امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
نکته علمی: روایتی هست که بتوان با استناد به آن قاعده نفی حرج را اثبات نمود؟؟
#1
به نظر می توان به روایاتی برای اثبات قاعده نفی حرج تمسک نمود
1.     صحیحه ابی بصیر
«الْحُسَيْنُ بْنُ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ سَمَاعَةَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّا نُسَافِرُ فَرُبَّمَا بُلِينَا بِالْغَدِيرِ مِنَ الْمَطَرِ يَكُونُ إِلَى جَانِبِ الْقَرْيَةِ فَتَكُونُ فِيهِ الْعَذِرَةُ وَ يَبُولُ فِيهِ الصَّبِيُّ وَ تَبُولُ فِيهِ الدَّابَّةُ وَ تَرُوثُ فَقَالَ إِنْ عَرَضَ فِي قَلْبِكَ مِنْهُ شَيْ‏ءٌ فَافْعَلْ هَكَذَا يَعْنِي افْرِجِ الْمَاءَ بِيَدِكَ ثُمَّ تَوَضَّأْ فَإِنَّ الدِّينَ لَيْسَ بِمُضَيَّقٍ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ- ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ»[1]
در این روایت نجس نشدن آب کر، مستند به آیه نفی حرج شده است و همین روایت می تواند شاهد این باشد که آیه کریمه نیز دلالت بر قاعده نفی حرج دارد؛ نه اینکه صرفا نگاه به سخت نبودن مجموعه شریعت داشته باشد.
2.     صحیحه هیثم بن عروه
« سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ بَشِيرٍ عَنِ الْهَيْثَمِ بْنِ عُرْوَةَ التَّمِيمِيِّ قَالَ: سَأَلَ رَجُلٌ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْمُحْرِمِ يُرِيدُ إِسْبَاغَ الْوُضُوءِ فَسَقَطَ مِنْ لِحْيَتِهِ الشَّعْرَةُ أَوِ الشَّعْرَتَانِ فَقَالَ لَيْسَ بِشَيْ‏ءٍ ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ»[2]
در حال احرام انسان کاری کند که مویش کنده شود حرام است ولی برای اسباغ وضو( به معنای احراز وضوی صحیح و مقدمه علمیه) اشکال ندارد؛ سپس امام در مقام تعلیل به آیه «ما جعل علیکم فی الدین من حرج» تمسک می کنند.
آقای روحانی در منتقی در اشکال به این استدلال فرموده است:
ظاهر این روایات این است که نظر مجموعی به دین کرده اند که دین مضیق نیست. نه اینکه در مقام تطبیق قاعده کلی لاحرج باشد؛ زیرا قاعده لاحرج ناظر به نفی حکمی است که به وسیله اطلاقات و عمومات ثابت است و از اطلاق و عموم، حرج لازم بیاید. اما در مورد آب کر دلیل داریم که اگر به اندازه کر رسید، چیزی آن را نجس نمی کند و نیازی به لاحرج نیست.
3.معتبره عبد الاعلی «عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ رِبَاطٍ عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَى مَوْلَى آلِ سَامٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع عَثَرْتُ فَانْقَطَعَ ظُفُرِي فَجَعَلْتُ عَلَى إِصْبَعِي مَرَارَةً فَكَيْفَ أَصْنَعُ بِالْوُضُوءِ قَالَ يُعْرَفُ هَذَا وَ أَشْبَاهُهُ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ امْسَحْ عَلَيْهِ»[3]
سند: عبد الاعلی مروی عنه ابن ابی عمیر و صفوان است و مورد وثوق است.
دلالت: در این روایت نیز حضرت دو حکم (مطویا) کردند؛ یکی عدم وجوب وضوی بر روی پوست که مستند آن قاعده نفی حرج بوده و دیگری تجویز وضوی جبیره که تعبدی است و دلیل آن را ذکر ننموده اند
بنابر این وجهی ندارد که مانند آیت الله زنجانی  بگوییم مراد از «یعرف هذا....» صرفا اهل بیت هستند و یا اصلا نسخه صحیح نعرف... است.
اگر اشکال شود که جهاد و حج و صوم و برخی دیگر از تکالیف فی حد نفسه مستلزم سختی و حرج هستند و لذا این آیه نفی حرج در دین نمی کند؛ پاسخ می دهیم که مانعی ندارد عموم قاعده نفی حرج به جهت مصالح مهمه، تخصیص بخورد؛ ولی در غیر این موارد؛ قاعده نفی حرج حاکم بر دیگر احکام است
بنابراین به نظر می رسد روایاتی که ذیل آیه نفی حرج وارد شده است و احکام الهی را مستند به آن دانسته است؛ دلیل بر قاعده نفی حرج خواهد بود.


[1] استبصار، شیخ طوسی، ج1، ص22.
[2] تهذیب الاحکام، شیخ طوسی، ج5، ص339.
[3] الکافی، محمد بن یعقوب کلینی، ج3، ص33.
پاسخ
#2
به نظر می رسد که استاد به اشکال اصلی مساله پاسخ ندادند؛ زیرا روایات این مساله همگی در مقام بیان علت جعل یک حکم به صورت کلی؛ به آیه نفی حرج تمسک نموده اند و هیچ موردی نبوه که حکم کلی یا مطلقی را به جهت حرج نفی کنند.
این مطلب شاهد این است که آیه کریمه در مقام بیان قاعده کلیه است که احکام دین در صدد حرج نیستند و اصل اولیه در آنها سختی نیست؛ اما اگر حکمی در موردی موجب حرج شد؛ ان را نفی نمی کند.

انصافا آیه نفی حرج نیز با توجه به ارتکاز وجود فراوان احکام سختی در دین،مثل صوم و حج و جهاد یا حتی خمس و زکات؛ نمی تواند به معنای این باشد که در دین حکم سخت منتفی است؛ بلکه نگاه مجموعی و به لحاظ دیگر ادیان بوده است؛ همانگونه که گفته می شود مثلا طب سنتی سخت نیست؛ یعنی در مقایسه با طب جدید سختی ندارد هرچند در مواردی ممکن است سخت باشد.
پاسخ
#3
به نظر در روایت اول نجس نشدن آب کر معلل نشده بلکه توهم وجوب اجتناب از این آب کذایی معلل شده است به عدم جعل حرج در دین.
پاسخ
 سپاس شده توسط حسین .


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  نحوه جریان قاعده حل از نظر آیت الله سیستانی و آیت الله زنجانی Payam_Khajei 1 79 25-دي-1402, 20:41
آخرین ارسال: مسعود عطار منش
  تنقیح مجرای قاعده لو کان لبان ذیل بحث از وجوب تکبیر رکوع Payam_Khajei 0 106 19-آبان-1402, 15:42
آخرین ارسال: Payam_Khajei
  استدلال به آیه نفر برای اثبات وجوب تعلیم جاهل علی کریمیان 0 192 15-آذر-1401, 14:16
آخرین ارسال: علی کریمیان
  هیچ آیه ای دلالت بر قاعده نفی حرج ندارد؟ حسین بن علی 1 755 29-آذر-1400, 12:16
آخرین ارسال: rezakhadem110
  انکار قاعده «تقدیم ما حقّه التأخیر یفید الحصر» عرفان عزیزی 5 1,745 29-بهمن-1399, 22:43
آخرین ارسال: 1972392352
  جریان قاعده سوق در مورد مسلمان غیر مقید مومن 0 1,878 30-آذر-1397, 19:38
آخرین ارسال: مومن
  مفاد قاعده ی من ادرک :توسعه در وقت یا امتثال سید رضا حسنی 2 5,420 1-خرداد-1396, 14:06
آخرین ارسال: سید رضا حسنی
  «تقریر»  بررسی قاعده من ادرک shahed 0 3,819 19-ارديبهشت-1396, 22:14
آخرین ارسال: shahed
  مساله جدید: قاعده إقتضاء ولا إقتضاء 86131 2 6,460 22-اسفند-1391, 10:11
آخرین ارسال: سید محمود فریمانه

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان