امتیاز موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
خروج زن زیبارو بدون پوشیه با علم به حرام افتادن دیگران
#12
(11-دي-1398, 11:36)عرفان عزیزی نوشته: ملازمه‌ بین حسن و قبح و وجوب شرعی یک بحث است، و ملازمه بین مصلحت و مفسده با وجوب و حرمت شرعی بحثی دیگر است. باب مصالح و مفاسد باب عقل نظری است، ولی باب حسن و قبح باب عقل عملی است. مصلحت و مفسده امر تکوینی هستند مثل درد دل در اثر خوردن فلان چیز؛ ولی حسن و قبح این گونه نیست چه بسا که عده ای نیت یا علم را در حسن و قبح داخل کنند، در حالی که مصلحت و مفسده این طور نیست زیرا یک أمر تکوینی است.جلسه ی 27


نقل قول:محمدتقی اکبرنژاد:

به من گفت که شما میگویید که فقه و اخلاق این تمایزات را ندارند، ببینید فقه مُعَذِّر است اما اخلاق سعادت بخش است اصلاً مأموریت علم این است که انسان را سعادتمند کند یعنی یک سعادت عینی که در بیرون میشود به آن اشاره کرد نه صرفاً یک مفهومی که من ممکن است در این عالَم هیچ تجربه­ ای از آن نداشته باشم، هیچ رشدی به من ندهد، هیچ تأثیری در حال من نداشته باشد و فقط در آخرت باعث میشود که کتک نخورم، معذر یعنی این،

گفتم آیا قبول داری که احکام تابع مصالح و مفاسد هستند، گفت آره، گفتم وقتی تو این را می­پذیری که حکم فقهی دایر مدار مصلحت و مفسده است یعنی چه؟ یعنی چه این سعادت بخش نیست؟ شما داری تلفظ می­کنی و می­گویی مصلحتی بوده است خارج از این حکم به باعث ایجاد این حکم شده که معنایش این است که سعادت بخش است و حال من را بهتر می­کند، من باید عینیت این را در بیرون ببینم و باید این کار فقهی من اثر داشته باشد 

شما وقتی می­گویید که من کار فقهی می­کنم با یک حالتی با تو برخورد می­کنند و می­گویند پس فهمیدم تو در چه عالَمی هستی، یعنی نمی­شود با تو مفاهمه کرد و حرف زد چون تو عقلانیت را تعطیل کردی، چون برای آنها این است که تو دنبال سعادت دیگر نیستی و فقط دنبال معذر هستی و فقط میخواهی یک چیزی بگویی که کتکت نزنند ولو اینکه کارت هیچ خاصیتی هم نداشته باشد، این فقهی که بخواهد با عدالتش با شمر بودن قابل جمع شود چه فقهی[است]، ما خودمان را در حوزه برای چه داریم هلاک می­کنیم، توجه می­کنید؟ از دل این فقه درمی­آید که شما نماز را بخوانید و یک عمر هم نماز بخوانید و هیچ وقت هم توجهی به خدا پیدا نکنید می­گوید نماز درست است و هیچ مشکلی هم ندارد و به هیچ عقوبتی هم گرفتار نمی­شوید ولو اینکه هیچ صلاح و سدادی هم نداشته، صلاحی ایجاد نکرد این عمل صالح نیست، ببینید کلمه عمل صالح برای نمازی که اثر مثبتی در تو نداشته صدق نمی­کند، عمل صالح عملی است که تو را درست می­کند روایت می­گوید به اندازه­ ای که نمازت مقبول است از معصیت دور هستی، دقت می­کنید؟ یعنی می­شود فقه ظاهر، در معاملاتش شما می­توانید با جابجا کردن یک کلمه و اضافه کردن یک دستمال یک گناه کبیره مسلم را موضوعش را عوض کنید، این فقه می­تواند همه اینها را قبول کند، خیلی راحت می­توانید با یک هدیه دادن از خمس فرار کنید و خیلی راحت قبل از اینکه سال زکاتی شما برسد و به پایان سال برسید با یک بازی­ هایی زکات را دور بزنید، یعنی شما همیشه با واژه­ ها درگیر هستید و اصلاً برایت مهم نیست که آن مصلحت و اثرگذاری چه شد!

بنا باشد که ما فقه را تبدیل کنیم به یک علم خشک و بی­روحی که با واژه ­ها داریم حرام و حلال خدا را عوض می­کنیم و جابجا می­کنیم و بعد دنبال معذر هستیم بالاخره می­گوید من این قوطی کبریت را اینجا بگذارم از عذاب الهی در امان هستم اگرچه خود من بهتر از هر کسی می­دانم که ماهیت ربا و تأثیرات غلط ربا در فضای اقتصاد هیچ تأثیری نکرد با این کبریتی که من اینجا[جابجا کردم] یا دستمالی که در این معامله اضافه کردم، این را من هم خوب می­دانم و خودِ آن معامله­کننده هم می­داند، من کاری با این ندارم فقط میخواهم خداوند روز قیامت یقه من را نگیرد که این ربا شد، همین، این فقه بدرد نمی­خورد.

مثلاً یک نمونه دیگر برایتان بگویم که شاید یکی از مهم­ترین دستاویزهای روایی در حوزه اخلاق و فقه است که اولین بار ظاهراً ملاصدرا مطرح می­کند و بعد فیض کاشانی و اینها این روایت را سرِ دست گرفتند قبل از آن این بحث نبود، همه­ تان احتمال شنیدید که برای اثبات اینکه در علم سه گانه­ ی عقاید و اخلاق و فقه را داریم استناد می­شود به این روایت که«إنما العلم ثلاثة آیة محکمة فریضة عادلة سنة قائمة» ببینید اصلاً من یک چیزی را به تان بگویم حالا منهای هر چیزی همین که موافقین وجود اخلاق مستقل از فقه به این روایت استناد کردند این یعنی تهِ اینکه دستشان خالی است، یعنی اگر علم سه بُعد دارد باید در قرآن خیلی روشن منعکس شود و صد بار باید آمده باشد، شما باید کُدهای قرآنی به روشنی برایش داشته باشید، شما باید ده­ها روایت واضح برایش اقامه کنید، نفس اینکه این همه آیه و روایت را رها کردیم و به این روایت استناد کردیم برای وجود علم سومی به اسم اخلاق یعنی تهِ همین چیزی که آقای رحیمی اشاره کردند که هرجا رفتیم عین و اثری ندیدیم

اینجا کلیک کنید
قطع قلم به قیمت نان می کنی رفیق
این خط و این نشان که زیان می کنی رفیق
گیرم درین میانه به جایی رسیده ی
گیرم که زود دکه دکان می کنی رفیق
کفاره اش ز گندم عالم فزون تر است
از عمر آنچه خدمت خان می کنی رفیق
خود بستمش به سنگ لحد مرده توش نیست
قبری که گریه بر سر آن می کنی رفیق
گفتی گمان کنم که درست است راه من
داری گمان چو گمشدگان می کنی رفیق
پاسخ


پیام‌های این موضوع
RE: خروج زن زیبارو بدون پوشیه با علم به حرام افتادن دیگران - توسط علاوی - 3-بهمن-1401, 10:28

موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  عدم مبغوضیت علت تامه حرام میرزا مرتضی 0 414 19-اسفند-1400, 21:45
آخرین ارسال: میرزا مرتضی
  عدم جواز عدول از جماعت به فرادی بدون عذر عرفان عزیزی 0 688 23-دي-1399, 13:22
آخرین ارسال: عرفان عزیزی
Rainbow دوران بین نماز در دار غصبی بدون شرایط و نماز بیرون از آن با درک یک رکعت سید رضا حسنی 0 996 11-اسفند-1398, 16:03
آخرین ارسال: سید رضا حسنی
  اضطرار به حرام اخف و نه جامعِ حرام هادی اسکندری 2 1,345 5-اسفند-1398, 12:52
آخرین ارسال: هادی اسکندری
  کیفیت نماز در ضیق وقت و در حال خروج از زمین مغصوب هادی اسکندری 0 1,149 25-بهمن-1398, 20:48
آخرین ارسال: هادی اسکندری
  صحت نماز غاصب تائب در حین خروج از مکان مغصوب هادی اسکندری 0 844 18-بهمن-1398, 15:51
آخرین ارسال: هادی اسکندری
  آیه دال بر اکل از خانه اقوام بدون اجازه مطلق است؟؟ هادی اسکندری 2 1,510 6-بهمن-1398, 23:48
آخرین ارسال: هادی اسکندری
  نکات فقهی پیرامون آیه ی «تجویز اکل از بیوت دیگران» هادی اسکندری 0 946 4-بهمن-1398, 15:02
آخرین ارسال: هادی اسکندری
  جواز بیع زمین حق اولویت به دیگران در اراضی احیاء‌ شده هادی اسکندری 2 1,309 28-دي-1398, 22:17
آخرین ارسال: هادی اسکندری
  نظر محقق خوئی: جواز تصرف در اموال دیگران با وجود رضایت مالک و خطای در تطبیق هادی اسکندری 0 963 5-دي-1398, 17:49
آخرین ارسال: هادی اسکندری

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان