16-بهمن-1397, 15:27
(15-بهمن-1397, 18:39)خیشه نوشته: نسبت به اشکال دوم شما باید گفت که فرض این است که قرینه منفصله است. وقتی قرینه منفصله بود پس اطلاق در ناحیه استعمال محقق شد. تنها مشکل ما این است که قرینه منفصله ظهور اطلاق از ناحیه وجوب از بین میبرد. ولی اطلاقی که در ناحیه ملاک بود هنوز باقی است. بله اگر قرینه متصل باشد از اول مانع از انعقاد اطلاق میشود ولی بحث در مورد قرینه منفصل است و قرینه منفصل فقط ظهور اطلاقی در ناحیه حکم از بین میبرد. پس در ناحیه ماده هنوز اطلاق باقی است.
دلالت دلیل بر وجود ملاک در بخش مراد استعمالی نیست که بفرمایید با دلیل منفصل، مراد استعمالی تغییری نمیکند و تنها آن بخش از مراد استعمالی که با دلیل منفصل نقض شد از حجیت میافتد و باقیاش به حجیت باقی میماند.
بلکه دلالت دلیل بر وجود ملاک صرفا یک دلالت عقلی است که از احراز وجوب در مراد جدی به دست میآید. لذا هر گاه مراد جدی (ولو با دلیل منفصل) تضیق پیدا کرد، دیگر دلیلی بر وجود ملاک در آن حصهای که وجوب ازش سلب شد، وجود نخواهد داشت.