16-بهمن-1391, 10:57
اولاً: انسداد یک امر محذور غیر قابل التزام نیست که بخواهیم از آن با عنوان تالی فاسد یاد کنیم. حاج آقای شبیری فرموده اند: «اگر امروزه کسی قائل به انسداد باشد آن را شذوذ و غیر متعارف در فکر می پندارند در حالی که آقای سید حسن صدر از مرحوم آقای سید صدر الدین صدر نقل میکند که در سنه 1205 به کربلا رفتم، آقا باقر بهبهانی و پسرش آقا محمد علی و صاحب ریاض و پسر او، سید مجاهد و میرزای قمی و محقق کاظمی شارح وافیه همگی قائل به انسداد بودند. اینها افاضل درجه اول شاگردان وحید بهبهانی هستند».
ثانیاً: واقعیت این است که اطلاعات ما از تاریخ حدیث و نحوه انتقال احادیث به قرون متاخر بسیار اجمالی و مبهم است و نمی توان بر اساس آنها قضاوت دقیقی داشت و معمول ادعاهایی که در این باب صورت می گیرد بدون تتبع کافی و ارائه شواهد قانع کننده می باشد.
ثانیاً: واقعیت این است که اطلاعات ما از تاریخ حدیث و نحوه انتقال احادیث به قرون متاخر بسیار اجمالی و مبهم است و نمی توان بر اساس آنها قضاوت دقیقی داشت و معمول ادعاهایی که در این باب صورت می گیرد بدون تتبع کافی و ارائه شواهد قانع کننده می باشد.