14-آبان-1402, 20:32
در بررسی موانع زکات مانع اول اجماع است.
اشکال به این اجماع شده است که اجماع مدرکی است و اعتباری ندارد. به نظر ما، صرف مدرکی بودن، مانع از حجیّت اجماع نیست؛ ولی مدرک، اگر مانع احراز اتّصال اجماع به عصر معصوم شود، منجر میشود که اجماع از حجیّت ساقط گردد؛ چرا که اجماع، در صورتی اعتبار دارد که معاصر زمان امام علیه السلام باشد. در این مورد دو مبنای قابل اعتنا وجود دارد. مبنای اول از جناب آیت الله والد است که ایشان قائلند: اجماع، باید به تقریر امام علیه السلام برسد، و مبنای دوم از شهید صدر است که قائلند: اجماع، باید کاشف از ارتکاز عصر امام علیه السلام باشد.
در ما نحن فیه، نفس مدرکی بودن مضرّ نیست؛ بلکه اتّصال آن به عصر امام، روشن نیست؛ تا آنکه تقریر امام یا ارتکاز عصر معصوم روشن شود؛ چرا که نفس این مساله در عصر ائمّه مطرح نیست تا آنکه کشف شود که اصحاب ائمّه، زکات در پول را قائل نبودهاند و امام علیه السلام هم آن را تقریر نموده است، یا آنکه کاشف از ارتکازی در عصر معصومین باشد و این ارتکاز، ناشی از فتوای امام علیه السلام باشد.
پس بحث اجماع در مسئله درست است، اجماع در مسئله به درد نمیخورد نه به جهت مدرکی بودن، به دلیل این که این اجماع به زمان معصوم منتهی نمیشود و ما نمیتوانیم بگوییم اصحاب معصومین علیهم السلام زکات در اشیاء جدیدی مثل پولهای کنونی را واجب نمیدانستند و امام علیه السلام این مطلب را تقریر کرده یا ارتکازی در آن زمان وجود داشته و این ارتکاز از فتوای امام علیه السلام ناشی شده باشد.
اشکال به این اجماع شده است که اجماع مدرکی است و اعتباری ندارد. به نظر ما، صرف مدرکی بودن، مانع از حجیّت اجماع نیست؛ ولی مدرک، اگر مانع احراز اتّصال اجماع به عصر معصوم شود، منجر میشود که اجماع از حجیّت ساقط گردد؛ چرا که اجماع، در صورتی اعتبار دارد که معاصر زمان امام علیه السلام باشد. در این مورد دو مبنای قابل اعتنا وجود دارد. مبنای اول از جناب آیت الله والد است که ایشان قائلند: اجماع، باید به تقریر امام علیه السلام برسد، و مبنای دوم از شهید صدر است که قائلند: اجماع، باید کاشف از ارتکاز عصر امام علیه السلام باشد.
در ما نحن فیه، نفس مدرکی بودن مضرّ نیست؛ بلکه اتّصال آن به عصر امام، روشن نیست؛ تا آنکه تقریر امام یا ارتکاز عصر معصوم روشن شود؛ چرا که نفس این مساله در عصر ائمّه مطرح نیست تا آنکه کشف شود که اصحاب ائمّه، زکات در پول را قائل نبودهاند و امام علیه السلام هم آن را تقریر نموده است، یا آنکه کاشف از ارتکازی در عصر معصومین باشد و این ارتکاز، ناشی از فتوای امام علیه السلام باشد.
پس بحث اجماع در مسئله درست است، اجماع در مسئله به درد نمیخورد نه به جهت مدرکی بودن، به دلیل این که این اجماع به زمان معصوم منتهی نمیشود و ما نمیتوانیم بگوییم اصحاب معصومین علیهم السلام زکات در اشیاء جدیدی مثل پولهای کنونی را واجب نمیدانستند و امام علیه السلام این مطلب را تقریر کرده یا ارتکازی در آن زمان وجود داشته و این ارتکاز از فتوای امام علیه السلام ناشی شده باشد.