16-خرداد-1402, 18:34
مرحوم خوئی فرموده نمیتوانیم به اطلاقات ان الظن لا یغنی من الحق شیئا برای اصل عدم حجیت تمسک کنیم چون ارشاد به حکم عقل است. در خطابات ارشادیه معنا ندارد که عموم و اطلاق مرجع باشد. بلکه ارشاد به جایی است که عقل میفهمد و عقل نیز شک ندارد. ان الظن لایغنی یعنی عقل میفهمد که ظن کارگشا نیست و احتمال خلاف دارد، آیه قرآن به همین نکته ارشاد میدهد. عقل میگوید به غیر علم، اعتماد نکن و طبق آن عمل نکن و عمل به جهل قبیح است عقلا، لذا لاتقف مالیس لک به علم، به همان ارشاد دارد و در ذیل نیز فرمود ان السمع و البصر و الفواد کل اولئک کان عنه مسئولا، در حالیکه به دنبال این هستیم که بگوییم مشکوک الحجیة را شارع حجت قرار نداده مثل قیاس که گفته حجیت نیست و این آیات حکم شرعی را بیان نمیکند که مرجع عند الشک باشد.
این اشکال بر یک مبنا مبتنی است که ایشان ادعا کرده و البته خلاف آن را نیز ادعا کرده، ایشان ادعا دارد که هر خطابی که در زمینه ادراک و حکم عقل وارد شد، فهو ارشادٌ. این کاری به سلسله علل و معالیل ندارد بر خلاف مرحوم نائینی که میگفت سلسله معالیل. عقل میگوید وارد شبهه نشو و شارع میگوید الوقوف عند الشبهات خیر من الاقتحام فی الهلاکات. صغری نیز در اینجا محقق است که عقل میگوید به ظن و گمان اعتنا نکن و لاعلم، جهل است و طبق آن عمل نکن.
استاد
اما به نظر میرسد اصل این است که آنچه که از مولی صادر میشود، حکم مولوی است حتی در زمینهای که عقل ادراک دارد به شرطی که اعمال مولویت ممکن باشد. چه بسا در اطیعوا الله این را قبول کنیم که ارشاد است چون تسلسل لازم میآید و اطیعوا الله نیاز به یک اطیعوا الله دارد. اما اصل خطابات مولی، مولوی است و مردم همه خطابات را بر تکالیف مولی حمل میکنند نه بر ارشادات و تذکرات او. ارشادات نیاز به قرینه بر خلاف دارد. اگر شارع فرموده ظلم نکنید این یک خطاب مولوی است ولو اینکه عقل نیز بفهمید. ظاهر خطاب مولی این است که در حال اعمال مولویت است حتی در زمینه درک عقل.
ادعای ایشان این است که اگر عقل بفهمد، اعمال مولویت لغو میشود و اگر عقل میفهمد، معنا ندارد که شارع اعمال مولویت کند. حتی اگر اعمال مولویت را موثر بدانیم، باز هم باید عقل درک کند که مخالف مولی قبیح است. ایشان ادعا دارد که خطاباتی که در زمینه مدرکات عقل وارد شدهاند، این خطابات ارشادی هستند چون اعمال مولویت لغو است. چون خطاب مولی بدون حکم عقل، محرکیت ندارد.
اما به نظر ما لغو نیست. محرکیت حکم عقل، ضعیف است و وقتی که اعمال مولویت میکند، محرکیت اقوی دارد. خیلی از انسانها با اینکه عقلشان درک میکند از حکم عقل مرتدع نمیشوند. عقل میگوید از چراغ خطر گذشتن، زشت است و خطر است و اگر به عقل وابسته باشد، چندان موثر نیست ولی اگر بگوییم شریعت نیز این را گفته، تاثیرش بیشتر میشود.
درس خارج اصول جلسه 137 تاریخ 16 خرداد ماه 1402
این اشکال بر یک مبنا مبتنی است که ایشان ادعا کرده و البته خلاف آن را نیز ادعا کرده، ایشان ادعا دارد که هر خطابی که در زمینه ادراک و حکم عقل وارد شد، فهو ارشادٌ. این کاری به سلسله علل و معالیل ندارد بر خلاف مرحوم نائینی که میگفت سلسله معالیل. عقل میگوید وارد شبهه نشو و شارع میگوید الوقوف عند الشبهات خیر من الاقتحام فی الهلاکات. صغری نیز در اینجا محقق است که عقل میگوید به ظن و گمان اعتنا نکن و لاعلم، جهل است و طبق آن عمل نکن.
استاد
اما به نظر میرسد اصل این است که آنچه که از مولی صادر میشود، حکم مولوی است حتی در زمینهای که عقل ادراک دارد به شرطی که اعمال مولویت ممکن باشد. چه بسا در اطیعوا الله این را قبول کنیم که ارشاد است چون تسلسل لازم میآید و اطیعوا الله نیاز به یک اطیعوا الله دارد. اما اصل خطابات مولی، مولوی است و مردم همه خطابات را بر تکالیف مولی حمل میکنند نه بر ارشادات و تذکرات او. ارشادات نیاز به قرینه بر خلاف دارد. اگر شارع فرموده ظلم نکنید این یک خطاب مولوی است ولو اینکه عقل نیز بفهمید. ظاهر خطاب مولی این است که در حال اعمال مولویت است حتی در زمینه درک عقل.
ادعای ایشان این است که اگر عقل بفهمد، اعمال مولویت لغو میشود و اگر عقل میفهمد، معنا ندارد که شارع اعمال مولویت کند. حتی اگر اعمال مولویت را موثر بدانیم، باز هم باید عقل درک کند که مخالف مولی قبیح است. ایشان ادعا دارد که خطاباتی که در زمینه مدرکات عقل وارد شدهاند، این خطابات ارشادی هستند چون اعمال مولویت لغو است. چون خطاب مولی بدون حکم عقل، محرکیت ندارد.
اما به نظر ما لغو نیست. محرکیت حکم عقل، ضعیف است و وقتی که اعمال مولویت میکند، محرکیت اقوی دارد. خیلی از انسانها با اینکه عقلشان درک میکند از حکم عقل مرتدع نمیشوند. عقل میگوید از چراغ خطر گذشتن، زشت است و خطر است و اگر به عقل وابسته باشد، چندان موثر نیست ولی اگر بگوییم شریعت نیز این را گفته، تاثیرش بیشتر میشود.
درس خارج اصول جلسه 137 تاریخ 16 خرداد ماه 1402