امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
بررسی تاریخی-اجتماعی مسأله ی قیام در اندیشه ی شیعه
#11
چه عرض می کنم. بحث را به جایی رساندید که دیگر قابل ادامه نیست.

اگر قرار باشد عبارت صریح «کلّ رایة ترفع قبل قیام القائم فصاحبها طاغوت» اطلاق نداشته و عمومات قرآنی در مقام بیان و اطلاقشان تمام باشد؛ دیگر این یک اصول جدید است که من سر در نمی آورم.
پاسخ
#12
این روایت در روضه ی کافی به سند صحیح آمده مرحوم نعمانی در الغیبه بابی منعقد کردندما روي فيمن ادعى الإمامة و من زعم أنه إمام و ليس بإمام و أن كل راية ترفع قبل قيام القائم فصاحبها طاغوت‏
ایشان نهمین روایت این باب را همین روایت قرار داده 9- وَ أَخْبَرَنَا عَبْدُ الْوَاحِدِ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ رَبَاحٍ الزُّهْرِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْعَبَّاسِ بْنِ عِيسَى الْحُسَيْنِيُّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مَالِكِ بْنِ أَعْيَنَ الْجُهَنِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ ع أَنَّهُ قَالَ: كُلُّ رَايَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ رَايَةِ الْقَائِمِ ع صَاحِبُهَا طَاغُوتٌ.بنده نمی خواهم فهم ایشان را حجت بدانم اما ممکن از یکی از وزنه های تخریب اطلاق باشد
بنده جازم نیستم به هیچ طرف اما این احتمال را نمی توانم دفع کنم که این روایت ناظر به کسانی باشد که ادعای امامت دارند خصوصا که زمان صدور حدیث این مصادیق فراوان بودند که راحت ادعای امامت یا مهدی بودن می کردند به قول استاد شهیدی شبهه ی انصراف هم مانع از تمسک به اطلاق می شود.لذا احراز نمی شود که کسانی از محبین اهل بیت بدون هیچ ادعای امامتی برای اجرای منویات ایشان حکومت تشکیل دهند باز هم منهی باشد.
پاسخ
#13
یکی از دوستان ما هم پیرامون این روایات کار کردند اگر مایل باشید در فضای مجازی مناظره ای ترتیب داده شود تا از محضرتون استفاده کنیم
پاسخ
#14
اتفاقا ظاهر اولیه ی عطف مغایرت است! بنابراین (رفع الرایة) امری غیر از ادعای امامت خواهد بود. ضمن اینکه این قبیل قرائن واقعا خیلی ضعیفند و اگر این احتمالات بخواهد اطلاق را خراب کند که عمده ی فقه روی هوا خواهد رفت!
البته این فقط یک روایت بود، روایاتی که تاکنون جمع آوری کردیم در طوائف مختلف به نظرم از پنجاه تا بیشتر می شد.

بنده از هرگونه هم اندیشی استقبال می کنم. حتما یک پل ارتباطی بزنید که این مناظره را برقرار کنیم.


با سپاس
پاسخ
#15
فرمایش شما درست است اما فارغ از کلام نعمانی هم این احتمال به نظر بنده اصلا ضعیف نیست و به نظر می رسد دافعی ندارد و هر کجا شبیه این مورد باشد اطلاق را قبول نمی کنیم چون تشخیص ما از بنای عقلا این است که به این طور اطلاقات عمل نمی کنند.
طوایف دیگر را که فرمودید اگر آدرس هاش رو بدید ممنون میشم
پاسخ
#16
روایات در این زمینه خیلی زیاد هستند. اما در فایلی برخی مهمترها را گلچین کرده ام که پیوست شده


فایل‌های پیوست
.pdf   روایات عام قیام.pdf (اندازه 78.61 KB / تعداد دانلود: 23)
پاسخ
 سپاس شده توسط عرفان عزیزی
#17
(8-مرداد-1400, 16:04)سید محمد صادق رضوی نوشته: روایات در این زمینه خیلی زیاد هستند. اما در فایلی برخی مهمترها را گلچین کرده ام که پیوست شده

عالی بود 
https://techraplus.com/products/techra-laminate/
لمینیت
پاسخ
#18
بسم الله الرحمن الرحيم
✳️حرمت قیام، اصلی مبتنی بر مهدویت

مسأله ی قیام در عصر غیبت بارها از جهات مختلف مورد بررسی قرار گرفته، اما متأسفانه معمولا به ریشه ی اصلی این بحث توجه نمی شود و تنها به شکل تعارضی میان دو گروه از ادله به آن نگاه می کنند که باید بر اساس قواعد فقهی و اصولی یک دسته را انتخاب و مقدّم کرد.
اما قضیّه فراتر از اینهاست و به ریشه هایی کلامی و اعتقادی بازمی گردد که با تبیین آن، مطلب بسی ساده تر حل خواهد شد. ریشه ی حکم قیام را باید در اصول امامت و مهدویت یافت.
شکی نیست که امام معصوم رهبر کلّ مذهبی، اجتماعی و سیاسی افراد است.پس  تمام وظایف اجتماعی اول از همه متوجه امام خواهد شد. امام بالاترین مسؤول جامعه است، پس در تمام فرائض اجتماعی مثل امر به معروف، جهاد، دفاع از مظلوم و... بیش از همه اهتمام داشته و احساس وظیفه می کند.
مسلما تمام این مسؤولیّتها به دوش امام بوده و همچنان خواهد بود. اما سؤال اینجاست که چرا جز یک دوره ی کوتاه حکومت امیر المؤمنین علیه السلام هیچ یک از ائمه ی دیگر علیهم السلام به شکل علنی وارد سیاست نشدند؟
اولین جوابی که می دهند اینست که آنان یاوری نداشتند.این پاسخ را کسانی می دهند که از طرفی، قیام امام حسین علیه السلام را به عنوان الگوی تمام قیامهای آزادی خواهانه ی بعدی معرّفی می کنند. حتی اگر نام این حرکت را قیام بگذاریم، این حقیقت را نمی توان انکار کرد که در هر صورت به استقرار یک نظام سیاسی مطلوب دست نیافت.اگر روی اهداف عظیم معنوی و دیگر آثار شهادت ایشان دست بگذاریم، تمام ائمه علیهم السلام هم می توانستند هر چند با تعداد کمی از یاران به مقابله ی حاکمان رفته و با شهادت خود، ادامه دهنده ی همان راه باشند.مگر نه این است که طبق این منطق، مبارزه با ظلم حتی به قیمت جان و مال هم لازمست؟
از همه ی اینها گذشته، این مبارزین معتقدند که در عصر حاضر افرادی که بتوانند در راه مبارزه با ظلم جان فشانی کنند به مقداری که تکلیف مبارزه را الزامی کند، موجودند؛ و در این راستا به ثمر نشستن برخی قیامهای معاصر تمسّک می کنند.گویی این افراد باز منطق پیشین خود را فراموش کرده اند! مگر نه این بود که امامان علیهم السلام تنها به علت نبود یاور، این فرائض اساسی اجتماعی را رها کرده بودند؟! پس اگر واقعا اکنون یاوران حقّ به حدّ نصاب رسیده اند و قیام و انقلاب ضروری شده، چرا امام زمان علیه السلام اکنون از این وظائف -که از تمام فروع دین و گاهی اصول دین(!) هم مهمترند- غفلت نموده و در پس پرده ی غیبت جامعه را رها کرده است؟! آیا -نعوذ بالله- ایشان وظیفه ی خود را فراموش کرده، یا این مردم یاوران اسمی هستند نه حقیقی؟
جواب مبارزین هر چه باشد، ضرورتا این التزام را در پی خواهد داشت که ادلّه ی دفع ظلم و نهی از منکر چنین نیست که هرگز تخصیص بردار نباشد.و در این صورت، ردّ کردن روایات مستفیض نهی از قیام به این بهانه معنایی ندارد.

✔️ این بحث، ما را به این حقیقت پر تکرار در روایات می رساند که دولت و حکومت حقّه ی الهیه موکول به زمان خاصّی شده که جز خداوند از آن اطلاع ندارد، و اجرای آن تنها به دست امام زمان علیه السلام انجام می گیرد.و اوست که اولین مدافع حقوق مظلومین بوده و در زمان مناسب خود، به بهترین صورت ستم را از سراسر هستی می زداید و عدل الهی را نمایان می سازد. اما کجایند افرادی که واقعا منتظر و مطیع ایشان باشند؟! توقّع نابجایی است که افرادی که امام زمان خود (علیه السلام) را از عمق جان نمی خواهند، بیایند و به نمایندگی از او عدل اجتماعی را پیاده کنند! اینجاست که هرگونه عجله در این امور ناکامی و رنج بیشتر در پی خواهد داشت. «هلک المستعجلون»
پاسخ
#19
(8-مرداد-1400, 16:04)سید محمد صادق رضوی نوشته: روایات در این زمینه خیلی زیاد هستند. اما در فایلی برخی مهمترها را گلچین کرده ام که پیوست شده

استفاده‌ی اطلاق از این روایات مشکلاتی دارد که مهم‌ترین آنها قرینه‌ی حالیه است. برخی مطالب دیگری هم دارند. درباره‌ی هر حدیث جداگانه مطالبی را عرض می‌کنم تا مجموعاً ابعاد قضیه روشن شود.

البته از بررسی سندی این روایات می‌گذریم. ظاهراً جل روایات سند صحیح ندارند.

2- عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ الْمُخْتَارِ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: كُلُ‏ رَايَةٍ تُرْفَعُ‏ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ يُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.

3- وَ أَخْبَرَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى الْعَطَّارُ بِقُمَّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ حَسَّانَ الرَّازِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ الْكُوفِيُّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ مَالِكِ بْنِ أَعْيَنَ الْجُهَنِيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ الْبَاقِرَ ع يَقُولُ‏ كُلُ‏ رَايَةٍ تُرْفَعُ‏ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ ع صَاحِبُهَا طَاغُوتٌ.

4- وَ أَخْبَرَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ الْبَنْدَنِيجِيُّ عَنْ عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ مُوسَى الْعَلَوِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِيرَةِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْكَانَ عَنْ مَالِكِ بْنِ أَعْيَنَ الْجُهَنِيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ الْبَاقِرَ ع يَقُولُ‏ كُلُ‏ رَايَةٍ تُرْفَعُ‏ أَوْ قَالَ تَخْرُجُ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ ع صَاحِبُهَا طَاغُوتٌ.


احادیث 3و 4 یک روایت هستند. روایت 2 همان روایت است با اضافه‌ای که باید آن را ندیده گرفت تا بر مطلوب مستدل دلالت کند. اگر این سه روایت را بیان کننده‌ی یک حکم بدانیم، این زیاده، روایات 3 و 4 را هم معنا می‌کند: «كُلُّ رَايَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ يُعْبَدُ مِنْ‏ دُونِ‏ اللَّهِ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏.» یعنی طاغوتی است که غیر خدا در آن پرستش می‌شود؛ لذا قیامی که در آن خداوند پرستش شود (قدر متیقن: قیام از جانب فقهای شیعه که در آن شائبه غیر خداپرستی یا پرستش جبت و طاغوت در آن نیست) از مدلول این روایت یا این روایات خارج است.
پاسخ
#20
(8-مرداد-1400, 16:04)سید محمد صادق رضوی نوشته: روایات در این زمینه خیلی زیاد هستند. اما در فایلی برخی مهمترها را گلچین کرده ام که پیوست شده

5- مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ أَبِي أَيُّوبَ الْخَزَّازِ عَنْ عُمَرَ بْنِ حَنْظَلَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ‏ خَمْسُ عَلَامَاتٍ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ- الصَّيْحَةُ وَ السُّفْيَانِيُ‏ وَ الْخَسْفُ‏ وَ قَتْلُ‏ النَّفْسِ‏ الزَّكِيَّةِ وَ الْيَمَانِيُّ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنْ خَرَجَ أَحَدٌ مِنْ أَهْلِ بَيْتِكَ قَبْلَ هَذِهِ الْعَلَامَاتِ أَ نَخْرُجُ مَعَهُ قَالَ لَا فَلَمَّا كَانَ مِنَ الْغَدِ تَلَوْتُ هَذِهِ الْآيَةَ- إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِمْ مِنَ السَّماءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْناقُهُمْ لَها خاضِعِينَ‏ فَقُلْتُ لَهُ أَ هِيَ الصَّيْحَةُ فَقَالَ أَمَا لَوْ كَانَتْ خَضَعَتْ أَعْنَاقُ أَعْدَاءِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.



در حدیث 5 آمده است: «خمس علامات قبل قیام القائم الصیحة و السفیاني و الخسف و قتل النفس الزكیة و الیماني؛ فقلت جعلت فداك إن خرج أحد من أهل بیتك قبل هذه العلامات أ نخرج معه قال لا»

سؤالی که باید پاسخ داد این است که آیا این یمانی قبل از قیام حضرت، قیام کرده است یا نکرده است؟!

آیا رایت او طاغوتی است که از یاران حضرت در ظهور است: «وَ لَيْسَ فِي الرَّايَاتِ رَايَةٌ أَهْدَى مِنْ رَايَةِ الْيَمَانِيِّ هِيَ رَايَةُ هُدًى لِأَنَّهُ يَدْعُو إِلَى صَاحِبِكُم‏... وَ إِذَا خَرَجَ الْيَمَانِيُّ فَانْهَضْ إِلَيْهِ فَإِنَّ رَايَتَهُ رَايَةُ هُدًى وَ لَا يَحِلُّ لِمُسْلِمٍ أَنْ يَلْتَوِيَ عَلَيْهِ فَمَنْ فَعَلَ ذَلِكَ فَهُوَ مِنْ أَهْلِ النَّار» (الغيبة للنعماني، ص 256)

در آن ارائه متوجه این اشکال شده‌اید و در پاسخ فرموده‌اید که اینها توصیه‌ای برای شیعه ندارد و تنها خبر می‌دهد که چنین قیام‌هایی قبل از ظهور رخ می‌دهد! سؤال این است که این قیام‌ها شیعی هستند یا غیر شیعی؟! اگر شیعی هستند، چطور با فرض عدم مشروعیت، شیعیان قیام کرده‌اند؟ و از آن مهم‌تر چطور اصحاب امام زمان در میان این قیام‌ها هستند؟! آیا وظیفه‌ی شیعیان صبر و سکوت و تقیه بوده است و یکدفعه چنین قیام‌هایی رخ داده است؟
علاوه بر این که در این روایت امر به همراهی با قیام یمانی شده است که قطعاً توصیه‌ای برای شیعه است.
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  برتری شیعه فاسق از سنی عادل مهدی خسروبیگی 2 1,693 30-ارديبهشت-1399, 17:56
آخرین ارسال: مهدی خسروبیگی
  بررسی حرمت استماع غیبت shahed 3 5,609 4-بهمن-1397, 11:13
آخرین ارسال: عالم
  بررسی کلام علامه طباطبایی در بحث اعتباری بودن اوامر توسط استاد سید احمد مددی خیشه 0 2,343 5-دي-1397, 15:13
آخرین ارسال: خیشه
  بررسی دلیل استحاله جعل ولایت فقیه به صورت عام محمد 68 2 4,536 11-مهر-1397, 18:10
آخرین ارسال: رضا
  تقیه مداراتی و بررسی ادله تقیه نسبت به شمول آن 82036 2 5,249 5-آذر-1396, 12:35
آخرین ارسال: 82036
  بررسی اصول متلقاه درکلام استاد شمس meisam 0 4,101 26-مرداد-1396, 00:10
آخرین ارسال: meisam
  بررسی نظریه اصول متلقاه در کلام استاد شمس سید رضا حسنی 0 3,601 25-مرداد-1396, 19:57
آخرین ارسال: سید رضا حسنی
  ماندگاری حقیقت شیعه در بیان ایت الله حکیم و فیاض تلخاب لی 0 3,722 24-مرداد-1396, 00:18
آخرین ارسال: تلخاب لی
Star نکته علمی:  عقل اجتماعی و استنباط در مسائل فقه سیاسی(ویرایش میشود) م. مظفری 0 4,049 5-دي-1393, 23:53
آخرین ارسال: م. مظفری
Star نکته علمی:  عقل اجتماعی و استنباط در مسائل فقه سیاسی(ویرایش میشود) م. مظفری 0 4,370 5-دي-1393, 23:52
آخرین ارسال: م. مظفری

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان