11-ارديبهشت-1402, 08:05
به نظر میاید بحث منحرف شده است.
اولا این که یکی از مقدمات بحث این است که متکلم تمکن داشته باشد که خیلی روشن است و نیاز به تذکر ندارد که یکی از عزیزان فرمودند بنده تذکر ندادم. مطلبی که جای بحث دارد تذکر داده میشود.
اولا این که یکی از مقدمات بحث این است که متکلم تمکن داشته باشد که خیلی روشن است و نیاز به تذکر ندارد که یکی از عزیزان فرمودند بنده تذکر ندادم. مطلبی که جای بحث دارد تذکر داده میشود.
ثانیا این که بعضی فرمودند از کجا معلوم امام در ان زمان تمکن از بیان تمام احکام را داشته چه برسد به سال مثلا 1400 به نظرم این درست نیست چر که مسائل مستحدثه این طور نیست که همه انها یک مسائل جدیدی باشند که هیچ ربطی به زمان حضور نداشته باشد. بالاخره خیلی از انها با الغا خصوصیت و ..... به همان مسائل رجوع میکنند و تفاوتهایی که وجود دارد فارق نیستند.
ثالثا مقداری هم میماند و یا امام اصلا متمکن از بیانش نشده باشد که موجب انسداد نمیباشد. به نظرم میاید که فوقش احتیاط میکنند و از احتیاط در چنین مواردی عسر و حرج لازم نمیاید.
رابعا شما به این نکات توجه کنید که اسلام دین کاملی است و برای تمامی انسانها تا قیامت است و همچنین علینا القاء الاصول..... و موارد دیگر این نکته را به وجود میاورد که این همه مسائل مستحدثه را قائل به انسداد بشویم، جور در نمیاید. بعضی از اساتید توصیه میکردند که وقتی فقیهی یک فتوایی میدهد باید به لواز فتوایش ملتزم باشد و انها را در نظر داشته باشد.