما از بررسی موضوع علم همان چیزی است که در منطق از آن به عنوان جامع و مانع بودن بیان می شود.
که لذا در جواب بگوییم که در منطق گفته شده که تعریف باید جامع و مانع باشد. ما اینجا در کنار تعریف علم اصول، موضوع و هدف و روش آن را نیز اضافه کنیم و بگوییم با کمک گرفتن از یک چنین مجموعه ای جامع و مانع بودن آن را مشخص می کنیم. و به عبارتی دیگر ما رئوس ثمانیه را به شکل خلاصه و مفیدی برای آشنایی محصلین و تازه واردان به آن علم بیان نماییم.
لذا در بیان موضوع علم اصول می توانیم از خیلی قید و بندها خارج شده و بیان شما کفایت می کند.
(15-شهريور-1395, 12:03)امین 69 نوشته: آقای رحیمی با تشکر از توجهی که جناب عالی نسبت به بحث های علمی دارید؛ اما به نظر بنده این فضا جای مناسبی برای گذاشتن مقاله در جواب یک سوال نیست، و شما می توانید قسمت خلاصه تری رو از این متون که مطالعه کردید بیان کنید.با سلام
به نظر بنده باید ببینیم که اصلاً چرا این سوال مطرح شده است؛ اگر برای شما هم پیش آمده باشد این سؤال معمولاً وقتی مطرح می شود که شما با کسی در داخل بودن یا نبودن یک بحث در موضوع یک علم اختلاف داشته باشید. که به نظر من بهترین استدلالی که هر کدام می توانند -برای داخل بودن یا نبودن بحثی در موضوع علمی- بکنند این است که بگویند بحث مفروض تأثیری در هدف از آن علم دارد و مربوط به هدف از آن علم می شود و یا که نه؟
با این روش دیگر در علم اصول به مشکل برخورد نمی کنیم که موضوعش ادله ی اربعه است، یا بیشتر یا کمتر از آن؛ بلکه هر چیزی که امکان دارد در فرآیند اجتهاد مؤثر باشد می تواند در آن بحث شود.
بله دوست گرامی. ولی این قسمتی از مقاله است نه تمام آن. در ضمن بحث آن قدر مفصل است و توضیحاتی که در زمینه آن داده اند زیاد است که لازم است حداقل اشاره ای به برخی از موارد (اشاره ای در حد نیاز برای شناخت عمق زیاد بحث) باید داشت.
لپ مطلب در قسمت بعدی کلام شما هم این است که
هر چیزی که امکان دارد در فرآیند اجتهاد مؤثر باشد می تواند در آن بحث شود.
البته معتقد شدن به چنین بحثی نیاز است که اول مشخص کنیم روش و منش ما چیست. یعنی باید بگوییم به بحث موضوع شناختی علوم منطق ارسطویی پایبند هستیم یا خیر. اگر هستیم، آنگاه بحث از عوارض ذاتی و بحث از قرار گرفتن این عارضه ذاتی در موضوع و محمول و بعد از آن بررسی اینکه این عارضه ذاتی ادله اربعه است یا غیره مطرح می شود.
ولی شما می گویید هر چیزی که در فرایند اجتهاد موثر باشد. این هم جای بررسی دارد که روش ما در انتخاب حیطه و گستره علم چیست. البته من واقعا در جایی نیستم که بتوانم بحث رو باز کنم. ولی در فلسفه علم که بحث از حیطه ی علوم مطرح می شود، بیان می شود که چه مسائلی داخل علم قرار دارد و چه مسائلی خارج از علم. و سایر بحث ها
البته از دیدگاه دیگری حرف شما کاملا درست است. از این دیدگاه که بگوییم منظور ما از بررسی موضوع علم همان چیزی است که در منطق از آن به عنوان جامع و مانع بودن بیان می شود.
که لذا در جواب بگوییم که در منطق گفته شده که تعریف باید جامع و مانع باشد. ما اینجا در کنار تعریف علم اصول، موضوع و هدف و روش آن را نیز اضافه کنیم و بگوییم با کمک گرفتن از یک چنین مجموعه ای جامع و مانع بودن آن را مشخص می کنیم. و به عبارتی دیگر ما رئوس ثمانیه را به شکل خلاصه و مفیدی برای آشنایی محصلین و تازه واردان به آن علم بیان نماییم.
لذا در بیان موضوع علم اصول می توانیم از خیلی قید و بندها خارج شده و بیان شما کفایت می کند.