27-مرداد-1401, 07:34
در تحلیل مطلق بدلی اختلاف وجود دارد:
محقق نائینی رضوانالله تعالی علیه میفرمود در اطلاق بدلی تکلیف به جامع تعلق می گیرد و افراد و ابدال متعلق تکلیف نیستند، سید خویی رضوانالله تعالی علیه هم موافق ایشان هستند.
استاد گنجی حفظهالله تعالی این بیان را نپذیرفته و در تحلیل مطلق بدلی معتقدند که حکم به جامع تعلق می گیرد، اما جامع در تمام افراد دیده می شود، در مطلق شمولی به همین نحو است، در بدلی تحلیل خطاب این است:جامع را بیاور یا در ضمن این فرد یا در ضمن آن فرد، اما در شمولی جامع در ضمن تمام افراد را می خواهد.
دو ثمره برای این اختلاف نظر :
یک: در تزاحم واجب مضیق و موسع: طبق مبنای اول سید خوئی رضوانالله تعالی علیه میفرمود تزاحم ندارند، چون فرد نماز در اول وقت متعلق وجوب نیست تا بین ازل النجاسه و صل تزاحم شود،وجوب به جامع صلاةتعلق گرفته است.
اما استاد گنجی حفظهالله تعالی معتقد به تزاحم هستند، چون نماز در اول وقت هم به صورت بدلی واجب است. جامع در ضمن نماز اول وقت هم واجب است به صورت بدلی،و همین اندازه محقق تزاحم است.
دو: تداخل اسباب و مسببات: در مثال اکرم عالماً و اضف هاشمیاً:
اگر اطلاق در ناحیه متعلق شمولی باشد هر دو گروه در اکرام عالم هاشمی در قالب ضیافت قائل به تداخل اسباب هستند، چون دو وجوب در یک فعل جمع نمی شود پس یک وجوب موکد داریم.
اما اگر متعلق ها اطلاق بدلی داشته باشند اختلاف پیش می آید :
محقق نائینی رضوانالله تعالی علیه می فرماید تداخل در مسببات است، چون وجوب به جامع تعلق گرفته نه افراد، پس در مقام جعل اجتماع صورت نمی گیرد و دو حکم داریم که با یک فعل یعنی ضيافت با اکرام هر دو تکلیف امتثال می شود.
اما استاد گنجی حفظهالله تعالی فرمود اینجا نیز تداخل در اسباب است چون در مطلق بدلی جامع در ضمن افراد هم متعلق تکلیف هستند پس هر دو وجوب بدلی در اکرام در قالب ضيافت اجتماع پیدا می کنند و چون اجتماع جایز نیست پس یک وجوب موکد شکل می گیرد و این همان تداخل در اسباب است.
البته این بر فرض عدم قبول اجتماع امر ونهی است.
محقق نائینی رضوانالله تعالی علیه میفرمود در اطلاق بدلی تکلیف به جامع تعلق می گیرد و افراد و ابدال متعلق تکلیف نیستند، سید خویی رضوانالله تعالی علیه هم موافق ایشان هستند.
استاد گنجی حفظهالله تعالی این بیان را نپذیرفته و در تحلیل مطلق بدلی معتقدند که حکم به جامع تعلق می گیرد، اما جامع در تمام افراد دیده می شود، در مطلق شمولی به همین نحو است، در بدلی تحلیل خطاب این است:جامع را بیاور یا در ضمن این فرد یا در ضمن آن فرد، اما در شمولی جامع در ضمن تمام افراد را می خواهد.
دو ثمره برای این اختلاف نظر :
یک: در تزاحم واجب مضیق و موسع: طبق مبنای اول سید خوئی رضوانالله تعالی علیه میفرمود تزاحم ندارند، چون فرد نماز در اول وقت متعلق وجوب نیست تا بین ازل النجاسه و صل تزاحم شود،وجوب به جامع صلاةتعلق گرفته است.
اما استاد گنجی حفظهالله تعالی معتقد به تزاحم هستند، چون نماز در اول وقت هم به صورت بدلی واجب است. جامع در ضمن نماز اول وقت هم واجب است به صورت بدلی،و همین اندازه محقق تزاحم است.
دو: تداخل اسباب و مسببات: در مثال اکرم عالماً و اضف هاشمیاً:
اگر اطلاق در ناحیه متعلق شمولی باشد هر دو گروه در اکرام عالم هاشمی در قالب ضیافت قائل به تداخل اسباب هستند، چون دو وجوب در یک فعل جمع نمی شود پس یک وجوب موکد داریم.
اما اگر متعلق ها اطلاق بدلی داشته باشند اختلاف پیش می آید :
محقق نائینی رضوانالله تعالی علیه می فرماید تداخل در مسببات است، چون وجوب به جامع تعلق گرفته نه افراد، پس در مقام جعل اجتماع صورت نمی گیرد و دو حکم داریم که با یک فعل یعنی ضيافت با اکرام هر دو تکلیف امتثال می شود.
اما استاد گنجی حفظهالله تعالی فرمود اینجا نیز تداخل در اسباب است چون در مطلق بدلی جامع در ضمن افراد هم متعلق تکلیف هستند پس هر دو وجوب بدلی در اکرام در قالب ضيافت اجتماع پیدا می کنند و چون اجتماع جایز نیست پس یک وجوب موکد شکل می گیرد و این همان تداخل در اسباب است.
البته این بر فرض عدم قبول اجتماع امر ونهی است.