20-بهمن-1398, 18:46
فساد قول قائلین به حرمت و وجوب حرکات خروجیه از مکان مغصوب
محقق قمی به اکثر متاخرین و ظاهر فقهاء نسبت داده است که حرکات خروجی از مکان مغصوب، هم وجوب شرعی و هم حرمت شرعی دارد. ابی هاشم جبائی که از سران معتزله است نیز چنین رأیی اختیار کرده است.
برخی اعاظم نظیر محقق اصفهانی در مقام اشکال به این قول فرموده اند: خروج از مکان مغصوب، مقدمه واجب نیست؛ زیرا خروج از مکان مغصوب، مقدمه ی «بودن در خارج از ملک غیر در زمان لاحق» است؛ عنوان مذکور واجب نیست، بلکه ضدِ حرام (بودن در داخل ملک غیر) است. بنابر این حرکت خروجیه، مقدمه ی «بیرون ملک غیر بودن» است و این عنوان مقدمه «نبودن در داخل ملک غیر» نیز نیست تا گفته شود خروج، مقدمه المقدمه است، بلکه ضد آن است و در مورد أضداد گفته اند که وجود یک ضد مقدمه عدم ضد دیگر نیست؛ به طور مثال قیام مقدمه عدم جلوس نیست و عدم جلوس مقدمه قیام نیست.
به نظر استاد شهیدی اشکال محقق اصفهانی وارد نیست؛ زیرا مقدمه به معنای «ما لایتم الشیء الا به » است و در مقام فرض این است که مکلف داخل مکان مغصوب است و اگر بخواهد نبودن در ملک غیر را محقق کند، مقدماتی دارد که یکی از آنها حرکت به سمت بیرون خواهد بود؛ فلذا خروج از این مکان، مقدمه «نبودن در ملک غیر در زمان لاحق» است.
بله، اگر شخص از ابتدا بیرون از ملک غیر باشد، انعدام غصب حدوثاً و بقاءً متوقف بر خروج نیست ولی وقتی وارد مکان مغصوب شده است، انعدام غصب در زمان لاحق موقوف به خروج است. فلذا حق آن است که حرکات خروجیه مقدمه واجب می باشند.
و اما اشکال اصلی به این قول همانی است که در کلام مرحوم امام ره آمده است و آن عدم وجوب شرعی مقدمه واجب است.
محقق قمی به اکثر متاخرین و ظاهر فقهاء نسبت داده است که حرکات خروجی از مکان مغصوب، هم وجوب شرعی و هم حرمت شرعی دارد. ابی هاشم جبائی که از سران معتزله است نیز چنین رأیی اختیار کرده است.
برخی اعاظم نظیر محقق اصفهانی در مقام اشکال به این قول فرموده اند: خروج از مکان مغصوب، مقدمه واجب نیست؛ زیرا خروج از مکان مغصوب، مقدمه ی «بودن در خارج از ملک غیر در زمان لاحق» است؛ عنوان مذکور واجب نیست، بلکه ضدِ حرام (بودن در داخل ملک غیر) است. بنابر این حرکت خروجیه، مقدمه ی «بیرون ملک غیر بودن» است و این عنوان مقدمه «نبودن در داخل ملک غیر» نیز نیست تا گفته شود خروج، مقدمه المقدمه است، بلکه ضد آن است و در مورد أضداد گفته اند که وجود یک ضد مقدمه عدم ضد دیگر نیست؛ به طور مثال قیام مقدمه عدم جلوس نیست و عدم جلوس مقدمه قیام نیست.
به نظر استاد شهیدی اشکال محقق اصفهانی وارد نیست؛ زیرا مقدمه به معنای «ما لایتم الشیء الا به » است و در مقام فرض این است که مکلف داخل مکان مغصوب است و اگر بخواهد نبودن در ملک غیر را محقق کند، مقدماتی دارد که یکی از آنها حرکت به سمت بیرون خواهد بود؛ فلذا خروج از این مکان، مقدمه «نبودن در ملک غیر در زمان لاحق» است.
بله، اگر شخص از ابتدا بیرون از ملک غیر باشد، انعدام غصب حدوثاً و بقاءً متوقف بر خروج نیست ولی وقتی وارد مکان مغصوب شده است، انعدام غصب در زمان لاحق موقوف به خروج است. فلذا حق آن است که حرکات خروجیه مقدمه واجب می باشند.
و اما اشکال اصلی به این قول همانی است که در کلام مرحوم امام ره آمده است و آن عدم وجوب شرعی مقدمه واجب است.