11-بهمن-1400, 14:43
با توجه به این که نوع احادیث مجامع حدیثیِ در دسترس ما، از کتب متقدم تر برگرفته شده اند، اصالت نسخی که مولفین این مجامع از آن ها بهره گرفته اند باید اثبات شود. سه مسلک برای این جهت قابل طرح است:
1- اطمینان: با توجه به قرائنی، اطمینان حاصل می شود که نسخ مورد استفاده ی مولفین مجامع حدیثی، معتبر بوده است.
2- شهادت: مولف، شهادت داده است که حدیث در نسخه ی کتاب متقدم وجود داشته و این شهات، می تواند حسی باشد و بنا بر حجیت تعبدیه ی شهادت در موضوعات داخل در طریق شناخت احکام، حجت است.
3- انسداد صغیر با تقریب خاصی که در جای خود مطرح شده است. (دروس اصول، ج5)
استاد سابقا فرقی بین تهذیب و کافی نمی گذاشتند و همان طور که در تهذیب، طریق به صاحب کتاب را محتاج بررسی نمی دیدند در کافی هم اگر مثلا احراز می شد که حدیث را مرحوم کلینی از کتاب فرد مذکور در میانه ی سند اخذ کرده اند قسمت ابتدایی سند تا آن فرد را محتاج بررسی نمی دیدند.
بعدا بنا بر مسلک شهادت، بین این دو کتاب فرق گذاشتند به این بیان که در تهذیب، طریق به صاحب کتاب نیاز به بررسی ندارد چرا که مرحوم شیخ، شهادت داده به اخذ حدیث از کتاب فرد مذکور در بدو سند و این شهادت هم به تبع شهادت افراد واسطه در طریق نیست چون مشخص است که شیخ، رویکرد تشریفاتی به طرق مشیخه داشته اما در مورد مرحوم کلینی، ولو ما احراز کنیم که حدیث را از کتاب فرد میانه ی سند گرفته اند اما طریق به او نیاز به بررسی دارد چرا که معلوم نیست کلینی نگاه تشریفاتی به قسمت ابتدائی سند داشته باشد و ممکن است کلینی به اعتماد بر طریق تا صاحب کتاب، به آن کتاب دست پیدا کرده باشد و به اعتماد اصالت این طریق و به تبع شهادت آنها، شهادت داده باشد که حدیث در آن کتاب موجود است و لذا نمی توان شهادت او را بدون لحاظ اعتبار این طریق، معتبر دانست.
اما آیا بنا بر مسلک اطمینان هم جای فرق هست بین کافی و تهذیب؟ بنا بر این مسلک نیز به جهت نکته ای که در مورد نحوه ی تالیف کتب در قرون متقدم مطرح کرده اند قائل به فرق شده اند. به عقیده ی ایشان "در سده های نخستین تا حدود اواخر سده ی سوم، راویان کتب، خود، در تالیف کتابها همکاری داشته اند و چه بسا کتابی را راوی آن تدوین می کرده است. در واقع، استاد در مجلس درس مطالب را القا و راوی او آن مطالب را تدوین می کرده و کتاب را پدید می آورده است؛ لذا سهم شاگرد/راوی را در تالیف نباید نادیده گرفت". با توجه به این نکته و به لحاظ اخذ مرحوم کلینی از کتبی که به این شکل تالیف شده اند، نمی توان اعتبار طریق به صاحب کتاب را بررسی نکرد.
1- اطمینان: با توجه به قرائنی، اطمینان حاصل می شود که نسخ مورد استفاده ی مولفین مجامع حدیثی، معتبر بوده است.
2- شهادت: مولف، شهادت داده است که حدیث در نسخه ی کتاب متقدم وجود داشته و این شهات، می تواند حسی باشد و بنا بر حجیت تعبدیه ی شهادت در موضوعات داخل در طریق شناخت احکام، حجت است.
3- انسداد صغیر با تقریب خاصی که در جای خود مطرح شده است. (دروس اصول، ج5)
استاد سابقا فرقی بین تهذیب و کافی نمی گذاشتند و همان طور که در تهذیب، طریق به صاحب کتاب را محتاج بررسی نمی دیدند در کافی هم اگر مثلا احراز می شد که حدیث را مرحوم کلینی از کتاب فرد مذکور در میانه ی سند اخذ کرده اند قسمت ابتدایی سند تا آن فرد را محتاج بررسی نمی دیدند.
بعدا بنا بر مسلک شهادت، بین این دو کتاب فرق گذاشتند به این بیان که در تهذیب، طریق به صاحب کتاب نیاز به بررسی ندارد چرا که مرحوم شیخ، شهادت داده به اخذ حدیث از کتاب فرد مذکور در بدو سند و این شهادت هم به تبع شهادت افراد واسطه در طریق نیست چون مشخص است که شیخ، رویکرد تشریفاتی به طرق مشیخه داشته اما در مورد مرحوم کلینی، ولو ما احراز کنیم که حدیث را از کتاب فرد میانه ی سند گرفته اند اما طریق به او نیاز به بررسی دارد چرا که معلوم نیست کلینی نگاه تشریفاتی به قسمت ابتدائی سند داشته باشد و ممکن است کلینی به اعتماد بر طریق تا صاحب کتاب، به آن کتاب دست پیدا کرده باشد و به اعتماد اصالت این طریق و به تبع شهادت آنها، شهادت داده باشد که حدیث در آن کتاب موجود است و لذا نمی توان شهادت او را بدون لحاظ اعتبار این طریق، معتبر دانست.
اما آیا بنا بر مسلک اطمینان هم جای فرق هست بین کافی و تهذیب؟ بنا بر این مسلک نیز به جهت نکته ای که در مورد نحوه ی تالیف کتب در قرون متقدم مطرح کرده اند قائل به فرق شده اند. به عقیده ی ایشان "در سده های نخستین تا حدود اواخر سده ی سوم، راویان کتب، خود، در تالیف کتابها همکاری داشته اند و چه بسا کتابی را راوی آن تدوین می کرده است. در واقع، استاد در مجلس درس مطالب را القا و راوی او آن مطالب را تدوین می کرده و کتاب را پدید می آورده است؛ لذا سهم شاگرد/راوی را در تالیف نباید نادیده گرفت". با توجه به این نکته و به لحاظ اخذ مرحوم کلینی از کتبی که به این شکل تالیف شده اند، نمی توان اعتبار طریق به صاحب کتاب را بررسی نکرد.